مقدمه:
دنيائي كه ما آن را نظاره ميكنيم از دو عنصر مهم تجسمي تشكيل شده است. اين دو عنصر عبارتند از: فرم «شكل» و رنگ، كه هر كدام لازم و ملزوم يكديگرند.
هر موجودي كه در اين دنيا به چشم ميخورد، ابتدا از لحاظ شكل و اندازه احساس ميگردد، سپس درحالي كه داراي پوششي از رنگ است مورد توجه قرار ميگيرد. درعين حال رنگ علامت مشخصه هر شيئي طبيعي است، چنانكه يك گل سرخ به خاطر رنگش از دور جلب توجه ميكنند و نظر بيننده را به خود معطوف ميدارد و يك ميوة رنگي، با رنگش اعلام ميكند كه رسيده است يا نارس ميباشد.
زماني كه به سطح فلزات نگاه ميكنيم، با توجه به رنگ آنها ميتوانيم جنس و حتي وزن آنها را احساس نمائيم. هر وقت به رنگ قرمز آهن گداخته نظر مياندازيم، به صورت طبيعي از لمس كردن آن خودداري مينمائيم. رنگ قرمز كه نمايشگر رنگ آتش است، نمايانگر خود نيز هست، بنابراين ملاحظه ميكنيم كه عنصر رنگ در دو مورد جداگانه، مفهوم و ارزش متفاوتي پيدا ميكند.
ملاحظه ميكنيم كه اهميت رنگ در زندگي انسان اگر بيش از شكل و فرم نباشد، كمتر از آن نيست. معمولاً در آموزشگاهها، از طريق آموزش هندسه و اندازهها، توجه دانش آموزان را به شكلها و فرمهاي طبيعت متوجه ميسازند.دربارة فرمهاي هندسي از جمله دايره، مربع، مثلث وروابط بين آنها آموزشهايي داده ميشود و حجمهاي هندسي مورد مطالعه قرار ميگيرند و تعادل و توازن شكلها در نظر گرفته ميشوند، يا اينكه با دانش «پرسپكتيو» آشنا ميگردند، و با سطح و حجم آشنايي به دست ميآورند، ليكن كمتر به رنگ و نقش و اهميت آن در زندگي انسان توجه داده ميشود.
برچسب ها:
رنگ و تركيبها پروژه کارورزی