چکيده 2
مقدمه 2
توزيع ماهانه بارندگي استان گلستان 8
تجزيه و تحليل آماري سيلابها 9
تجزيه و تحليل مکاني 10
نتايج 10
پيشنهادات 18
منابع 18
اين
تحقيق به بررسي مخاطرات زمين، لغزش، زلزله، سيل، فرسايش و بيابانزائي در
سطح استان گلستان پرداخته است. بدين منظور از نقشههاي توپوگرافي رقومي،
عکسهاي هوايي، تصاوير ماهواره اي، نقشههاي زمين شناسي و خاکشناسي استان
گلستان، آمار مربوط به ايستگاههاي آب سنجي و دادههاي ثبت شده زلزله استان
مورد مطالعه درسال اخير، نقشههاي پهنهبندي بيابانزائي و فرسايش استان
استفاده شد. براي تهيه نقشه خطر پهنهبندي خطر زمين لغزش استان از روش
تحليل سلسله مراتبي و براي تهيه نقشه پهنهبندي زلزله از خطوط گسل و شدت
زلزله، براي پهنهبندي خطر سيل از آمار ايستگاههاي آب سنجي و محاسبه ضريب
سيل خيزي استفاده شده و براي پهنهبندي خطر فرسايش از مدل پسياک ونيز براي
پهنهبندي بيابانزائي با کمک نقشه اوليه تهيه شده به کار گرفته شد. سپس با
همپوشاني لايه هر يک از عوامل به صورت جداگانه با محدوده شهرها و
شهرستانها پهنههاي خطر هر مخاطره مشخص و فراواني و فراواني نسبي تعداد
شهر، روستا و جمعيت در معرض خطرمشخص شد. طبق نتايج نهايي حاصل از نقشههاي
پهنهبندي هر يک از مخاطرات بيشترين مساحت نسبي که هر يک از مخاطرات در
استان گلستان در بر ميگيرد عبارتند از : ٣٠.٣٦ درصد سطح استان در پهنه با
خطر زياد زمين لغزش ٥١.٨٤ درصد از سطح استان در پهنه خطر متوسط زلزله،
٢٨.٦٣ درصد از سطح استان در پهنه با خطر کم سيل، ٣٩.٢٣ درصد سطح استان در
پهنه خطر متوسط فرسايش و ٤٣.٩٣ درصد سطح استان در پهنه خطر خيلي کم
بيابانزائي قرار دارند. همچنين بررسي مخاطرات طبيعي نسبت به سطح و جمعيت
استان نشان ميدهد که تعداد ٥٦،١٣،٢١٥،١،٢٣ روستا به ترتيب در معرض خطر
خيلي زياد بيابانزائي، فرسايش، سيل، زلزله و زمين لغزش قرار دارند. طبق
بررسي نتايج حاصل از جداول مساحت و مساحت نسبي هر يک از مخاطرات بر حسب شهر
و شهرستانها ي استان گلستان، از نظر خطر زمين لغزش شهرستان آزاد شهر، از
نظر خطرزلزله شهرستان آزاد شهر، از نظر خطر سيل شهرستان راميان، از نظر
خطرفرسايش شهرستان کلاله و از نظر خطربيابان- زايي شهرستان گنبد کاووس نسبت
به ساير شهرستانها در معرض خطر بيشتري قرار دارند.
واژگان کليدي: زمين لغزش، سيل، بيابانزائي، فرسايش خاک، زلزله، استان گلستان
مقدمه
پديدههاي
طبيعي که چهره کنوني کره زمين را شکل دادهاند در تقابل با انسان و مواجه
ساختن وي با خسارتهاي مالي و جاني به عنوان مخاطره شناخته ميشوند. با
افزايش جمعيت و متعاقب آن افزايش نيازهاي بشر، کره زمين با محدوديت ارائه
خدمات مواجه گرديد و انسان نيز براي تأمين نيازهاي خود، از مکانهايي
استفاده کرده که خاستگاه بلاياي طبيعي بوده است. اين امر سبب درگيري همه
ساله جمعيت بشري با انواع پديدههاي طبيعي شده که با عنوان مخاطرات يا
بلاياي طبيعي نام برده ميشود. از نتايج عمده تجاوز نوع بشر به حريم اين
پديدهها، زيانهاي اقتصادي، اجتماعي، جاني و... ميباشد.
غالب جوامع
دانشگاهي فرآيندهاي محيطي را که در محل زندگي انسان به صورت عامل متخاصم رخ
ميدهد و انسانها کنترل اندکي بر آن دارند، با عنوان مخاطرات محيطي مورد
بحث قرار ميدهند.
اسميت و پتلي (٢٠٠٨) بيان ميکنند که «خطر عبارت است
از جريان يا واقعهاي که به طور بالقوه توان ايجاد زيان را دارد و احتمال
خطر عبارت است از قرارگرفتن انسان يا متعلقات بسيار ارزشمند او در معرض خطر
و اغلب آن را ترکيبي از احتمال و زيان لحاظ ميکنند» (٢). فريتز (١٩٦١)
بلا را اين چنين تعريف ميکند: «واقعهاي که در فضا و زمان رخ ميدهد و روي
بخشي از جامعه تأثير ميگذارد و موجب بروز خساراتي در محيط فيزيکي و مردم
ميگردد. تأثيرات ممکن است فيزيکي- مادي يا اجتماعي- سازماني باشند».
هزينههاي
اقتصادي سالانه مرتبط با بلاياي طبيعي در جهان حدود ١٠ تا ٥٠ ميليارد دلار
برآورد شده است؛ به طوريکه در بعضي از سالها ميزان خسارت ناشي از بلاياي
طبيعي در جهان بيش از ٤٥٠ ميليارد دلار بوده است (٤). با توجه به گزارشات
سازمان ملل ٣٥ درصد از زلزلههاي مخرب، ٢٥ درصد از سيلهاي ويرانگر و
طوفانهاي شديد، و ٤٣ مورد از آتشفشانها در آسيا اتفاق افتاده است. حتي
برآورد ميشود که سالانه ٣٠٠ حادثه طبيعي در جهان اتفاق ميافتد و اين
حوادث باعث مرگ حدود ٢٥٠٠٠٠ نفر و تأثيرپذيري مستقيم بيش از ٢٠٠ ميليون نفر
ميشوند (٥). در اين بين ايران با دارا بودن ٣١ مورد از ٤٠ نوع بلاي طبيعي
ثبت شده در جهان و٦ درصد تلفات ناشي از وقوع حوادث غيرمترقبه، يکي از آسيب
پذيرترين کشورهاي جهان است.
سيلابها يکي از تهديدکنندهترين خطرات
طبيعت براي جوامع انساني هستند؛ به گونهاي که خسارات اين واقعه طي ٥٠ سال
اخير در نتيجه يک سري سيلهاي بزرگ رو به فزوني نهاده است. اين مخاطره ممکن
است باعث گرفتن جان هزاران نفر، تخريب املاک، ايجاد اخلال در نظامهاي
ارتباطي و شستن زمينهاي کشاورزي شود. معمولا از هر ٥ منبع بلاياي طبيعي يک
مورد سيل است. معمولا اثر سيلابها فراگير است، چون رودخانهها کانون
تمرکز جمعيت و توسعه محسوب ميشوند.
رودخانههاي طبيعي يک دسترسي آسان
ارتباطي به دريا، آب و آبياري، عرضه بالقوه آب آشاميدني، منبع قدرت و زمين
حاصل خيز فراهم ميآورند. آنها همچنين در زهکشي زمين نقشي اوليه و در
انهدام زباله نقشي ثانويه ايفا ميکنند. از تعداد کل سيلهاي به وقوع
پيوسته طي دوره ٢٠٠٦-١٩٠٠ در جهان، حدود ٤١ درصد آن در کشورهاي آسيايي به
وقوع پيوسته است؛ يعني ميتوان گفت که قاره آسيا بيشينه سيل خيزي جهان را
داراست.
با وجود تمام پيشرفتهاي چشمگير علمي و تکنولوژيکي هنوز هم
انسان نگران خشم طبيعت، بلايا و حوادث است. فجايع و حوادث هنوز هم انسان را
غافلگير ميکنند و بشر با وجود تمام تلاشهاي خود هنوز هم نتوانسته است
کنترل سرنوشت خود را در دست گرفته و بر رويدادهاي غيرمترقبه غلبه کند و
ميزان خسارات و تلفات ناشي از هر بحران يا حادثهاي رابطهاي مستقيم با
آسيب پذيري او دارد. موقعيت کشور ما چه از نظر زمين لرزه و چه از نظر
تغييرات بارش و دما و پديدههاي ناشي از آنها نگرانکننده بوده و به عنوان
دهمين کشور بلاخيز دنيا معرفي شده است.
توزيع ماهانه بارندگي استان گلستان
فروردين با متوسط بارندگي ٥٦.٥ ميلي متر ١١.٧ درصد بارش سالانه را دريافت ميکند، ولي مقادير برآورد شده از واريانس و انحراف معيار گوياي نوسانات بالاي مقادير مکاني بارش اين ماه است.
ارديبهشت به طور متوسط بارش حدود ٤٢.٥ ميلي متر را دريافت ميکند که ٨.٨ درصد بارش سالانه استان را شامل ميشود. توزيع مکاني بارش يکنواختي بيشتري را نسبت به فروردين نشان ميدهد. به سمت خرداد روند کاهشي بارش به گونهاي است که تقريبا نصف بارش ارديبهشت را نشان ميدهد و با حدود ٢١.٢ ميلي متر ٤.٤ درصد بارش نسبت به بارش سالانه استان را داراست. خرداد با بارندگي ٣.٨ ميلي متر خشکترين ماه فصل بهار است.
برچسب ها:
تحليل پهنه بندي مخاطرات طبيعي ژئومورفولوژيك استان گلستان