تعريف روانشناسي: عنوان تحقيق حاضر، نويسنده را موظف ميدارد كه «روانشناسي» را، بدواً به صورت هر چه ساده توضيح و تشريح نمايد. و سپس از «محيط اداري» تعريف به دست دهد. چه، شرط مبادلةصحيح اطلاعات بين نويسنده و خواننده، يا گوينده و شنوند، وجود محيط تفاهم و درك مفاهيم درست از اصطلاحاتي است كه در مكاتبه و يا محاوره ذكر ميشود. بنابراين، صرفنظر از اختلافاتي كه بين دانشمندان دربارة تعريف اين علم وجود دارد، روانشناسي را (كه از قديم موضوع و هدف از مطالعة آن، شناخت خصوصيات پندار و كردار يك فرد آدمي بوده است، علمالنفس، معرفتالنفس و يا معرفتالروح ميگفتهاند) به شرح زير تعريف ميكنيم:
روانشناسي عبارت است از تحقيق و مطالعه در حيات نفساني، و اعمال و رفتار انسان در احوال و اوضاع مختلف.
چنان كه ميدانيم وجود انسان از دو قسمت تشكيل شده است. قسمت مادي يا بيولوژيكي (مانند استخوانها،عضلات، امعا، و احشا، و به طور كلي سلولهاي گونا گون زندة تشكيل دهندة بدن) و قسمت غيرمادي (شامل افكار و تمايلات، احساسات غريزي، خشم، شادي و غم، پشيماني و حالات رواني ديگر) ساخته شده است. قسمت مادي را «بدنيات» يا، «جسميات»، و قسمت افكار و اميار را «نفسانيات» اصطلاح كردهاند. بدين ترتيب محدودة مباحث علم روانشناسي منحصر به تحقيق و مطا لعه در نفسانيات، و كشف قوانين موجود در روابط آنها است.
علم روانشناسي از قرون قبل از ميلاد مورد توجه بوده، تا دو قرن پيش در اروپا و تا چندي قبل در ايران، جزء يكي از فصول فلسفه شناخته ميشد. به همت دانشمنداني چون «جانلاك» انگليسي و «كندياك» فرانسوي اين علم به صورت مستقل از فلسفه درآمد. در حال حاضر رشتههاي مختلف اين دانش بسيار زياد است. كافي است كه به نظر آوريم عدهاي در روانشناسي كودكان، جماعتي در روانشناسي تطبيقي، گروهي در روانشناي حيواني، يا روانشناسي از لحاظ بيماريهاي دماغي و همچنين روانشناسي اجتماعي تخصص يافتهاند.
از آنجا كه «روانشناسي در محيط اداري» را بايد فصلي از «روانشناسي اجتماعي» بدانيم، لازم است كه دربارة اين رشته بيشتر توضيح دهيم:
اصولاً در روانشناسي اجتماعي، سعي بر اين است كه رفتار فرد در قبال اعمال و سلوك ديگران نسبت به او، مطالعه شود. يا بنا به عقيدة «آلپورت» غرض آن است كه دريابيم و بيان كنيم كه انديشه و احساس و رفتار يك فرد، در جمع آدميان ديگر، چگونه و تابع چه اصولي است.
حال با توجه به تعريفي كه از «اداره» بيان خواهيم داشت، خواهيم دانست كه محيط اداري نيز به نوبة خود، محيط اجتماعي محدود و مخصوصي است كه روابط و فعل و انفعالات افراد در آن، قسمتي به موجب قوانين و مقررات مصوب، و قسمتي برابر رسوم و نظامات عمومي، استوار و برقرار ميگردد. فيالمثل، اگر در محيط اجتماعي، طبقات مختلفي براساس ثروت و امكانات اقتصادي موجود است، و اين اختلاف طبقاتي، خالق رفتار و سلوك معيني بين مردم ميباشد، در محيط ادراي هم سلسله مراتب سازماني مقتضياتي به وجود ميآورد كه عضو اداره را ناگزير از يك سري عكسالعملهاي خاص در مقابل اعماق مافوق ميسازد. ما در اين كتاب ميخواهيم اثر خصوصيات خلقي و رواني فرد را در جامعة اداري، و تأثير ديگران (زيردستان همطرازان و مافوقان) را روي شخصيت او مورد مطالعه قرار دهيم، لذا بايد در ابتدا «اداره» را تعريف كنيم:
تعريف اداره:در علم اداره ميگويند: «آنگاه كه سعي و كوشش چند نفر از افراد انساني به منظور وصول به هدف معيني، مشترك شود، اداره به وجود ميآيد». به عبارت ديگر، غرض از اداره، محيطي است كه در آن جمعي براي رسيدن به هدف واحد و مشخصي ميكوشند.
برچسب ها:
روانشناسي تعريف روانشناسي روانشناسي در اداره روانشناسي محيط اداري تعريف اداره تحقيق روانشناسي كار تحقيقي روانشناسي دانلود تحقيق روانشناسی اداری روانشناسی پرسنل روانشناسی کارکنان رواشناسی در محیط اداری اهمیت روانشناسی در اداره روانشناسی س