لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
توفیق و نمایشنامه نویسی
«حسین توفیق الحکیم» پدر نمایشنامه نویسی عرب به سال 1898م در اسکندریه زاده شد1 - معجم الروائيين العرب ، سمر روحي الفیصل ، ص87 ، ناشر : جروّس پرس ، لبنان ، الطبعة الاولي 1995 م/1415 هـ . ق
. پدرش، اسماعیل از قاضیان مشهور و اهل ادب بود. توفیق بسیاری از خوی های پدرش در متانت ، صبر و تأمل را به ارث برد.مادرش نیز زنی ترک نژاد و بسیار جسور بود . او تسلط زیادی بر همسر و فرزندش داشت و مانع ارتباط فرزند با دنیای خارج و بازی با همسن و سالهایش می گشت و همین عامل ، زمینه ی گوشه گیری توفیق حکیم را فراهم ساخت.
توفیق ، از همان کودکی به قران ، کتابهای ادبی ، داستانهای هزارو یک شب و کلیله و دمنه که مادرش برایش تعریف می کرد و نیز نمایشهایی که در شهرشان توسط گروه نمایشی «شیخ سلامه حجازی»2 - شیخ سلامه حجازی:(1852-1917) از بزرگترین ترانه خوانان مصر است که گروه نمایشی تأسیس کرد و تکیه ی آنها در نمایش بر اساس ترانه و موسیقی بود. (المنجد فی الاعلام)
اجرا می شد بسیار علاقمند بود و همین امور بعدها در رویکرد وی به ادبیات نمایشی و نمایشنامه نویسی ـ بنا به گفته ی خودش ـ بسیار تأثیر گذار بود.3- ر.ک حیاتی،توفیق الحکیم، صص 82-79-77 ،دار الکتاب اللبنانی، ،الطبعة الاولی1984م
توفیق از دبیرستان شروع به تألیف نمایشنامه و اجرای آن توسط دوستانش کرد.
انقلاب 1919م نيز از جمله عللي بود كه وي را به نگارش هدايت كرد . انقلابي كه جوانان رابه طرفي سوق داد كه هر كدام جوياي وسيله اي بودند تا احساسات خود را به گونه اي در قالب شعر ، سخنراني و يا سرودهاي ملي بيان دارند .
توفيق حكيم هم به نگارش سرودهاي ملي - حماسي پرداخت و گاه خودش آنها را آهنگ گذاري مي كرد... ؟4 - همان صص 155-154
هر چند اشعارش به چاپ نرسيد و يا در راديوها در ميان ازدحام اشعار شوقي و امثال وي پخش نشد .
سرودهاي وي گاه در ميان مردم منتشر و خوانده مي شد و حال آنكه آنها نمي دانستند شاعر و آهنگ گذار آنها كه بوده است .
توفيق حكيم هم در انقلاب 1919 تأثير گذاشت و هم از آن تأثير پذيرفت . كتاب وي به نام «عودة الروح» نمونه اي از تأثيرپذيري ايشان مي باشد چرا كه داستاني كامل راجع به انقلاب است .
او در اثناي انقلاب 1919 دستگير و در «القلعة» به اتهام شركت در تظاهرات بازداشت شد.5- مع رواد الفكر و الفن ، محمد شلبي ص 68، الهيئة المصرية العامة للكتاب 1982و معجم الروائیین العرب ص87
3
در همان سال توفيق، اولين نمايشنامه اش به نام «الضيف الثقيل» را با الهام از پديده ي اشغالگري و استعمار نوشت در آن موقع اجراي آن نمايش ممكن نبود به همين خاطر آن اثر از بین رفت.6- حياتي، توفیق الحکیم ص 163
رسالت نمايش نسبت به اوضاع اجتماعي موجود ، توفيق ،دانشجوي حقوق را بر آن داشت كه دومين نمايشنامه اش به عنوان «المرأة الجديدة» را به سال 1923 بنويسد .
او آن زمان كه اشتياق بسيار مردم نسبت به نمايش غنايي (شعري) را ديد بر آن شد نمايشنامه ي «علي بابا» را بنگارد كه برخي از قسمتهاي آن به شكل زجل و عاميانه است .
از اين سه نمايشنامه كه توفيق، بدانها كار ادبي اش را آغاز كرد پيداست كه وي به طور كامل تابع تحولات هنري حاكم در روزگارش بوده است .
توفیق حکیم همچنان به کارهای ادبی و هنری خود ادامه می داد به گونه ای که خانواده اش نگران آن شدند که مبادا اشتیاق او به ادبیات ، وی را از ادامه تحصیل در رشته ی حقوق بازدارد. به همین خاطر پدرش تصمیم گرفت حکیم را با فرستادن به فرانسه از محافل ادبی و هنری دور کند. اما بر خلاف آنچه انتظار می رفت سفر به فرانسه حکیم را وارد جریانات ادبی بسیاری کرد به گونه ای که سبب پختگی وی در ادبیات نمایشی شد. او از نزدیک با آثار مشاهیر بزرگ دنیای غرب بخصوص نمایشنامه نویسان بزرگی چون شکسپیر و مولییر آشنا شد و به تماشای نمایشنامه های آنها می رفت. توفيق به اين نكته پي برد كه تئاتر اروپا از تئاتر یونانیها سرمنشأ گرفته است . به همين خاطر به بررسي نمايش یوناني ها روي آورد و تكامل آن به دست غربیان را بررسي كرد . وي در خلال تحقيقاتش پيرامون داستانهاي اروپايي فهميد كه چقدر اروپائيان در پي انعكاس روحيه ي ملي و نيز اوضاع اجتماعي و روانشناختي خود هستند .
آری توفیق در فرانسه به سوي ادبياتي سوق داده شد كه بسيار برتر از سطح جلوه هاي سياسي و اجتماعي و مردمي زودگذر بود تا بدان جا كه به سمت ادبيات انساني روي آورد ؛ ادبياتي كه در نمايشهاي سمبليكش كه همانا نقطه شروع اوج ادبي وي به شمار مي آيد جلوه گر شد .
توفیق آنقدر غرق در دنیای نمایش و نمایشنامه نویسی شد که از احراز درجه ی دکترای حقوق در فرانسه باز ماند.زماني كه والدينش فهميدند كه پسرشان در پاريس همان مسلك هنري را دنبال كرده از او خواستند كه بازگردد7 - الادب العربی المعاصر فی مصر،شوقی ضیف ص290 دارالمعارف ،مصر الطبعة الرابعة 1971م
.
او به سال 1928 با کوله باری پر از اندوخته هایش از فرهنگ ها و ادبیات ملل مختلف به مصر باز گشت8 -همان
.
توفیق حکیم آماده ی ایجاد یک حول عظیم در ادبیات بود اما همه چیز بر وفق مرادش صورت نگرفت. در مصر آن زمان به خاطر کشمکش های سیاسی احزاب تمام توجهات معطوف به سیاست شده بود و دیگر توجهی به ادبیات و بخصوص نمایش و نمایشنامه نمی شد .دوستان قدیمی اش همه از کارهای نمایشی دست کشیده بودند. حکیم خود را تنها یافت، بی هیچ یاوری اما مأیوس نشد. هر چند این جوّ حاکم
3
سبب گوشه گیری وی گشت ولی او همچنان به کارهای ادبی پرداخت.
او در نامه ای خطاب به دوست فرانسوی اش «اندريه» مي نويسد : « از همه چيز و از همه كس خسته شده ام . از اينكه كشوري چون مصر در آينده اي نزديك ، صاحب حياتي فكري شود مأيوسم . كسي كه براي فكر كردن زندگي مي كند را توان زيستن در مصر نيست .9-زهرة العمر، توفیق الحکیم، ص50،دار الشروق،القاهرة،2004م
توفیق، بارها و بارها بر روزهای خوشی که در پاریس می گذراند غبطه می خورد.
او در مصر کارش را به عنوان دادستان کل در دادگاههای اسکندریه آغاز کرد .او از نزدیک با بسیاری از مشکلات جامعه اش آشنا شد ودر نوشته هایش از آنها الهام گرفت . وی بسیاری از ملاحظاتش در این خصوص را در دو کتاب «یومیات فی الاریاف» و«ذکریات فی الفن والعدالة» جمع آوری کرد.
او در سال 1933- آن زمان که رئیس تحقیقات وزارت آموزش و پرورش بود - نمایشنامه ی «اهل الکهف» را منتشر کرد و بدین وسیله نمایش فکری – فلسفی را وارد ادبیات عربی کرد و اعجاب ادب دوستان را برانگیخت . توفیق به سال 1943 از کارهای دولتی استعفا داد و در روزنامه ی «اخبار الیوم» به کار مشغول شد و از آن طریق به ابراز بسیاری از نظرات خود در ادب ، سیاست و فرهنگ و... می پرداخت. وی در این روزنامه نیز به چاپ سلسله ای از نمایشنامه های اجتماعی اش پرداخت.
حکیم در سال 1946 با زنی مطلقه ازدواج کرد و صاحب دو فرزند به نامهای اسماعیل و زینب شد.
او در سال 1951 دوباره به کارهای دولتی روی آورد و همزمان با مسئولیت وزارت آموزش و پرورش به عنوان رئیس دارالکتب مصر منصوب گشت و در 1954 عضو مجمع زبان عربی قاهره شد.10- مع رواد الفكر و الفن ، محمد شلبي ص69
وی در 1957 عضو دائمی شورای عالی نظارت بر هنرها و ادبیات و علوم اجتماعی گردید و موفق شد بالاترین نشان دولتی را در تقدیر از خدماتش به ادبیات و تفکر عربی در 1958 از دستان «جمال عبدالناصر» - رئیس جمهور وقت مصر- کسب کند.11- معجم الروائيين العرب ، سمر روحي الفیصل ، ص87
او همچنین توانست از سوی آکادمی هنرها با حضور «محمد انور سادات»- رئیس جمهور وقت مصر – مدرک دکترای افتخاری دریافت کند چرا که او توانسته بود تفکر و فرهنگ عرب را با بیش از پنجاه کتاب و هشتاد نمایشنامه اش غنی سازد.
برچسب ها:
تحقیق درباره توفیق و نمایشنامه نویسی توفیق و نمایشنامه نویسی دانلود تحقیق درباره توفیق و نمایشنامه نویسی توفیق نمایشنامه نویسی تحقیق درباره توفیق نمایشنامه نویسی