مقدمه. 1
تاريخچه. 2
تعريف... 3
ساختار شعر نو. 4
نوآوري نحوي در شعرنو. 4
نوگرايي نحوي در حوزه ي فعل. 6
1- کاربرد فعلهاي لازم در معناي متعدي و معتدي در معناي لازم. 6
2- کاربرد فعل دعايي بجاي فعل فعل مضارع: 7
3- حذف فعل. 7
4- تکرار فعل. 8
داستان پردازي اشعارشعرنو. 8
زبان در شعر نو. 9
تخیل در شعر نو. 9
اندیشه در شعر نو. 10
شعر معاصر پس از نیما 10
شیوههای انتزاعی.. 11
برخی شاعران سرشناس در زمینه شعر نو. 11
مقدمه
شعر نو؛ گونههای جدید شعر، پس از انقلاب صنعتی یا شعر معاصر است که از شعرهای قبل از خود، ساختاری دیگرگونه، متمایز و پیشرفتهتر دارد. شعر نو فارسی عنوانی است در برابر شعر کهن فارسی از آنجا که در وزن عروضی و قالب از شعر کهن سنتی پیروی نمیکند را شعر نو مینامند. شعر نو شامل قالبهای نیمایی و سپید و موج نو است و در قالبهای دیگر بر اساس توجه شاعر به زبان و مفاهیم روز، عنوان «نو» به عنوان پسوند به نام قوالب افزوده میشود. مانند غزل نو. منظومهٔ افسانه اثر نیما یوشیج را سر آغاز شعر نو میدانند.
تاريخچه
چون شعر نیمایی کاربردی نو از وزن عروضی و قالبی بیسابقه ارائه کردهاست و قبل از اشکال دیگر اشعار نوظهور نشو کردهاست غالبا شعر نیمایی را با اصطلاح شعر نو برابر میدانند. در حالیکه برای کلیت شعرهای غیرسنتی معاصر نیز اصطلاح شعر نو به کار میرود.
شعر نو فارسی با وانهادن قالبهای شعر کلاسیک در قرن ۱۴هجری بوجود آمد. اینگونه از شعر فارسی آزادی بسیاری را در فرم و محتوا به شاعر میدهد. نیما یوشیج را پدیدآورنده این نوع شعر در ادبیات فارسی میدانند. البته نیما گردآورنده تلاشهایش پیشگامان شعر نو بود چنانکه در ابتدای شعر فارسی رودکی چنین نقشی را داشت.
به هر حال از پیشگامان شعر نو میتوان به این چهرهها اشاره کرد: شمس کسمایی، تقی رفعت، ابوالقاسم لاهوتی، جعفر خامنه ئی و میرزاده عشقی. البته میزان تأثیر و اصالت نوآوری در شعر هر کدام تفاوت دارد. با این همه نباید فراموش کرد این نیما بود مهبل جهان بینی عمیق یک صورتشناسی تازه ارائه کرد.
او وزن و قافیه را حفظ كرد اما دست شاعر را در استفاده از آن بازگذاشت و بعد از تلاش و تجربههای شعری پراكنده در سال 1301 «افسانه» را منتشر كرد. این شعر غنایی بلند هر چند از لحاظ بیان و نوع نگرش به زندگی و طبیعت از تازگی برخوردار بود اما از لحاظ ساختمان و موسیقی شعر تازگی چندانی نداشت. نخستین شعر كاملاً آزاد وی «ققنوس» است كه در سال 1316 سروده شده، مصراع آن مساوی نیست و از نظم قافیه در شعر كلاسیك پیروی نمیكند.
تعريف
شعر نو شعری است دارای قافیه ، وزن ، آرایه های ادبی و ...... است . درست است که نوع وزن و مکان آوردن قافیه با اشعار سنتی تفاوت دارد اما این دلیل نمی شود که شعر نو را به عنوان شعر حساب نکنیم . متاسفانه بعضی ها فکر میکنند شعر نو جملاتی است تکه پاره که به دنبال هم می آید و یا همان نثر است که زیر هم می نویسند و شعر نو نامیده می شود . ولی اینگونه نیست . بله اگر به سبک بعضی از شعرای جدید شعر نو توجه کنیم در می یابیم که چیزی جز این نیست .
ساختار شعر نو
در حوزه شكل و قالب، نیما محتوا را مقدم بر قالب دانست زیرا معتقد بود ذهن شاعر باید بر شكل تسلط داشته باشد نه این كه شكل شعر، شاعر را مجبور به گفتن حرفهایی بكند
نوآوري نحوي در شعرنو
نوآوري شاعران فقط به طرح انديشه و کاوشهاي تصويرگرايانه شان وابسته نيست. بيشتر در زباني که بکار گرفته اند تجدد، نوگرايي و ميزان استعداد و هوشمندي آنها آشکار مي شود. اگر ادعا کنيم که دگرگوني تصوير، بي ارتباط با تغييرات کاربردي زبان نيست گزاف نگفته ايم. دست کم در شعر نمي توان عناصر متشکله ي آن را از يکديرگ مجزا کرد و تصوير را در يک صف و انديشه را و زبان را در صف ديگري قرار داد. و سپس به تجزيه و تحليل ارگانيک وصي آنها پرداخت.
مانند ساختار:
باتنش گرم بيابان دراز
مرده ماند د رگورش تنگ
به دل سوخته ي من ماند
به تنم خسته که مي سوزد از هيبت تب....
( مجموعه ي کامل اشعار نيما، ص 511)
نوگرايي نحوي در حوزه ي فعل
1- کاربرد فعلهاي لازم در معناي متعدي و معتدي در معناي لازم
فعل را از اين نظر که اثر آن از فاعل بگذرد و به مفعول برسد يا تنها متوجه فاعل باشد به 2 نوع متعدي( گذرا) و لازم( ناگذر) تقسيم مي کند. به زبان ساده تر فعلي که بي مفعول جمله را تمام کند، فعل لازم و فعلي که معني آن
( هواي تازه، ص 124)
-کاربرد فعل لازم در معني متعدي:
با تلاشش از پي بهرزيستن، اميد مي تابد، به چشمش رنگ....
2- کاربرد فعل دعايي بجاي فعل فعل مضارع:
اين شعرهاي من سروده و ناسروده
سلطنت شما را ترديدي نيست
اگر او به تنهايي/ خواننده شعر شما باد.
( آيدا در آينه، ص 50)
فعل دعايي« باد» را به معناي مضارع« باشد» بکار برده است. شايد فعل دعايي« باد» در اين سطر نخستين بار است
3- حذف فعل
الف: حذف بي قرينه ي لفظي: آن است که در خود جمله يا جمله پيشين يا پسين، واژه اي مي آيد که شاعر يا نويسنده تکرار آن را در بخش بعدي جمله لازم نمي بيند.
ب: حذف به قرينه ي معنوي: سياق کلام و روابط کلي جمله ها و عبارتها باعث حذف واژه يا واژه هايي در جمله مي شود و مخاطب از روي سياق کلام ومفهوم کلي، کلمه ي مخذوف را درمي يابد.
نفس با خستگي در جنگ / من با خويشتن
يا با سنگ/ چه راه دور!،
چه پاي لنگ.
- تکرار فعل
تکرار فعل نيز در شعر شاعران امروز غالباً به زيبايي آفريني منجر مي شود. تکرار از قوي ترين عوامل تأثيراست. و بهترين وسيله اي است که عقيده يا فکري را به کسي القا کند. هنگامي که تکرار در حوزه ي فعل اتفاق نيفتد
داستان پردازي اشعارشعرنو
روايتي بودن بافت بسياري از اشعار شعرايي مانند اخوان و نيما و پيروان ديگر آنها بعضي از منتقدان را بر آن داشته که روايت گري از ويژگيهاي محوري در شعر آنها تلقي کنند که گويي به ناروا خودشان را بر ساحت شعر تحميل کرده است.
مشترکات اوليه ي اين شعر نو که شاعران بکار مي برد در يک نگاه اجمالي عبارت است از:
- تخيل
- تصوير آفريني
- توصيف و نقل
- تک گويي
- تفکرانگيزي
- تنوع طلبي در ساختار
- تلاش براي انتقال حس و حال موجود در وضعيت به مخاطب
- بکارگيري اطناب وايجاز موسيقي کلام به مقتضاي موقعيت
زبان در شعر نو
از لحاظ زبان نیز شعر نو تحول عظیمی یافته است. زبان صرفاً ابزاری برای انتقال معنا نیست و طیفی از معانی را میآفریند. ساختار نحوی طبیعی و صمیمانه است و در قواعد دستور زبان تصرفهای زیادی شده است. گاه نوعی ابهام در آن دیده میشود
تخیل در شعر نو
در حوزه تخیل نیز شعر نو ابداعگر است و بر تجارب فردی تكیه دارد، جزئی نگر است. تخیل در آن گسترده است و تداعیهای ذهنی بسیاری به همراه دارد.
اندیشه در شعر نو
به لحاظ اندیشه، شعر معاصر ما یكی از پیشروترین عرصههای نواندیشی و نوذهنی معاصر ماست. همچنان كه از لحاظ هماهنگی با نوخواهیهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز از موقعیت ممتازی برخوردار بوده است. اغلب شاعران برجسته دوران ما خود از پیشروان نقد و نظر بودهاند.
شعر معاصر پس از نیما
در یک تقسیم بندی کلی به ترتیب شکل گیری انواع شعر نو را میتوان به سه دسته کلی تقسیم کرد:
شعر نیمایی: وزن عروضی دارد اما جای قافیه ها مشخص نیست مثل اشعار اخوان ثالث، فروغ فرخزاد و سهراب سپهری .
اما جریانهای ديگري در شعر نو فارسی مشاهده ميشود كه به ترتيب زير است:
شعر حجم
شعر ناب
شعر کودک و نوجوان
دهه شصت و موج سوم
شعرهای نگارهای
شعر دهه هفتاد
شعر پستمدرن
شعر دهه هشتاد
شیوههای انتزاعی
گاه شعرهای بینابین این دو سبک را شعر آزاد مینامند. از سویی شعر بی وزن را شعر منثور و یا سپید و یا حتی شعر آزاد نیز اطلاق میکتتد.
برخی شاعران سرشناس در زمینه شعر نو
- علی اسفندیاری (نیما یوشیج)
- احمد شاملو (الف. بامداد)
- مهدی اخوان ثالث (م.امید)
- سهراب سپهری
- نادر نادر پور
- فریدون مشیری
- فروغ فرخزاد
برچسب ها:
تحقيق بررسي شعر ادبيات ايران