لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
بیماری ms
مولتيپل اسكلروز (M.S) از بيماريهاي شايع سيستم عصبي مركزي در انسان است. M.S اغلب، بالغين جوان را مبتلا ميسازد و در جنس مؤنث دو تا سه برابر بيشتر رخ ميدهد. در M.S ميلين راههاي عصبي دچار تخريب ميشود. مشخصه اين بيماري، متعدد بودن ضايعات از نظر زماني و مكاني و رخداد علايم به صورت رفت و برگشتي است، يعني يك علامت عصبي پس از مدتي بهبود يافته و در زمان ديگر همان علامت يا علائم ديگري مجدداً رخ ميدهند. علائم هر حمله بهبودي نسبي يافته ولي ممكن است عودهاي مكرر بيماري سبب ناتواني تدريجي بيمار گردد. در M.S علائم باليني بستگي به محل و وسعت ضايعه دارد و تخريب ميلين معمولاً در نواحي خاصي نظير عصب بينايي، ساقة مغز، مخچه و ماده سفيد نيمكرههاي مغز منجر به بروز مجموعهاي از علائم باليني به صورت تاري ديد ناگهاني، ناتواني در حركت اندامها، عدم تعادل، دوبيني و اختلالات حسي به صورت احساس خواب رفتگي در اندامها و علائم متنوع ديگر ميگردد. سير علايم باليني بيماري M.S در هر بيماري متفاوت بوده و ميتواند به صورت يك بيماري كاملاً خوشخيم رخ دهد و بيمار سالها عاري از علائم عصبي باشد و يا اينكه يك حالت پيشرونده سريع در علائم باليني همراه با ناتواني اتفاق ميافتد.
سبب شناسي و همه گير شناسي:
با وجود مطالعات و پژوهشهاي مدرن، در ارتباط با جنبههاي همه گيرشناسي، علت، روشهاي تشخيصي و درماني جديد در بيماري M.S در سالهاي اخير انجام شده است. ليكن هنوز علت واقعي بيماري مشخص نشده و در نتيجه هنوز يك درمان قطعي براي اين بيماري وجود ندارد. قابل قبولترين تئوري در مورد علت بيماري M.S را يك مكانيسم خود ايمني ميدانند، به اين نحو كه يك فاكتور محيطي نظير عفونتهاي ويروسي سبب تحريك سيستم ايمني بدن و تشكيل آنتي بادي بر عليه ميلين بافت عصبي شده و منجر به بروز علائم عصبي ميشود. فاكتورهاي ژنتيكي در مستعد نمودن فرد جهت ابتلا به اين بيماري ميتوانند مؤثر باشند. بالاترين شيوع M.S در نژاد سفيد پوست ميباشد و اين بيماري در نژاد زرد و سياه شيوع كمتري دارد، اين بيماري در ساكنين مناطق اطراف ناحيه استوا بندرت ديده ميشود، در حالي كه با افزايش فاصله از خط استوا و در مناطق معتدله شمالي و جنوبي، نظير آمريكا، كانادا، اروپاي شمالي و استراليا، شيوع اين بيماري بيشتر ميشود.
مهاجرت، سن و جنس:
مهاجرت به مناطق با شيوع كم قبل از 15 سالگي خطر ابتلا به بيماريM.S را كاهش ميدهد. وقوع M.S در دوران كودكي نادر است، اما بعداً به سرعت شيوع آن افزايش مييابد تا در حوالي 30 سالگي به حداكثر ميرسد و همچنان شيوع آن تا دهة چهارم عمر بالا ميماند و سپس سريعاً كاهش مييابد به طوري كه
M.S پس از 60 سال، به ندرت رخ ميدهد. به دليل فاكتورهاي هورموني و سيستم ايمني بروز بيماري M.S در زنان 2 تا3 برابر مردان است. معمولاً M.S در طبقات اجتماعي- اقتصادي بالا بيشتر ديده ميشود.
يافتههاي باليني:
علائم عصبي در بيماري M.S به دليل درگيري قسمتهاي مختلف دستگاه عصبي مركزي(CNS) متنوع ميباشد. به خاطر ماهيت بيماري و درگيري قسمتهاي مختلف سيستم عصبي و نيز دخالت عوامل جغرافيايي در چگونگي تظاهر بيماري، علائم و به ويژه اولين علامت شروع بيماري متنوع و شدت آن نيز متغير خواهد بود، بنابراين در بيماريM.S هيچگاه يك فرم كلاسيك و ثابت و مشخص نميتوان يافت. چون در M.S عصب بينايي، ساقةمغز، مخچه و نخاع بيشتر درگير ميشوند، تظاهرات باليني ناشي از ضايعات در اين قسمتها ميباشد.
شايعترين علائم در شروع بيماري عبارتند از: ضعف و بي قوتي اندامها، احساس گرفتگي، گزگز يا عدم تعادل يك اندام، كاهش يا تاري ديد ناگهاني در يك چشم، دو بيني، اختلال عملکرد مثانه به صورت فوريت يا تأخير در شروع ادرار. اين علايم غالبا گذرا بوده و طي چند روز تا چند هفته از بين ميروند، ولي با گذشت زمان اين علائم ممكن است مستقر و ثابت شده و بيمار گاهي دچار مشكلات گفتاري، شناختي و خلقي و حافظهاي ميگردد.
سير بيماري:
بين سير نخستين حمله و بروز علائم عصبي بعدي ممكن است ماهها تا سالها فاصله وجود داشته باشد، پس از گذشتن اين دوره علائم جديدي بروز مينمايد و يا علائم قبلي عود كرده، پيشرفت مينمايد. حاملگي برسير بيماري M.S معمولاً تأثيري نداشته ولي ميزان عود در سه ماه نخست پس از زايمان شايعتر است. افزايش درجه حرارت بدن، خستگي و استرس سبب تشديد گذراي علائم ميشوند. در بعضي بيماران با گذشت زمان و پس از چندين حمله عود و بهبودي ناقص، بيمار تدريجاً دچار ضعف حركتي اندامها، سفتي عضلاني، اختلال حسي، عدم تعادل در راه رفتن و مشكلات ادراري و ممكن است به درجات مختلفي ناتوان گردد. بيماري M.S داراي سه نوع سير است كه عبارتند از: 1- عود كننده- بهبود يابنده كه در اين حالت در بين حملات پيشرفتي در بيماري رخ نميدهد، 2- پيشرونده ثانويه: كه با پيشرفت تدريجي پس از يك دوره عود و بهبود اوليه مشخص ميگردد و 3- پيشرونده اوليه كه در آن ناتواني از آغاز به صورت تدريجي پيشرفت مينمايد.
روشهاي تشخيص:
بيماري M.S براساس علائم باليني و سير بيماري و وجود سابقه تشديد و تخفيف علائم، يافتههاي معاينه عصبي و بررسيهاي پاراكلينيكي (آزمايشگاهي) نظير بررسي مايع مغزي نخاعي، پتانسيلهاي فراخوانده بينايي (VEP) و تصويرنگاري سيستم عصبي مركزي با MRI انجام ميشود. در مبتلايان به M.S بررسي الكتروفورز پروتئينهاي مايع مغزي نخاعي (CSF) نشان دهندة وجود نوارهاي مشخص در منطقه ايمونوگلوبوليني IgG تحت نام نوارهاي اوليكوكلونال باند است پتانسيل فراخوانده، بينايي (VEP) طولاني ميشود و ام.آر.آي (MRI) ضايعات مربوط به آسيب ميلين را در مغز، ساقه مغز، مخچه و يا نخاع كه به صورت ضايعات گرد با حدود مشخص با اندازة از چند ميليمتر تا چند سانتي متر ميباشند را نشان ميدهد.
تشخيصهاي افتراقي و يا بيماريهاي تقليدكنندة M.S
بيماري M.S به دليل داشتن علائم متعدد و سير متنوع با چندين بيماري ديگري ممكن است اشتباه شود، در نظر گرفتن شرح حال بيمار، چگونگي وقوع و سير بيماري، يافتههاي باليني و معاينه، يافتههاي پاراكلينيك در بررسي مايع مغزي نخاعي و MRI موجب تشخيص صحيح ميشوند. بايد حتي الامكان از تشخيص اشتباه M.S جلوگيري كرد، چون اولاً تشخيص اشتباه، M.S براي بيمار صدمات جبران ناپذير روحي را به همراه دارد و همچنين ممكن است ساير بيماريهاي قابل درمان با اين تشخيص اشتباه ناديده گرفته شوند.
در تشخيص افتراقي M.S بايستي بيماريهايي كه ضايعات متعدد در سيستم عصبي مركزي دارند و يا بيماريهاي سيستم عصبي مركزي با سير تشديد يابنده بهبود پذير، مدنظر باشد. از جمله بيماريهايي كه با M.S اشتباه ميشوند عبارتند از بيماري لوپوس سيستميك، سندرم آنتي فسفوليپيد آنتي بادي، بيماري بهجت، بيماري لايم (در اثر نيش كنه رخ ميدهد)، سندرم نقص ايمني اكتسابي (AIDS)، بيماريهاي نخاعي– مخچهاي استحالهاي ارثي، كمبود ويتامين B12، آرتروز و مهرههاي گردن، و تومورهاي گودال خلفي جمجمه.
درمان M.S:
هنوز درمان قطعي براي M.S پيدا نشده است. درمان بيماري M.Sبه دو دسته تقسيم ميشود:
1- درمان جهت متوقف ساختن سير بيماري
2- درمانهاي علامتي در جهت كاهش علائم ناتوان كنندة بيماري. درمان در مرحلة وقوع علائم حاد و شديد شامل كورتيكواستروئيد تزريقي بمدت 5 روز ميباشد. درمان پيشگيري كننده از بروز حملات M.Sشامل تجويز اينترفرون بتا كه به دو شكل تزريق عضلاني هفتگي و يا تزريق زير جلدي يك روز در ميان است. از ديگر درمانهاي پيشگيري كننده در
برچسب ها:
تحقیق درباره رابطه ورزش با بيماري ms رابطه ورزش با بيماري ms دانلود تحقیق درباره رابطه ورزش با بيماري ms رابطه ورزش بيماري تحقیق درباره رابطه ورزش بيماري