دانلود تحقیق فلسفه دین
نوع فایل : Word
تعداد صفحات : 51
فهرست محتوا
پیشگفتار
ريچارد سوئين برن (Richard Swinburne) (۱۹۳۴-) استاد فلسفه دين در آكسفورد، يكى از تأثيرگذارترين فيلسوفان دين در دهه هاى اخير محسوب مى شود. او مانند پلانتينگا (۱۹۳۲-) و ولترستورف(۱۹۳۲-) در آمريكا پايبندى صريح و قاطع به خداباورى وعقيده خداباورانه (theism) را با استدلال فلسفى دقيق جمع كرد. سوئين برن از ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۲ در دانشگاه هال و از ۱۹۷۲ تا ۱۹۸۴ در دانشگاه كيل تدريس كرد. او همچنين تا سال۲۰۰۲ به تدريس در دانشگاه آكسفورد اشتغال داشته است...
تأثيرگذارترين آثار سوئين برن:
نظم وجود:
نظريه «كانت» در باره وجدان اخلاقى و نقد آن
«توضيح نظريه «كانت» چند مقدمه دارد:
مقدمه اول: مبتنى استبر يك نظريه ديگرى كه خود كانت و بعضى از فيلسوفان جهان داشته و دارند و آن اين كه آياهمه محتويات ذهن انسان، همه سرمايههاى ذهنى و فكرى و وجدانى انسان ماءخوذ از احساسها و تجربهها است؟يعنى آيا همه فكر و انديشهها و احساسهائى كه در انسان وجود دارد، ابتداء كه او به دنيا آمده به هيچ شكل و عنوانىدر او موجود نبوده و انسانها هر چه به دست آوردهاند، فقط از راه حواس (گوش; چشم; قوه لمس; چشائى و شنوائى)به دست آوردهاند يا اين كه يك سلسله از احكام از ابتداء خلقت همراه ذهن او موجود بودند؟
برخى از دانشمندان قديم و جديد به نظر اول معتقدند كه در ذهن انسان هيچ چيزى وجود ندارد كه قبل از بكارگيرىحواس ظاهر موجود باشند بلكه همه محتويات فكرى و ذهنى انسان از همين دروازههاى حواس وارد شدهاند و غيراينها چيزى نيست.
در نظر اينان ذهن انسان حكم انبارى را دارد كه از ابتداء خالى محض است و از پنچ درگاه يا بيشتر اشيائى در انبارريخته مىشود.
جمعى ديگر معتقد به نظر دوم هستند اينان عقيده دارند كه آنچه در انبار ذهن انسان وجود دارد، دو بخش استبخشى از آنها از طريق همين حواس يعنى دربها و روزنههاى حواس وارد ذهن شدهاند و پارهاى ديگر از آنها قبل ازاحساس در ذهن ما وجود دارند...
مقدمه دوم: اين كه احكام عقل داراى دو بخش استبخش نظرى و بخش عملى. بخش عقل نظرى همان درك عقلانسان چيزهائى را كه هستيعنى درك هستها و بخش عقل عملى، درك عقل چيزهائى را است كه بايد عمل كنيميعنى درك بايدها تمام فلسفه كانت نقد عقل نظرى و عملى بوده، در مقام بيان اين است كه از عقل نظرى چه كارهائى ساخته است واز عقل عملى چه كارهائى. و او سرانجام به اين نتيجه مىرسد كه از عقل نظرى كار زيادى ساخته نيستو عمده، عقل عملى است و از اينجا او به وجدان ميرسد و نظريه وجدان را ابراز مىكند...
مقدمه سوم: اين كه احكام وجدان از ديدگاه «كانت» كدامها هستند؟ «كانت» مىگويد: «وجدان يا عقل عملى، يكسلسله از احكام قبلى استيعنى از راه حس و تجربه به دستبشر نرسيده، بلكه جزو سرشت و فطرت بشر است.مثلا فرمان به اين كه راستبگو و دروغ نگو، فرمانى است كه قبل از اين كه انسان تجربهاى درباره كلام راستيا كلامدروغ داشته باشد و نتيجه راستى را ببيند، وجدان به او مىگويد راستبگو و دروغ نگو وجود داشته است پس همهدستورهاى وجدان از قبيل دستورهاى قبلى و فطرى يعنى مادرزادى است و به حس و تجربه مربوط نيست از اينروفرمان اخلاقى كارى به نتائج كارها و افعال انسان ندارد، بلكه خودش اساس است. ..
كمال و سعادت غير قبابل تفكيكاند
نقد نظريه كانت در وجدان اخلاقى
كيفر گناهان(1)
1 ـ اول : گناهان جنسى
سركوب كردن غرايز
علل و عوامل تحريم مفاسد جنسى
1 ـ زنا
فلسفه تحريم زنا :
آثار زنا در روايات
2 ـ لواط
3 ـ مساحقه(4)
4 ـ قيادت
5 ـ قذف(2)
نظر ديگران
6 ـ شراب خوارى(1)
نكته اى از الميزان
مفاسد شراب خوارى
برچسب ها:
فلسفه دین