لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
فصل پنجم :آرايش هاي مردان
در عصر قاجاريه نسبت ريش تراشي و ريش گذاري هر دو در ميان عشاير اين منطقه مرسوم بوده است . در دورة پهلوي غالباً ريش را مي تراشيدند و هنوز هم تا حدودي مرسوم است . در قديم افراد ايل بجز طلاب علوم ديني زلف را نمي زدند و تاپشت گردن بود و به “ قجري ” معروف بود . در 50 سال اخير سنت زلف داري به مرور زمان تغير يافت و گاهي بلندو زماني كوتاه بود . و نيز بر پيشاني قسمتي از موي سر ريخته مي شد . اما سادات و علما ريش را نمي تراشيدند و به جاي كلاه عرق چيني سفيد يا رنگين به سر مي نهادند .
آرايشها :
براي آرايش عروس از مشاطه هاي محلي كه اكثراً از طبقات دون پايين و از قوم غربت و لوري بودند استفاده مي شد و موهاي زنان را كه در اصطلاح محلي “ چتري ” گفته مي شود كوتاه مي كردند .
“ چتري زني ” تشخيص و غروري تازه در عروس پديد مي آورد و تا زماني كه عروس صاحب فرزند يا فرزنداني بشود مرسوم است . ولي پس از آن چتر را به دو بنا گوش پيچيده و در زير مقنعه پنهان مي كنند .
تزئينات آرايش زنان عبارت بود از دوختن سكه هاي طلا و روي پارچه اي كه پيشاني را مي پوشاند و بند طلا و سوزن طلا و نقره بر زير گلو آويزان كردن ، سينه بند بر سينه و دستبند طلا بر دست و البته اين كارها در طبقه بزرگان مرسوم)) بود و در طبقة رعيت از سكه هاي طلا و موهاي رنگارنگ و انگشتر نقره و دستمال بندي و سينه بند نقره و سكه هاي ديگر استفاده مي شد . لازم به يادآوري است كه از جمله آرايشها كه عموميت داشت آويختن مهره و سكه هاي الواني بود كه بر جامه و ارخالق و كلاه زنان مسن و دختران و حتي پسران و دختران كوچك دوخته مي شد.
لباس و پوشاك
كلاه :
در قديم يك كلاه نمدي كوچكي بر سر مي گذاشتند كه به آن (( تيارس )) مي گفتند و به همان شكل بود كه در طاق بستان و تخت جمشيد در نقوش ديده مي شود و كلاه هاي نمدي عشاير بختياري و لرستاني و كهگيلويه و ممسني از آن زمره است . سادات عمامه و عرقچيني با رنگ هاي مشخصة سياه و سبز رنگ كه نشانة تبارشان بود به سر مي گذاشتند . شكل كلاه هر ايلي موجب تشخيص هويت ايلي او بود .
در بويراحمد و ممسني كلاه به رنگ هاي تيره و سفيد و كبود و غيره بود و شكل عمومي آن با كلاه هاي ايلات طيبي و بهمئي كهگيلويه تفاوت داشت و از نظر قالب بزرگتر و لبة آن درازتر بود . كلاه ديگري كه شبكلاه نام داشت و از نظر سبك مورد استفاده شكارچيان و شبگردان بود از نمد و گز گوسفندان ساخته مي شد كه هنوز مرسوم است .
جامه مردان :
جامه در قديم به دو سبك كه يكي دوخت ايراني و ديگري دوخت عربي است دوخته مي گرديد .
نوع عربي به صورت دراز تا پشت بود . اما سبك ايراني يا عشايري و روستايي جامة چاك دار بود و چاكش تا پشت زانو ادامه داشت . شكل كلي جامة عشايري با يك دكمه در گردن بسته مي شد و داراي آستين هاي گشاد و بدون دكمه (در اصطلاح محلي چفت ) بود و رنگهاي سفيد . كبود و خاكي داشت .
تنبان و شلوار
تنبان هاي عشاير قديم كهگيلويه بر خلاف تنبان هاي بختياري ها كه بسيار گشاد و دامنه دار است ، جمع و جور و لبة پايين آن تنگ بوده و در بعضي وقت مانند شلوارهاي كنوني افغاني و بلوچستاني دكمه هايي بر پاشنة آنها دوخته مي شد كه در هنگام جست و خيز مانع حركت نباشد .
بزرگان ايلي بر روي تنبان يا زير شلوار ، شلوار يا “ شلوال ” مي پوشيدند و طبقه فقير و زير دست كه قادر به خريد شلوار نبودند تنها از تنبان استفاده كرده و تمام وقت آن را مي پوشيدند از سال 1335 به تدريج شلوار پوشي در سراسر مناطق عشايري مرسوم شد و هر كس كه قادر به پوشيدن شلوار بر روي تنبان بود از شلوارهايي كه در شهر دوخته مي شد استفاده مي كرد .
ارخالق :
پوشيدن ارخالق كه به آن (( دلگ )) و قبا هم گفته مي شود در قديم رسم عمومي بود . قباهاي قديم تا سر زانو همسان پيراهن مي آيد و به تدريج مد آن تغيير يافت و تا پشت ساق پاها كشيده شد . شكل كلي قبا همانند شكل كنوني قباهايي بود كه طلاب ديني به تن دارند ولي ار لحاظ رنگ با آن متفاوت مي باشد .
شال :
شال كه تقريباً همانند كمربند از آن استفاده مي شد در عشاير يكي از مهمترين اجزاء و لباس بود . شال بندي در رسم عشايري كه داراي قطرو برآمدگي باشد و گاهي در ازاي پارچة آن به 20 الي 25 متر مي رسيد . عشاير شالها را به طرز ويژه اي مي پيچيدند تا در ضمن خوش نمايي و برجستگي گره زيباي آن گهگاهي فانوسقه يا قطار فشنگ پشت آن قرار ميدادند . امروزه با رواج كت و شلوار به ترويج رسم شال و قبا از ميان رفت به طوري كه در ميان عشاير استان بجز طبقات سادات و مشايخ ديگر شال و قبا ديده نمي شود .
برچسب ها:
تحقیق درباره آرایش مردانه آرایش مردانه دانلود تحقیق درباره آرایش مردانه آرایش مردانه تحقیق درباره آرایش مردانه