تئوری حسابداری(1)
فصل پنجم : بدیهیات اصول و مفاهیم
فصل 5 : بدیهیات اصول ومفاهیم
اهداف کلی فصل :
1- درک اهمیت و دلیل ناکامی مطالعات تحقیقات حسابداری شماره های 1و 3
2- یادگیری مفاهیم اساسی مربوط به بدیهیات و اصول زیربنای بهایابی تاریخی
3- آشنایی با تئوریهای ارزش ویژه ( تئوریهای مالکیت )
تئوریهای مالکیت در حسابداری گروهی از مفاهیمی است که مدتهاست در تفسیر روابط حسابداری نقش
دارد و مربوط به رابطه میان شرکت و منافع مالکیتی آن است .
از سالها پیش حسابداری مالی نیاز به یک چارچوپ نظری داشت ولی کمیته رویه های حسابداری
(CAP) توجهی به ایجاد یک چارچوب زیربنایی نداشت .
اما هیات اصول حسابداری (APB) وهیات استانداردهای حسابداری مالی(FASB) هردو برای
ایجاد بنیانهایی تئوریک تلاش کردند تا بتوان از این بنیانها بعنوان راهنمای تدوین قواعد حسابداری
استفاده کرد .
هیات اصول حسابداری (APB) تلاش برای ایجاد سیستمی از بدیهیات و اصول کرد ولی ناکام
ماند . هیات استانداردهای حسابداری مالی (FASB) پروژه چارچوب نظری را ایجاد کرد .
مطالعات تحقیقات حسابداری (ARS) های شماره 1 و 3 در مورد بدیهیات و اصول پذیرفته نشدند
زیرا اصول مطرح شده بیش ازحد در تضاد با روشهای موجود بوده و نمیشد از آنها بعنوان مرجعی
برای تدوین قواعد لازم الاجرا استفاده کرد ولی نتایج این مطالعات تحقیقاتی به درک بهتر چارچوب
نظری و دیدگاههای (FASB) کمک میکند .
38 - 5
در واقع شکل گیری هیات اصول حسابداری (APB) نقطه عطفی در توسعه تئوری حسابداری و افزایش
نقش تحقیق بوده است . آلوین آر.جنینگز هم در سخنرانی خود از این رویکرد حمایت کرد و نظر او ایجاد
یک کمیته ویژه برای برنامه ی تحقیقاتی در درون انجمن حسابداران رسمی آمریکا (AICPA) بود .
این برنامه تحقیقاتی به تدوین مجموعه ای از بدیهیات برای حسابداری تاکید داشت . قرار بود اصول هم
با استفاده از منطق از این بدیهیات استخراج شوند .
بدیهیات عموما به شکل مفروضاتی اساسی هستند که قابل اثبات نیستند و مبنای استنباط و بنیانی هستند
برای یک ساختار نظری .
کمیته درگزارش خود بیان کرد بدیهیات حسابداری از نظرتعداد اندک بوده و حاصل عوامل محیطی اقتصادی
و سیاسی و رسوم و دیدگاههای زیربنایی جامعه تجاری هستند .
کمیته در مورد اصول فراگیرهیچ تعریفی ارائه نکرد بلکه این اصول را از نظر قلمرو با بیانیه هایی که در چهار
گزارش مختلف توسط انجمن حسابداری آمریکا (AAA) در سالهای 6 193 - 1941- 1948- 1957 منتشر
شده بودند مقایسه کرد .
نکته : دو گزارش 6 193و 1941 در عناوین خود واژه اصول را داشتند . ولی در گزارشهای 1948 و 1957
واژه استاندارد یا مفاهیم جایگزین شده بود .
کمیته ویژه تحقیقاتی وظیفه تدوین مطالعه تحقیقاتی حسابداری شماره 1 را به مونیتز محول کرد و
وی در کار خود نهایتا از رویکرد قیاسی استفاده کرد .
بدیهیات در این تحقیقات شامل دو گروه :
گروه 1) بدیهیات (طبقه A و B) A محیطی و B مربوط به خود حسابداری
گروه 2) بدیهیات (طبقه C) ضروریات (بدیهیات کلیدی)
انتقادات وارده بر بدیهیات گروه اول ( AوB ) :
1- برخی از بدیهیات طبقه B از طبقه A گرفته شده است.
2- بدیهیات برای استنتاج مجموعه ای از اصول با معنی و مشخص حسابداری کافی نبودند .
در این مطالعه تحقیقاتی 8 اصل فراگیر وجود دارد وسه اصل (1و2و4) در مورد تغییر قیمتها ست
و باعث انتقاد شدید حرفه حسابداری شد .
اصل (1) سود را محصول کلی فرآیند فعالیتهای تجاری دانسته و این اصل قابل استنتاج از هیچکدام از
14مورد بدیهیات نیست .
انتقاده وارده بر اصل (4) : اندازه گیری ارزش داراییها غیرقابل تجمیع پذیری آن است . زیرا در این
اصل ویژگیهای متفاوتی از ارزشهای جاری برای طبقات مختلف داراییها قابل اندازه گیری اند و
از نظر تئوریک غیرقابل تجمیع نمیباشند .
مثال : در فروش موجودیها براساس قیمتهای مشخص بازار از روش زیر استفاده میکنیم .
هزینه های فروش – قیمت فروش = خالص ارزش فروش
ارزش داراییهای ثابتی که قصد فروششان وجود ندارد براساس خدماتی است که این داراییها در زمان
حال وآینده خواهند داشت .
علل ناکامی مطالعات تحقیقاتی شماره 1و3 :
1- ناتوانی حرفه در کنارگذاشتن بهای تمام شده تاریخی
2- کامل نبودن بدیهیات و وجود نقاط ضعف در آنها
3- درمطالعه تحقیقاتی شماره 3 اصل اول از هیچکدام از بدیهیات استنتاج نشده است .
4- در اصل چهارم مطالعه تحقیقاتی شماره 3 غیرقابل تجمیع پذیری نسبتهای متفاوت دارایی برای
گروه های مختلف دارایی
5- در هیچکدام از مطالعات بحثی درباره ی استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری که در خارج از
شرکت اند و اینکه نیاز اطلاعاتی آنهاچیست وجود ندارد .
این مطالعات تحقیقاتی اولین تلاش مجامع حرفه ای در چارچوب نظری برای تدوین قوانین
حسابداری در آمریکا هستند و دارای جایگاه مهمی در تاریخ تئوری حسابداری میباشند .
در سالهای ( 1946- 1930) آثار پیتون و لیتلتون تحت عنوان مقدمه ای بر استانداردهای حسابداری شرکتها بود که بیشتر رویکردی قیاسی دارد تا بتواند به رویه های مورد استفاده در عمل بپردازد .
آثار پیتون و لیتلتون چارچوب اساسی ایجادکرد تا شرکتها روشهای حسابداری خود را ارزیابی کنند و در نتیجه منجر به افزایش یکنواختی در روشهای حسابداری شود .
یک مفهوم حاصل فرآیند شناسایی طبقه بندی وتفسیررویدادهاست و میتوان ازاین فرآیند بعنوان بخشی از ساختار بدیهیات استفاده کرد .
از جمله علل ناکامی مطالعات تحقیقات حسابداری شماره 1 و 3 برای ایجاد سیستمهای قیاسی متشکل از بدیهیات و اصول : a ) کافی نبودن استدلالها b) مستقل نبودن تعاریف و C) قضاوتهای ارزشی مختلف هستند .
بدهیات : اصول :
فرض تداوم فعالیت اصول ورودی
فرض دوره زمانی قواعدکلی زیربنای عملیات
فرض تفکیک شخصیت 1) شناسایی 2) تطابق
فرض واحدپولی اصول محدودکننده
1) محافظه کاری 2) افشا 3) اهمیت 4) عینیت
اصول خروجی
قابل اعمال درمورد استفاده کنندگان
1) قابلیت مقایسه
قابل اعمال درمورد تهیه کنندگان
1) ثبات رویه
2) یکنواختی
بدیهیات مفروضاتی اساسی در رابطه با محیط تجارت هستند و شامل :
1- استمرار یا تداوم فعالیت : اگر در شرکتی شواهد مغایری نباشد (تعهدات جدیدی جایگزین تعهدات
قبلی نشود) پیش بینی میشود شرکت همچنان به حیات خود ادامه خواهد داد .
در نتیجه در شرایط عادی گزارش ارزشهای تسویه برای داراییها و بدهیها در تضاد با این فرض است
زیرا فرض تداوم فعالیت باعث میشود ارزشهای تسویه را کنار بگذاریم .
2- فرض دوره زمانی (دوره مالی) : فعالیتهای واحد تجاری در دوره زمانی مشخص (یکسال) مالی
انجام میشود .در نتیجه گزارشات صورتهای مالی برای دوره یکساله هستند .
از آنجا که یکسال در مقایسه با عمر اغلب واحدهای تجاری دوره ای کوتاه است فرض دوره زمانی
باعث قبول حسابداری تعهدی و اصول شناسایی و تطابق در بهایابی تاریخی میشود .
نکته : در اظهارنظر (شماره 28 APB ) آمده است که روشهای حسابداری مربوط به صورتهای مالی
سالانه باید در گزارشهای میان دوره ای (مقاطع کمترازیکسال) هم اعمال شوند .
3 - فرض تفکیک شخصیت (شخصیت حسابداری) : واحد تجاری جدا از مالکان خود است .
اما در اینجا دو مساله وجود دارد :
مسئله 1) تعریف واحدتجاری وشخصیت حسابداری براساس روابط میان اجزاء آنها
مسئله 2) چگونگی رابطه واحد تجاری با مالکان آن
4- فرض واحدپولی : صورتهای مالی برحسب پول ملی هرکشور است.درحسابداری فرض ثبات
واحدپولی مبنای اصول و روشهای حسابداری قرارگرفته است. در نتیجه اصل بهای تمام شده تاریخی
در اکثرروشهای حسابداری وجود داشته و برتری دارد .
تورم شدید در بسیاری کشورهای غربی از جمله آمریکا باعث شد تا تئوریهای ارزشیابی و روشهای
جدید صورتهای مالی مجددا مورد ارزیابی قرارگیرد . ولی برتری بهای تمام شده تاریخی با استفاده
از ارزشیابی جاری در زمینه هایی نظیر :
اوراق بهادار معاملاتی (SFAS) شماره 115 – داراییهای آسیب ارزش دیده (SFAS) شماره121-
و اوراق بهادار مشتقه (SFAS) شماره 133 مورد تردید است .
مفیدترین تعریف اصول در بیانیه شماره 4 (APB) :
اصول پذیرفته شده حسابداری ریشه در تجربه و استدلال و رسوم و کاربرد و... الزام عملی دارند .
ودر برگیرنده میثاقها و قواعد و رویه های ضروری برای روشهای حسابداری پذیرفته در زمان
مشخص نیز هستند .
اصول فراگیر زیرمجموعه ی اصول پذیرفته شده حسابداری است و از نظر تعداد محدودند اما ماهیتی
اساسی دارند .
اصول رویکردهایی کلی هستند که در شناسایی و اندازه گیری رویدادهای حسابداری استفاده
میشوند و دو دسته هستند :
1) اصول ورودی : قواعدی کلی برای تهیه صورتهای مالی و دارای افشاهای کامل مورد نیاز
2) اصول خروجی : شامل ویژگیهایی که صورتهای مالی باید داشته باشند تا بتوان گفت این اصول
به درستی اعمال شده و دارای قابلیت مقایسه صورتهای مالی شرکتهای مختلف هستند .
اصول ورودی به دو دسته تقسیم شده اند : 1) قواعد کلی زیربنای عملیات
2) اصول محدودکننده
قواعد کلی زیر بنای عملیات
این اصول مربوط به شناسایی درآمدها و شناسایی هزینه ها هستند .
درآمدها عبارتند از خروجی یک موسسه برحسب محصول یا خدمت . و درآمدها موقع فروش
شناسایی میشوند .
اصل شناخت یاشناسایی درآمد در حسابداری بهای تمام شده فراگیرترین اصل میباشد .
در پروژه چارچوب نظری ( FASB ) آمده است که شناسایی درآمد باید با دو معیار انجام گیرد :
1- داراییهای دریافت شده از طریق کسب درآمد باید تحقق یافته و شناسایی شده باشد
2- کسب درآمد به صورت کامل تکمیل شده باشد
هزینه ها به معنای انقضای بهای تمام شده در فرآیند ایجاد درآمد هستند و برای ایجاد درآمد ضروری اند .
اصل تطابق شناسایی درآمدها موقع فروش و شناسایی هزینه ها موقع وقوع میباشد .
کمال سپاس از حسن توجه شما
شادوموفق باشید
برچسب ها:
پاورپوينت تئوري حسابداري ولك ترجمه غلامرضا كرمي فصل پنجم بدیهیات اصول مفاهیم