لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
نمادهاي عرفاني درداستان رستم و سهراب
پيرامون اثر گرانسنگ حكيم توس ـ شاهنامه سترگ ـ سخن بسيار گفتهاند و شنيدهايم و جاي سخنهاي بسيار ديگر نيز هنوز خاليست، نگاه متفاوت آقاي قائمپناه به يكي از داستانهاي محوري شاهنامه كه ميتواند سرفصلي براي نگاههاي عميقتري از اين منظر باشد ما را مجاب به درج اين مقاله ميكند.
شايد در ميان ايرانياني كه سر و سوداي مطالعه دارند و عليالخصوص در وادي ادبيات فارسي قدمزنان تفرجي كرده و ميكنند كمتر كسي را بتوان يافت كه بيخبر باشد از اظهارنظر حكيم طوس، فردوسي نسبت به سرودة ارزشمند خويش (شاهنامه) كه فرمود:
پي افكندم از نظم كاخي بلند
كه از باد و باران نيابد گزند
به راستي شاهنامه كاخي بس بلند و بزرگ است كه در طول تاريخ هستي خويش، نظر بزرگان و معماران عرصة علم و خرد را همواره به خود معطوف داشته است اما هنوز هم كسي نتوانسته است همه زواياي آن را يكجا در حلقة عدسي دوربين ديدگان خويش به مشاهده بنشيند و به بيان ديگر كسي موفق نشده تمام زواياي آن را زير سيطرة ديد خويش درآورد، به تعبير نگارنده، شاهنامه چون عروس حماسي است كه تاكنون به حجلة زفاف هيچ دامادي درنيامده است. اما از آنجا كه پريروي تاب مستوري ندارد، او نيز هرازگاهي از لابهلاي حجاب محمل خويش سرك كشيده و گوشة چشمي به خواستگاران و
صفحه 2
طالبانش نشان داده است، لذا هر خواستگار و طالبي نيز فقط توانسته است از منظر و مقامي كه خود بر آن واقف بوده شاهد كمان ابروي وي يا تير مژگانش باشد و آن را تماشا و توصيف كند. بر اين اساس تلاش نگارندة اين سطور نيز بر آن است تا از منظر و خاستگاه عارفان نگاهي به داستان رستم و سهراب، همچنين مرگ رستم بيندازد. اميدا كه به حول و قوة الهي از عهدة كار (حداقل در حد توان خويش) برآيد.
ابتدا لازم ميدانم اين مهم را با طرح چند پرسش آغاز كنم:
اولاً اينكه چطور ميشود قبول كرد مردي كه آزار موري را برنميتابد، چنانكه در مقام انذار فرياد ميزند:
ميازار موري كه دانهكش است
كه جان دارد و جان شيرين خوش است
راضي ميشود كه پدر را به مرگ فرزند خويش آن هم به صورتي كه خود قاتل فرزند باشد بيازارد؟ آيا عذاب روحي اين موضوع براي پدر چندين برابرِ آزار مور نيست؟
و آيا عذاب وجداني، كه از خواندن چنين صحنهاي به خواننده دست ميدهد بيش از عذاب وجداني كه از آزار موري به انسان دست ميدهد نيست؟ يا آيا درد و رنجي كه از مرگ برادر به دست برادر در دل و جان انسان ميپيچد بسي سنگينتر و شديدتر از درد و رنجي كه از آزار و مرگ يك مور به انساني دست ميدهد نيست؟
راستي چه شده است شاعري كه انسان را از آزار مور برحذر ميدارد و پرهيز ميدهد، پدري را كه قاتل فرزندش شده لعن و نفرين نميكند و به دشنام برادري كه برادرش را در چاهي پر از تيغ و سنان مياندازد نميآغازد!؟ عجبا! تيغ نقد و انتقاد شاعر چرا كند شده است!؟ آيا علت، اين بوده كه شاعر داستانِ رستم و سهراب و مرگ وي را صرفاً داستان و افسانه تلقي ميكرده؟ يا اينكه اين داستان لباس رمزي است بر قامتِ حقيقتي كه شاعر لطفي در
صفحه 3
عرياني آن نميديده و يا بيان صريح آن را صلاح نميدانسته، به علت اينكه معتقد بوده كه در عصر وي:
هنر خوار شد، جادويي ارجمند
نهان راستي، آشكارا گزند
شده بر بدي دست ديوان دراز
ز نيكي نرفتي سخن جز به راز
به نظر نگارنده در اين نكته جاي بسي تأمل است. و از طرف ديگر چگونه ميشود باور كرد كه فرد جوانمرد و مؤمني چون رستم كه در هيچ كاري بدون ذكر نام خدا مشغول و فارغ نميشود ناجوانمردانه قاتل فرزندش شود؟ و يا چطور ميتوان باور كرد رستمي كه در هر امري ابتدا ستايش حق ميگويد و بر او سجده ميكند (كه سجده خود نماد نماز در پيشگاه حق است.) با شكستن پيمان و به كار بستن خدعه، رقيبش را از ميان بردارد؟ آيا در ستايش و نمازش اخلاصي نبوده است؟ آيا نماز او از آن نمازهايي نبوده كه رسول حق فرمودند: «الصلوة معراج المؤمن» نماز نردبان عروج مؤمن است. و يا بالاتر كه حضرت حق فرمودند: «إنَّ الصلوة تنهي عن الفحشاء و المنكر»? نماز بازدارندة از زشتيها و ناپسنديهاست. و يا اينكه رستم از آنهايي نبود كه به قول شيخ محمود شبستري خودساخته و خودباخته باشد تا نمازش سرشار از عطر و بوي حضور شود چنانكه فرمود:
تو تا خود را به كلّي در نبازي
نمازت كي شود هرگز نمازي
البته بايد اقرار نمود كه رستم مثل كساني نبوده كه نماز را براي شانه خالي كردن از زير بار تكليف و مسئوليت بهانه ساخته و كارش را ترك كند، نه، رستم نيز چون سعدي شيرازي طاعت را به جز خدمت به خلق نميدانست. همين نكتههاي ظريف و همين پرسشهاي دقيق است كه انسان را بر آن ميدارد تا بپذيرد كه قسمتهايي از شاهنامه نيز به سبك و سياق گفتهها و باورهاي عارفان بر سبيل رمز و كنايه سروده شده است و لذا بايد گفت: اينكه
برچسب ها:
تحقیق درباره نمادهاي عرفاني درداستان رستم و سهراب نمادهاي عرفاني درداستان رستم و سهراب دانلود تحقیق درباره نمادهاي عرفاني درداستان رستم و سهراب نمادهاي عرفاني درداستان رستم سهراب تحقیق درباره نمادهاي عرفاني درداستان رستم سهراب