فهرست صفحه
چكيده 1
مقدمه 2
فصل اول تعريف 3
تعريف حسابداري عملياتي 4
فصل دوم حسابداري عملياتي 5
طبقهبندي تعاريف ارائه شده 6
ناكارايي 6
ارتقاي كارايي 6
اندازهگيري كارايي 7
كارايي در بخش عمومي 7
رابطه بين صرفهاقتصادي و كارايي 8
حسابرسي صرفه اقتصادي و كارايي 9
معيارهاي كارايي 10
تدوين معيارهاي كارايي 11
در جستجوي معيارهاي كارايي 12
فصل سوم فرايند 14
فرایند کلی حسابرسی عملیاتی 15
تعیین هدفهای کلی 15
ارزیابی عملکرد 16
شناسایی فرصتهای بهبود عملیات 16
پیشنهادهایی برای بهبود عملیات 16
مهمترین نتایج مورد انتظار از گرداوری اطلاعات و بررسیهای اولیه 19
تدوین طرح کلی حسابرسی 20
درک و مستندسازی کنترلها و شرایط موجود 21
ارزیابی کنترلها و شرایط موجود 24
آزمون کنترلهای مناسب موجود 25
شناسایی نهایی حوزههای دارای ریسک بالا یا مشکلآفرین 26
تعیین اولویتها 26
بسط و تکمیل یافتههای حسابرسی 27
تدوین و پیشنهادها 29
گزارش به مدیریت 31
فصل چهارم نتيجه گيري و منابع 32
نتيجه گيري و تفسير آن 33
منابع 35
چكيده
شكي نيست كه انسان تكامل گرا بوده و همواره در پي رسيدن به بهترين است. در شاخه حسابرسي نيز شاهد اين خصيصه بوده ايم و نمونة بارز آن حسابرسي عملياتي است. درواقع، حسابرسي عملياتي نوعي نگرش است كه علت نارسايي ها ، ضعفها، نقائص و … را در افراد نمي جويد، بلكه علت ها را در نظام هاي كنترلي جستجو مي كند و درصدد رفع آن بر مي آيد پس از بررسي اوليه، سه حوزه «توقفات»، «ضايعات» و «نيروي انساني» بررسي و براساس الگوي «براون» مراحل آن طي گرديد. در مراحل حسابرسي مشخص شده در حوزه «توقفات» علل اصلي توقفات فني و مواد اوليه كه تقريباً بيش از 75 درصد كل توقفات را شامل مي گردد، ناشي از قديمي و مستهلك بودن ماشين آلات و تجهيزات و فقدان تعمير و نگهداري مناسب و همچنين فقدان نظام انبارداري مناسب به منظور تغذيه به موقع و كافي خط توليد بودند كه در زمينه هاي فوق ضمن پيشنهادهايي سعي در رفع آنها گرديد. درحوزة «ضايعات»، علل اصلي بي توجهي نيروي انساني درخصوص ضايعات، فرسودگي ماشين آلات و تغيير ندادن ماشين آلات است. در حوزة «نيروي انساني» نيز علل اصلي به سهل انگاري در آموزش ضمني كار، ارتقا و عوامل انگيزشي بر مي گردد كه درخصوص هر كدام پيشنهادهايي مطرح گرديد. در اين تحقيق به علت محدوديت در اجرا، از اثر بخشي پيشنهادهاي مطرح شده مطلبي در ميان نيامده است ولي در پايان نتايج زير به دست آمد: حسابرسي عملياتي در افزايش كارآيي مؤثر است و انجام اين نوع حسابرسي مي تواند مكمل گزارشهاي حسابرسي مالي باشد؛ گزارش هاي مالي به تنهايي بيانگر وضعيت شركت نيست و فقط بيان كننده اظهار نظر دربارة صورتهاي مالي است
مقدمه
براي حسابرسان واژههاي كارايي و اثربخشي، واژههاي ناآشنايي نيستند، زيرا آنان در فرايند حسابرسي همواره ميكوشند رسيدگيهاي خود را بهصورت كارا (رسيدگي موثر با كمترين هزينه ممكن) و اثربخش (رسيدگي كه بتواند به ميزان از پيش تعيينشده موفق به كشف اشتباهات و يا تحريفهاي بااهميت در صورتهاي مالي صاحبكار شود) به انجام برسانند. همچنين در دنياي امروز و در عرصه خدمات حرفهاي، بهعلت ادامه فعاليت واحدهاي تجاري در محيط اقتصادي بازار آزاد كه بهطور مستمر شاهد رفع موانع تجاري و ادغام بازارهاست و رقابت در آن روز بهروز شديدتر ميشود، حرفه حسابرسي عملياتي بيش از پيش اهميت يافته و اصولاً مديريت بهينه منابع در واحدهاي اقتصادي بدون برخورداري از سطوح مطلوب اثربخشي و دستيابي به هدفهاي كارايي و صرفهاقتصادي امكانپذير نيست.
حسابرسي عملياتي داراي سه مولفه كارايي، اثربخشي و صرفهاقتصادي است كه از اهميت زيادي برخوردارند. امروزه، ارزيابي كارايي ، اثربخشي و صرفهاقتصادي بايد بخشي از فرايند عادي مديريت هر واحد تجاري در بخش عمومي و خصوصي باشد و مديران، بررسي عملكردها را بهعنوان يكي از مسئوليتهاي خود براي كنترل فعاليتها تلقي كنند و ارزيابي مستقل عملكرد مديران از طريق واحد حسابرسي داخلي يا حسابرسان عملياتي صورت گيرد. محصول (ستاندهها) ميكند.
فصل اول
تعريف
تعريف
در مقاله «آشنايي با حسابرسي عملياتي» كه از سوي كميته حسابرسي عملياتي سازمان حسابرسي ارائه شده است، كارايي عبارت است از نسبت نتايج بهدست آمده از عمليات (ستانده) به منابع مصرف شده (داده) و عمليات كارا عملياتي است كه با استفاده از روشهاي بهينه، حداكثر بازده (ستانده) را با صرف حداقل منابع (داده) تامين كند.
فصل دوم
حسابداري عملياتي
طبقهبندي تعاريف ارائه شده
بهطور كلي ميتوان تعريفهاي ارائه شده براي كارايي را براساس نگرشهاي مختلف، به چهار گروه كلي طبقهبندي كرد. اين طبقهبندي در شكل 1 نشان داده شده است.
ناكارايي
همواره در يك سازمان اين سئوال مطرح است كه آيا سازمان مسئوليتهاي خود را با صرف حداقل دادهها انجام ميدهد يا خير. تلاش در جهت يافتن پاسخ براي اين سئوال ممكن است زمينههايي از موارد ناكارايي را در سازمان نشان دهد. نمونههايي از ناكارايي عملياتي كه بايد نسبتبه آن هوشيار بود عبارت است از:
• استفاده نامناسب از روشهاي دستي ومكانيزه،
كارايي در بخش عمومي
مديران بخش عمومي نيز همچون مديران بخش خصوصي بايد كارايي خود را حداكثر كنند يا بيشينه سازند. اينكار مستلزم اندازهگيري كارايي در زمينههاي بااهميت است. در اين مورد مديران همواره با دو سئوال اساسي مواجهند كه براي انجام وظايف خود بايد به آنها پاسخ داده شود:
• آيا كارايي عمليات يا برنامه خاص از آن اندازه اهميت برخوردار هست كه اندازهگيري شود؟
• آيا راهي براي اندازهگيري آن با هزينهاي معقول وجود دارد يا خير؟
رابطه بين صرفهاقتصادي و كارايي
براساس استانداردهاي حسابداري دولتي ايالات متحد، صرفهاقتصادي و كارايي واژههايي مرتبط با يكديگرند و اظهارنظر حرفهاي جداگانه در مورد هر يك از اين دو مفهوم غيرممكن است.
معمولاً حسابرسي عملياتي به اظهارنظر حرفهاي درمورد عملكرد كلي سازمان منجر نميشود و در نتيجه، اين استانداردها نيز حسابرس عملياتي را ملزم به چنين اظهارنظري نميكند، بلكه حسابرس عملياتي يافتهها و نتايج بررسيهاي خود را درمورد حدود و كفايت عملكرد گزارش ميكند. اين گزارش همچنين شامل روشهاي خاص، روشها و كنترلهاي داخلي است
حسابرسي صرفه اقتصادي و كارايي
حسابرس عملياتي براي انجام وظايف خود در راستاي ايجاد موازنه بهينه بين هزينهها و نتايج، بهحداقلرساندن هزينهها را ارزيابي ميكند، البته كاهش هزينهها تا جايي صورت ميگيرد كه دستيابي بهحصول نتايج ميسر باشد. بهعلاوه، حداكثركردن بهرهوري نيز تا جايي انجام ميشود كه هزينهها بيش از حد افزايش نيابد. براي ارزيابي صرفهاقتصادي و كارايي، حسابرس عملياتي استفاده از منابع، نيرويانساني، امكانات، تجهيزات، ملزومات و پول را مورد تجزيه و تحليل قرار ميدهد. براي نمونه، حسابرس به تحليل موارد زير ميپردازد:
معيارهاي كارايي
در بيشتر مواقع معيارهايي براي اندازهگيري كارايي وجود ندارد. بنابراين، حسابرسان عملياتي بايد بهكمك مديريت صاحبكار و ساير متخصصان مربوط آنها را تدوين كنند. حتي در جاييكه اين معيارها وجود داشته باشد، حسابرسان عملياتي بايد خودشان را در مورد مربوط بودن معيارها قانع كنند. براي نمونه ممكن بود، معيار كارايي يك موسسه مالي در زماني كه رايانه وجود نداشت درخواستهاي پرداخت آن مؤسسه باشد اما با اختراع رايانه، زمان مورد نياز براي بررسي درخواست پرداخت دستخوش تغيير شده است.
تدوين معيارهاي كارايي
تدوين معيارهاي كارايي شامل سه مرحله بهشرح زير است:
شناخت دادهها و ستاندههاـ معيارهاي كارايي بستگي به ماهيت دادهها و ستاندههاي هر برنامه يا پروژه سازمان دارند. دادهها ممكن است مبالغ سرمايهگذاريشده، زمان كاركرد ماشين، روزهاي كاري كاركنان، انرژي مصرفشده، مواد خام مورد استفاده و… باشند. ستاندهها نيز خدمات يا كالاهاي توليد شدهاند. هنگام تدوين معيارهاي كارايي در صورت انجام اينكار توسط حسابرسان عملياتي، آنان نياز به ديد خوب و منصفانه نسبت به دادهها و ستاندهها دارند.
در جستجوي معيارهاي كارايي
هميشه براي حسابرسان عملياتي اين امكان وجود ندارد كه معيارهاي كامل و تجربهشدهاي را براي حسابرسي معيارهاي كارايي بهكار برند. دليل اين امر ناشي از كمبود زمان، كمبود دانش فني و نبود توافق با مديريت صاحبكار در مورد معيار كارايي است. در چنين مواردي، حسابرسان عملياتي اغلب به راهكارهاي منطقي و كوتاهتر تكيه ميكنند. برخي از منابع پذيرفتهشده براي تدوين اندازهگيري كارايي عبارتند از:
مقايسه سازمانهاي مشابهـ در خلال حسابرسي عملياتي يك سازمان، حسابرسان عملياتي اندازهگيريهاي كارايي در ساير سازمانهاي مشابه را درنظر ميگيرند. براي نمونه، ميزان هزينه عملياتي در دو سازمان كه از نظر حجم عمليات و اندازه مشابهند ولي حيطه اختيارات مديريت آنها متفاوت است، با يكديگر فرق ميكند.
فرایند کلی حسابرسی عملیاتی
فرایند کلی حسابرسی عملیاتی که در این مقاله تشریح شده است با هدف ارائه راهنمایی کلی و عملی، نه به عنوان راهنمای جامع و تفصیلی، برای کلیه واحدهای مورد رسیدگی و یا بخشهایی از واحدهای مذکور با اندازههای متفاوت کاربرد دارد.
- تعیین هدفهای کلی
هدفهای کلی حسابرسی عملیاتی ممکن است مشتمل بر ارزیابیعملکرد، شناسایی فرصتهایی برای بهبود عملیات، ارائه پیشنهادهایی برای بهبود عملیات یا لزوم انجام بررسیها و اقدامات بیشتر باشد.
هدفهای کلی مذکور بهوسیله کمیته حسابرسی عملیاتی و مدیریت انجمن حسابداران رسمی امریکا به شرح زیر تعریف شده است:
ارزیابی عملکرد
هر حسابرسی عملیاتی شامل ارزیابی عملکرد یک سازمان است. ارزیابی عملکرد عبارت است از مقایسه شیوه انجام فعالیتهای سازمان با:
1- هدفهای تدوین شده بهوسیله مدیریت یا طرف قرارداد، مانند سیاستهای سازمانی، استانداردها و هدفهای کمی.
مهمترین نتایج مورد انتظار از گرداوری اطلاعات و بررسیهای اولیه، شامل موارد زیر است:
الف- شناخت کلی وضعیت موجود واحد مورد رسیدگی (مشتمل بر کنترلهای مدیریت)،
ب - شناخت کلی الزامات قانونی و مقرراتی،
پ - شناسایی مقدماتی حوزههای مهم، دارای ریسک بالا و حساس یا مشکلآفرین،
ت-تشخیص مقدماتیمعیارهای مورد نیازجهت ارزیابیعملیات،
عليرضا اسکندري - مشاور مالي و حسابداري .منبع : دنياي اقتصاد
1. عليرضا اسکندري - مشاور مالي و حسابداري .منبع : دنياي اقتصاد
2. دکتررضا شباهنگ،حسابرسي عملکرد مديريت، نشريه 98، مرکز تحقيقات تخصصي حسابداري و حسابرسي سازمان حسابرسي، اسفندماه 1373
برچسب ها:
پروژه فرايندهاي كلي حسابداري عملياتي