فرایند تفکر خلاق
مغزيک سيستم تشخيص الگو تلقی میشود. اين سيستم بسيارکاراست واگرچنين سيستمی وجود نداشت مشخصنبودچه مشکلاتی برای انسان ايجاد میشد.
فرض کنيدقرارباشد برای هر کارجزيی همه اطلاعات مربوط به آن قبل ازهرعمل تحليل شود. دراين صورت بشرحتی وقت بستن کفش خود راهم نخواهد داشت .
زبان يک مثال بسيارمناسب برای اين سيستم تشخيص الگو وخلاقيت
مغزاست. وقتی افرادابتدا صحبت کردن وخواندن را می آموزند،
الگوهايی برای کلمات وجملات خلق می کنند.دفعات بعدافرادبراحتی الگوهای حروفی که کلمات رامیسازندوکلماتی که جمله سازی میکنند را تشخيص می دهند.
خلاقیت و تجربه :
افرادمعمولاٌازیک واژه ساده برداشتهای متفاوتی دارند،مثلاًافرادمختلف
ازواژه«ماشین» تصاویرمختلفی درذهن خودمیسازند.زیرا تجربیات
گذشته افرادتاثیرزیادی برتفسیرداده ها واطلاعات میگذارد.هیچکدام از
این تفسیرهاغلط نیستند.این تفسیرها تنهاباهم متفاوتند.اما این تفاوت از
کجا ایجادمیشود؟این تفاوت برداشتها وتصویرهای ایجاد شده ناشی از
تجربه متفاوتی است که افراددرزندگی خودداشته اند.لذاهمین تفاوت در
تجربه در نهایت منجربه تفاوت دربرداشتها میشود.
برچسب ها:
#هوش چند گانه #اثر مرکب #fayigh magidi #ثروت #ثروتمند #توانمندی #باورمندی #یادگیر عمیق #یادگیری پایدار #روش تدریس #مقاله #یادداشت #دل نوشته #مدارس بدون شکست #ویلیام گلاسر #مدیریت #رهبری #کسب کار #کارآفرینی #تولید محتوا #سئو #نا