مقدمه
تحقيق براي
افزايش صادرات غيرنفتي كه در كشور ما امري الزامياست. دراين مورد گرچه در
مقاطعمختلف زماني چه قبل و چه بعد از انقلاب تحقيقاتي انجام شده است
اما اقدامات مؤثري آنچنانكه بايد و شايدهنوز صورت نگرفته است. تجربه
كشورهاي موفق در امر توسعه اقتصادي نشان داده كه تجارت خارجي نقشبسيار
مهم و تعيين كنندهاي در فرايند توسعه اين كشورها ايفا كرده و به طور قطع
ميتوان گفت كه هيچكشورتوسعه يافته و تازه صنعتي شدهاي را نميتوان
يافت كه بدو توسعه تجارت و تكيه بر صادرات خود به اينامر نايل شده باشد.
الگوي توسعه متكي به صادرات امروزه تقريباً در ميان اكثر كشورهاي در حال
توسعه بهصورت مدل غالبي درآمد است و از اين رو مشاهده ميكنيم كه طي
1980 بسياري از اين كشورها بسويخصوصي سازي و كاهش دخالتهاي دولت در
اقتصاد، مقررات زدايي، آزادسازي تجاري، تلاش در جهتجلب سرمايههاي خارجي
و به طور كلي در جهت حاكميت عناصر اقتصاد بازار اهتمام كردهاند. نظريه
تجارتبه عنوان متور رشد اقتصادي داراي مخالفين و موافقين زيادي است. پر
بيش و سنيگر از جمع مخالفان ايننظريه بويژه در كشورهاي درحال توسعه بودهاند
و دليل اين امر را تخريب رابطه مبادله تجاري اين كشورهاميدانند زيرا اين
كشورها صادر كننده مواد خام و وارد كننده محصولات نهايي ميباشند و قيمت
مواد خامنسبت به محصولات نهايي روز به روز در حال كاهش است برخي ديگر از
نظريهپردازان اقتصادي همانندريكاردو، هگچر اهلين و كروگمن از موافقين رابطه
مثبت بين رشد اقتصادي و تجارت خارجي بوده و دليل اينامر را عمدتاً در مزيتهاي
نسبي و فراواني نسبي عوامل توليد در بين كشورهاي مختلف ميدانند اما نكته
ايناست كه به مرور زمان و بويژه پس از جنگ جهاني دوم از تعداد مخالفين
كاسته شده و بر تعداد موافقين افزودهشده است به ديگر سخن ديدگاه
صاحبنظران در مورد نقش مثبت و مؤثر تجارت خارجي در رشد اقتصاديروز به روز
خوشبينانهتر شده و آنرا به يك اصل تبديل مينمايند.
برچسب ها:
بازاريابي و بازارسازي زيره و زرشك