مقدمه
آن شب مكه حال و هواي ديگري داشت ، زمينش ، آسمانش و مردمانش گويي همه بي قرار بودند ، حتي پرندگان مهاجر و پرستوهاي مهاجر كه شب هنگام از آسمان مكه مي گذشتند گويي نوعي جذابيت و كشش در آن سرزمين حس مي كردند و آنجا را امن يافتند . آن شب هر پرنده مهاجر كه از آسمان مكه گذر مي كرد تا ، ناخودآگاه قصد فرود آمدن داشت تمام موجودات آن ديار را احساس امنيت و آرامش شگفتي داشتند گويا نخل ها تكبير مي گفتند وحلقه ذكر بسته بودند و صداي تكبير و تحليلشان به آسمان بلند بود مردگان گويا آهنگ خروج از قبور داشتند و پهلوانان نامي عرب و عجم اضطراب خاصي وجودشان را احاطه كرده بود ، بارالها اين چه سري است مردم آن ديار قلبهايشان تند تر مي تپيد و گرماي عجيبي سر تاسر وجودشان را فرا گرفته بود ، همگي از پس روزنه هاي خانه شان آسمان را مي نگريستند
برچسب ها:
امام علي (ع) doc