چكيده
علیرغم آنچه که در نظر عوام به غلط جا افتاده ، معلمی یکی از مشکل ترین مشاغل به حساب می آید و دلیل این ادعا همین تفاوت های فردی است . یک معلم میبایست حداقل 30 دانش آموز را که هر کدام دیدگاه متفاوتی نسبت به کلاس ، درس ،معلم و.... دارند ، یکسان و یکسو نموده و تدریس نیز نماید .
این اختلاف در مدارس عادی که همه نمونه دانش آموزی را در خود دارند بیشتر و در مدارس با دانش آموز همگون تر ، کمتر میباشد هر چند اختلاف فردی و تفاوت دیدگاه دریک جفت دو قلوی همسان که از لحاظ ویژگی های وراثتی و محیط زندگی ، نسبتا یکسان هستند ، نیز وجود دارد، حال چه رسد به دانش آموزان از خانواده های متفاوت و سطوح اجتماعی ناهمگون .
آشنا شدن معلم با خصوصیات و برداشت های متفاوت دانش آموزان از درس و محیط کلاسی ، معمولا در هفته اول سال تحصیلی برای مقاطع ابتدایی ((که معلم دروس مختلف فقط یک نفر است )) و برای دیگر مقاطع تحصیلی طی دو یا 3 هفته اول حاصل میگردد .
دانش آموزان را به گروه و دسته های متفاوتی می توان تقسیم نمود که کامل ترین تقسیم بندی جای گیری در 12 دسته کلی میباشد. شناسایی و طبقه بندی دانش آموزان کار اصلی معلم است چرا که با شناخت معلم از این تقسیم بندی است که کارجهت امر تعلیم و تربیت، راحت تر و بهتر پیش خواهد رفت . در این جا ضمن تشریح خصوصیات هر کدام از این دانش آموزان به بیان نکاتی در خصوص رفع مشکلات خواهیم پرداخت .
1 – دانش آموزی که خود را نمیشناسد .
عدم شناخت از خود و توانایی های ذاتی ، از جمله مشکلات دانش آموزان به شمار میرود . شناسایی فرد و استعدادهای ذاتی و کشف نشده دانش آموزان توسط معلم و خانواده و هدایت فرد به سمت توانایی و قابلیت های فردی موجود ، از جمله راهکارهای مناسب جهت جلب انگیزه فرد به درس و کلاس میباشد
2- دانش آموزانی که هدف ندارند .
این چنین دانش آموزانی بواسطه نداشتن هدف مشخص در زندگی و از جمله درس خواندن خود ، راه مشخص و مستقیم و بدون دردسرو کمترین ضرر را در پیش نگرفته ، و هر از چند وقتی پس از پیمودن راهی، دوباره عقب نشینی نموده و از ابتدا راه دیگری را برای رسیدن به هدف نامعلوم تری در پیش میگیرند و چه بسا که جبران وقت از دست رفته دیگر ممکن نباشد . ایجاد هدف مشخص ، بیان تجربیات توسط معلم و مشاور و هدف گزاری برای دانش آموزان امر خطیری بوده که هم دانش آموزان را به آینده امیدوار میکند و هم احتمال خطا در کار و فعالیت را به حداقل میرساند و هم از نهایت وقت میتوان به نحو احسن استفاده نمود .
۳- دانش آموزی که نمیداند چرا کاری را که از وی خواسته اند ، باید انجام دهد .
در این نمونه ، دانش آموز ، جایگاه خود را پیدا ننموده ، به شرح وظایف خود در جامعه آشنا نیست ، ارتباط و کاربرد مطالب فرا گرفته شده را جهت پیشبرد آن در زندگی آینده اش نمیداند و.......
چنین افرادی احتیاج به راهنمایی دارند .بیان مسئولیت های اجتماعی نقش آنان در آینده در محیط های بزرگتر و ارتباط مطالب فرا گرفته شده با زندگی اجتماعی ویادآوری نقش و مسئولیت فعلی آنان در حال حاضر از جمله مواردی است که باید به آن توجه داشت . فرد تا نداند که چرا بایدمثلا درسی به نام فیزیک را بخواندو یا هدف از خواندن ادبیات چیست ، نمیتواند به طور کامل وظیفه خود را انجام دهد .
4- دانش آموزانی که برای لحظاتی بیکار هستند .
همیشه و همه جا شیطان بدنبال افرادی است که بیکارند . اولین کاری که دانش آموزان فاقد کار مشخص کلاسی به آن روی می آورند شیطنت است . شیطنتی که از روی سادگی رخ داده و ممکن است که کلاس را از سمت و سوی اصلی خود خارج و معلم را برای جمع و جور نمودن کلاس به زحمت اندازد . لذا لازم است که در این باب معلم فعالیت های کلاسی منظم و از پیش تعیین شده و بر اساس طرح درس خود را در کلاس به مرحله اجرا درآورده و ضمن ایجاد یک کلاس متنوع که خستگی مفرط دانش آموزان را بدلیل متکلم وحده نبودن خود بدنبال نداشته باشد ، دانش آموزان مستعد استفاده از لحظات ولو هر چند کوتاه را غافلگیر نموده و فرصتی به آنان ندهد . ایجاد گروههای کلاسی ، فعالیت های عملی ، پرسش وپاسخ و.........از راهکارهای رفع چنین معضلی است .
5- دانش آموزانی که سطح یادگیریشان پایین تر از سطح کلاس است .
این گونه دانش آموزان بدلیل ضعف موجود ، فضای کلاسی برایشان سنگین است و برای ادامه کار انگیزه ضعیفی دارند ودر وجودشان نوعی دلسردی و دلزدگی از درس بوجود میآید . این گونه دانش آموزان پس از اولین امتحانی کلاسی که همراه با رفتارو برخورد های دانش آموز در کلاس حاصل میشود ، قابل شناسایی است . گروه بندی کلاسی و گذاشتن دانش آموزان قوی تر به عنوان سرگروه و جبران عقب ماندگی درسی چنین افرادی توسط معلم و همچنین دانش آموزان زرنگ همان کلاس از جمله کارهایی میباشد که به صورت عملی دربرخی از کشورهای نه چندان پیشرفته و زیر نظر سازمان یونسکو انجام میشود و به ازای کمک دانش آموزان قوی به ضعیف تر ها ، نمره به آنان تعلق میگیرد .
6-دانش آموزانی که درس را خیلی آسان یاد میگیرند .
علل وعوامل شكست تحصيلي
- انتخاب نادرست رشته تحصيلي
- بي هدفي در تحصيل يا سر درگمي در انتخاب هدف
- سرگرمي هاي بيش از اندازه گروه همسالان
- عدم برنامه ريزي صحيح
- نداشتن استعداد
پيشگيري از شكست تحصيل
- تشكيل جلسات مشاوره فردي ،گروهي، خانوادگي ، در مورد انتخاب رشته ،برنامه ريزي درسي ،شناخت استعدادها ، واقع بيني ، تعيين هدف
- بررسي وضعيت دانش آموزاني كه دچار ضعف تحصيلي يا افت تحصيلي هستند
- همكاري مداوم بين خانه و مدرسه در زمينه هاي فوق
- برنامريزي صحيح و كنترل دانش آموز براي اجراي برنامه
درمان شكست تحصيلي
- ايجاد زمينه اعتماد به نفس و ايجاد انگيزه در دانش آموز
- تشكيل جلسات مشاوره فردي درجهت ايجاد اميد در دانش آموز
- كمك به دانش آموز جهت تعيين هدفها بر اساس واقعيت ها
- اقدام در جهت تغيير رشته دانش آموز چنانچه انتخاب رشته او اشتباه بوده است
- آموزش روشهاي برنامه ريزي و روشهاي مطالعه
- تشكيل جلسات گروهي خانوادگي به منظور بررسي راهكار هاي مشكل دانش آموز
2- مشكلات تحصيلي دانش آموزان : افت تحصيلي
برچسب ها:
تحقيق مشكلات دانش آموزان مدارس درگيري هاي معلم دانش آموز