چکیده
هدف اين پژوهش بررسی نگرش مدیران مرد نسبت به زنان و سبک مدیریت کارکنان زن در سازمان آموزش و پرورش شهرستان کهگلویه بود. جامعه آماري اين پژوهش شامل کليه کارکنان ادارهکل آموزش و پرورش شهرستان است.كه تعداد 129 نفراز مدیران بعنوان نمونه آماري انتخاب شد.از پرسشنامه نگرش مردان (محقق ساخته)به عنوان ابزار اندازه گيري تحقیق استفاده گرديد. براي اندازه گيري روایی پرسشنامه ها از روش محتوایي و براي تعيين پایایی آن آلفاي كرونباخ محاسبه گرديد كه مقدار آن برابر 84/0 برآورد گردید. براي تحليل داده ها از آزمون های آزمون t و سطح معنی داری، همچنین از آزمون آنالیز واریانس و آزمون فریدمن استفاده شد. نتايج در خصوص فرضیه های تحقيق نشان داد که ويژگيهاي جسمي و جنسيت زنان بر سبک مدیریت کارکنان زن موثر است. (فرضیه دوم )، سقف شیشه ای بر سبک مدیریت کارکنان زن موثر است ( فرضيه پنجم)، بین شاخص های پژوهش بر حسب ويژگي هاي دموگرافيك (شخصي) كاركنان تفاوت معنی داری وجود دارد (فرضیه ششم)،مسئولیتهای خانوادگی زنان برسبک مدیریت کارکنان زن تاثیری ندارد(فرضیه اول)،زبان وفرهنگ مردانه برسبک مدیریت کارکنان زن تاثیری ندارد(فرضیه سوم)،قدرت مردان درسازمان برسبک مدیریت کارکنان زن تاثیری ندارد(فرضیه چهارم )بنابراین رابطه معنی داری برای فرضیه اول ،سوم و چهارم تائید نگردید.
کلید واژه ها : ويژگيهاي جنسیتی، نگرش ، زبان وفرهنگ مردانه،سقف شیشه ای،سبک مدیریت
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1مقدمه
به نظر مى رسد كه يكى از جدى ترين مشكلات مديران زن در جامعه كه اتفاقاً باعث كمرنگ تر شدن نقش اجتماعى آنها در حوزه فعاليت هاى شغلى و بالطبع حضور كمرنگ آنها در حوزه هاى مديريتى مى شود، مشكلات فرهنگى است. در اين بخش ما با جامعه اى روبه روييم كه در آن برخى مديران زن، فقط و فقط به خاطر مشكلات خانوادگى ناشى از شغل خويش از ادامه كار در پست مديريتى سرباز مى زنند.
محققان در توصيف چنين مشكلاتى يك فرضيه در نظر گرفته اند اين فرضيه چنين مى گويد: «مسؤوليت هاى خانوادگى عامل عدم ارتقاى زنان به سطوح مديريتى است.» اين فرض از چند شاخص برخوردار است: «ارزش وابستگى به خانواده»، «طرز تفكر همسر» و «رسيدگى به امور فرزندان. محققان احساسى بودن زنان را به عنوان يكى از دلايل عدم توفيق آنها در رده هاى مديريتى، رد مى كنند. تحقيقات به عمل آمده نشان مى دهد كه پاسخ دهندگان به چنين پرسشى با رد اين فرض ميزان استفاده مديران زن از مشورت ديگران را با مديران مرد، همانند عنوان كرده اند. به اين ترتيب كاركرد مديران زن، با ويژگى هاى مدير مطلوب منطبق بوده و يا بسيار نزديك اعلام شده است. با اين حال شرايط فرهنگى حاكم بر جامعه همچنان علايقى را در سطح جامعه به نمايش مى گذارد كه مانع ارزش گذارى واقعى فعاليت مديران زن در جامعه مى شود. باور غلط به برتر بودن جنس مذكر نسبت به مؤنث از جهت قدرت مديريتى، گرايش به مردسالارى در انتصاب مديران، باور به اين كه زنان در موضع تصميم گيرى محتاطانه تر عمل مى كنند، باور به عاطفى تر و احساسى تر بودن و... از باورهايى است كه در اين زمينه تأثير مى گذارند. اين در حالى است كه مى توان از نگاهى ديگر نيز به فعاليت جدى اين قشر فعال جامعه نيز نگاه كرد. اين نگاه آن سوى نقطه فعاليت مديران زنان را نشان مى دهد. رويه اى كه به عمد مورد بى توجهى قرار گرفته است. در اين رويه باورهايى چون درستكارتر بودن زنان، باور به اختصاص وقت بيشتر از سوى زنان براى كار، بردبارى بيشتر در زنان و توجه بيشتر زنان به آرمان ها و ذهنيت ها خودنمايى مى كند. آيا جامعه به هر دو روى اين سكه به يك اندازه نگاه مى كند. تفكيك مشاغل بر حسب جنسيت و پذيرفتن تفاوت در تواناييهاي زن و مرد طرز تفكري است كه در بيشتر مواقع بر ذهنيت خود زنان نيز اثر ميگذارد و موجب دامن زدن بر تعارضات موجود ميشود
برچسب ها:
نگرش مدیران مرد نسبت زنان سبک مدیریت کارکنان سازمان آموزش پرورش شهرستان