بیماری اعتیاد مدارهای عصبی مربوط به نظام پاداش، انگیزش، وحافظه را در مغز دچار اختلال کرده، و اختلال در این سیستمها در مغز باعث بروز عوارض بیولوژیکی، فیزیولوژیکی، اجتماعی و روحی میگردد. بررسی اعتیاد به عنوان عارضهای روانی، اجتماعی و اقتصادی از دیدگاه علوم پزشکی، روانشناسی و جامعهشناسی و همینطور از دیدگاههای فلسفه، قانون،اخلاق و مذهب صورت میگیرد. از سال ۱۹۶۴ میلادی، سازمان بهداشت جهانی استفاده از عبارت وابستگی دارویی یا وابستگی به دارو را به جای اصطلاح اعتیاد توصیه نمودهاست.
در عموم به لحاظ مفهومی، بیماری اعتیاد یک بیماری اصلی، مزمن و عصبی است، که در اثر عواملی ژنتیکی، فیزیولوژیک و اجتماعی رشد و بروز پیدا میکند، به طوری که وجه مشخصهٔ این بیماری اختلال در کنترل انجام عملی، یا احساس اجبار در انجام یک عمل مشخص، با وجود آگاهی نسبت به عواقب خطرناک آن باشد.
وابستگی به مواد (مواد مخدر و مشروبات الکلی)، یا عادتهای ناهنجار، یک اختلال روان پزشکی و روانشناسی بوده که از یک سو، معنای لغت خوشبختی را در زندگی فرد و خانواده او از بین میبرد و از سوی دیگر آسیبهای اجتماعی و اقتصادی بیشماری را به همراه دارد. البته عادتهای ناهنجار و اعتیادهای رفتاری مستقل از مواد شیمیایی تا همین سالهای اخیر هم در طبقهبندیهای رسمی به عنوان اعتیاد محسوب نمیشدند و مدت کوتاهی است که اعتیادهایی مانند اعتیاد به اینترنت، اعتیاد به کار و اعتیاد به بازیهای کامپیوتری به عنوان شکلی از اعتیاد طبقهبندی شده و مورد توجه قرار میگیرند.
یکی از بزرگترین مشکلات اغلب کشورها در عصر امروز، پدیده سوء مصرف مواد است، که بطور مستقیم و غیر مستقیم، کوتاه مدت و بلند مدت، کیفیت زندگی ساکنین آن را تحتالشعاع قرار داده است.
اعتیاد پاسخ فیزیولوژیک بدن است به مصرف مکرر مواد اعتیادآور. این وابستگی از طرفی باعث تسکین و آرامش موقت و گاهی تحریک و نشاط گذرا برای فرد میگردد و از طرف دیگر بعد از اتمام این اثرات سبب جستجوی فرد برای یافتن مجدد ماده و وابستگی مداوم به آن میشود. در این حالت فرد هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روانی به ماده مخدر وابستگی پیدا میکند و مجبور است به تدریج مقدار ماده مصرفی را افزایش دهد.
انواع اعتیاد: جسمی روحی
اعتیاد جسمی:پاسخ فیزیولوژیک بدن نسبت به ورود و تأثیر مواد جدید به بدن میباشد که معمولاً با پدیده تطبیق پذیری(Tolerance) بروز میکند یعنی به دلیل افزایش تعداد گیرندههای عصبی و کاهش میانجیهای عصبی موجود در سیستم عصبی مرکزی نیاز فرد مصرفکننده هر روز بیشتر میشود. ترک اعتیاد جسمی همراه با درد، بیخوابی، پرخوابی و … (خماری) همراه است. طول دوره ترک اعتیاد جسمی بسیار کوتاهتر از اعتیاد روانی است.
اعتیاد روانی: ناشی از لذت و سرخوشی مصرف مواد مخدر میباشد. دقیقاً به واسطه برهم ریختن نظم ترشح میانجیهای عصبی فرد دچار آسیبها یا تناقضات روحی میشود. به عنوان مثال ماده مخدر مت آمفتامین (مخدر شیشه) باعث افزایش ترشح دوپامین در مغز میشود و باعث ایجاد حالت تحریکی، سرخوشی، تمرکز و… میشود. حال پس از قطع مصرف با کاهش سطح دوپامین فرد خواب آلود، افسرده، بی تمرکز و… میشود. طول دوره بازگشت این میانجیهای عصبی به حالت طبیعی بسیار طولانیتر و حتی برخی معتقدند بازگشت ندارند. در نتیجه اعتیاد روانی بسیار مهلک تر میباشد. اعتیاد روانی باعث لغزش بسیاری از مصرفکنندگان سابق حتی با طول دورههای چندین سال میشود.
اما متأسفانه افراد سود جو برای تبلیغ مواد مخدر ادعای عدم اعتیاد آوری آن را میکنند ولی در واقع تمامی مواد مخدر اعتیاد روانی دارند ولی برخی اعتیاد جسمی ندارند.
برچسب ها:
مخدر مواد مخدر اعتیاد معتاد تحریک کننده سیستم عصبی آمفتامین شیشه کوکائین کافئین نیکوتین اکستازی