چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های ابراز هیجان و سبک اسناد کنترل در خشونت های خانگی علیه زنان با نقش کلیشه های جنسیتی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به پزشکی قانونی استان البرز در شهر کرج در بهار1393 که علت مراجعه شان ضرب و شتم از سوی شوهر بود، که از این تعداد به 100 نفر پرسشنامه داده شد ترتیب پرسشنامه ها بدین شکل بود: پرسشنامه ابرازگری هیجان کینگ و آمونز (1990)، پرسشنامه کلیشه های جنسیتی ساندرا بم (1989)، پرسشنامه مهار هیجانی راجر و نشوور (1987)، پرسشنامه سبک اسناد پترسون، آبرامسون و سلیگمن، پرسشنامه دوسوگرایی کینگ و آمونز (1990)، و مقیاس تاکتیک تعارضی استروس (1981). طرح پژوهش از نوع همبستگی بود و تحلیل داده ها از طریق رگرسیون سلسله مراتبی بود. نتایج نشان داد پذيرش خشونت خانگي با بازداري هيجاني، سبک اسناد منفي و کليشههاي زنانه رابطه مستقيم معنادار و با ابراز هيجان منفي، کليشههاي مردانه و خنثي رابطه معکوس معنادار دارد. به نظر می رسد هرچه فرد از سبک اسناد مثبت و خوش بینانه تری برخوردار باشد از جرئت ورزی، فعالیت، مردم آمیزی، هیجانات مثبت و دلپذیری بیشتری برخوردار است و برعکس هرقدر سبک اسناد فرد به علت پیروی از کلیشه های زنانه و حفظ نقش های زنانه بدبینانه و منفی باشد شخص از اضطراب، ناامیدی بیشتری رنج می برد. بنابراین زنان با سبک اسناد منفی از جرات ورزی پایینی برخوردارند و با این ویژگی خود را از حمایت اجتماعی محروم می سازند چرا که خود را بیش از حد در مورد وقایع منفی سرزنش میکنند و به شدت دچار خود اسناد دهی منفی هستند و همین امر موجب گرفتار شدن آنها در چرخه خشونت خانگی و عدم دریافت حمایت ها توسط اجتماع و خانواده می شود.
واژگان کلیدی: خشونت خانگی، سبک های ابراز هیجان، سبک اسناد، کلیشه های جنسیتی.
برچسب ها:
خشونت خانگی سبک های ابراز هیجان سبک اسناد کلیشه های جنسیتی