لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
فهرست مطالب
مقدمه 1
به خدمت گرفتن روانشناسي در تربيت رواني 3
به خدمت گرفتن روانشناسي در يافتن خويشتن خويش 7
منابع و ماخذ 12
مقدمه
تمام مردم با ايمان اهل بردباري و خويشتن داري و فروتني و گذشت و حياء هستند.
« الذين يمشون علي الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاماًَ »
‹ هموار و آسان بر روي زمين گام بردارند و آنگاه كه نابخردان آنان را به سخن وادارند سلامي گويند.›
(فرقان 63)
آنان را به: طولاني بودن سكوتشان و پيوستگي و استمرار انديشيدنشان و آهسته بودن صدايشان و برحذر بودن آنان از بي بندوباري و عذبده جويي و اجتناب آنها از لعن و نفرين مي شناسي.
و نيز در اعمالي كه به آنها واگذار سازي شخصيت ايماني آنانرا از رهگذر تاني و استوامندي و درستكاريشان باز مي يابي و نيز مي تواني نرم خوئي و طبع ملايم و وفاء بعهد و اعتدال و ميانهروي انها در انتخاب از هر چيزي را نمايانگر شخصيت آنها بداني.
اگر بخواهيم يك خصيصه جامع و فراگيري براي شخصيت ايمانسي يك فرد مومن ياد كنيم بايد بگوئيم: اين خصيصه عبارت است از سكينه و آرامش او. پس آرامش مشخصه مستقلي است كه حاكي از توانائي انسان در تسلط بر مملكت دروني و فرمانروائي و تدبير او بر خويشتن مي باشد.
آرامش مومن يك خصوصيت ويژه اي است كه نمايانگر انسجام عناصر اون او و سازمندي او ميان درخواستهاي متناقض و رام بودن نفس از نظر خضوع و راهوار بودن دربرابر صاحب آن مي باشد. چنين موهبتي فقط به مرد مومن اعطاء شده است.
تو مي تواني اين آرامش را در صحيفه چهره فرد با ايمان بخواني، اين آرامش، آرامش رويه اي و سطحي نيست، بلكه سكوت و آرامش تمركز انديشه و زلالي فكر و همبستگي اهتمام و اراده و وضوح و روشني ديد و نگرش است و گويا فرد مومني را كه در برابر خود مي بيني درياي پرگسترده اي را در درون خود جاي داده است.
دريا آرام است، ولي در عين آرامي داراي جنبشي است كه درها و صدفها و مرجانها را لحظه به لحظه از اعماق خود به ساحل مي آورد، پس مومن همانند چنين دريايي، بي نهايت غني و سرشار از ثروت دروني است.
و اين است ويژگي مومن … و اين است آرامش در خشان و پرمايه او… اين ويژگي از كجا و براي چيست؟
زيرا رابطه مومن با يرامونش رابطه خاص و متفاوت از هر گونه روابط آرام ديگر است … رابطه او با گذشته و فردا و آينده … رابطه او با مرگ … رابطه او با مردم … و رابطه او با رفتارش، با ديد وطرز نگرش او به اخلاق ميباشد.
پس اخلاق با مفهوم عملي ومعناي فلسفي عبارت از اين است كه تو تمايلات و خواسته هاي خويش را به گونه اي اشباع سازي كه با حق ديگران دراشباع تمايلاتشان اصطكاك پيدا نكند. چنين مفهومي براي اخلاق دردرجه اول يك مفهوم مادي و اجتماعي است و هدف آن نيز عبارت است از تقسيم و توزيع بهتر و عادلانه لذات و شهوات مي باشد.
اما اخلاق به مفهوم ديني – به عكس مفهوم مادي و اجتماعي آن – عبارت از اين است كه تو قدرت تمايلات هوس آلود خود را در هم شكسته و نفس خود را دراختيار و اراده خويش قرار دهي و با هوس خود به مخالفت برخيزي، بر شهوات خويش چيره گردي تا در سايه مقام و منزلت شگر خود همچون «خليفه االله» و وارث جهان هستي – كه اين جهان به خاطر تو مسخر تو گشت – مرتبت درخور خويش را بازيابي. تو نمي تواني عوامل لياقت و شايستگي دريافت عنوان خلافت و سيادت بر جهان را در خود ايجاد نمائي، مگر آنكه بر خويشتن حكومت و سيادت نمايي و بر كشور درونت حكمفرما شوي …
برچسب ها:
تحقیق درباره روانشناسي در تربيت روانشناسي در تربيت دانلود تحقیق درباره روانشناسي در تربيت روانشناسي تربيت تحقیق درباره روانشناسي تربيت