عدالت سازمانی
مفهوم عدل عدل
یکی از اسماء حق تعالی است که بر کیفیت عزم و اراده او در خلقت پدیدهها و
رفتار او با مخلوقات دلالت دارد. بر اساس حکمت 429 نهجالبلاغه، عدل
عبارتست از قرار دادن شیء در جای خود، و عادل کسی است که هر چیز را در جای
خود قرار دهد (پورعزت، 1380؛ 27).
عدالت
اجتماعی از مباحث بسیار جذاب و در عین حال دشوار علوم اجتماعی است که تنوع
و تعدد ابعاد مورد بحث آن، حوزههای گوناگونی از علم را درمینوردد.
عدالت، محور بسیاری از مباحث زیباییشناختی مبتنی بر ادراک تقارن و تعادل
در نظام هستی است؛ ضمن اینکه موضوعی فلسفی است که از حیث مرتبه ذهنیت، در
سطحی بسیار بالا مطرح میشود و اذهان فلسفی را در تلاش برای ادراک چیستی و
ماهیت خود فعال میسازد و در تسری یافتههای فلسفی به حوزه علوم سیاسی،
آموزههای متنوع فلسفی- سیاسی را به چالش میکشد. از سوی دیگر، مبحثی سیاسی
است که مورد توجه احزاب و گروههای سیاسی واقع شده، منازعات دنبالهداری
را پیرامون رابطه قدرت و عدالت سبب میشود. از نظر اقتصادی نیز مقولهای
است مهم که در مباحث توزیع ثروت، توسعه اقتصادی و فقرزدایی انعکاس مییابد.
از منظر مصلحان فرهنگی تحقق آن لازمه ثبات و انسجام فرهنگی و حفظ هویت ملی
تلقی میشود، و از دیدگاه مذهبی استقرار آن، با تاکید بر واژه قسط، علت
بعثت انبیاء (سوره الحدید، 25) و به تعبیری، حد کمال سیستمهای اجتماعی
تلقی میگردد که مذاهب گوناگون در «آینده موعود» وعده داده شده است
(بخشایش، 1381؛ 45). از این رو، پرداختن به کلیه وجوه و جوانب آن، کاری بس
دشوار است.
درباره
معنای عدالت اجتماعی، اختلاف آرای زیادی وجود دارد، بطور کلی این اصطلاح
بر رعایت عدل میان اعضای جامعه دلالت دارد. با این حال، آموزههای فلسفی
سیاسی گوناگون، تعاریف مختلف و متعددی از عدالت ارائه نمودهاند. بطوری که
به نظر میرسد این اختلاف آرا درباره مفهوم عدالت به شکلگیری نگرشها،
دیدگاهها و رفتارهای اجتماعی متفاوتی منجر شده است. طبق مفهوم لیبرالی
عدالت، آرمان سیاسی نهایی جامعه، باید آزادی باشد و همه حقوق و تکالیف
اجتماعی بر مبنای آن توجیه شوند، در حالی که طبق مفهوم سوسیالیستی، عدالت
برابری آرمان نهایی جامعه از بعد سیاسی است و حقوق و تکالیف اجتماعی باید
بر اساس آن توجیه شوند و . . . (استربا، 1999).
عدالت
از مفاهيمي است كه عقل جمعي همه افراد بشر آنرا مستحسن و نيكو ميشمرد.
عدالت به مثابه مفهومي با سطح انتزاع بسيار بالا، از ديرباز ذهن بشر را به
خود مشغول داشته است تا جايي كه مباحثه درباره چيستي عدالت، به مثابه يكي
از محوريترين سوالات فلسفه سياسي، همچنان استمرار دارد.
كمپبل
معتقد است كه: عدالت يكي از اصطلاحات مبنايي سياست و اخلاق است كه با
اهميتي عالمگير در همه نظريههاي سياسي و اجتماعي، نقش محوري دارد.
با
توجه به تنوع در ديدگاهها، سئوالي كه مطرح ميشود اين است كه: علت اين
ميزان تفاوت و تنووع در برداشت از مفهوم عدالت و عدل در چيست؟
در
پاسخ ميتوان گفت كه بخش عمده اين تفاوتها، از تفاوت شخصيتها، طرز
تلقيها، نگرشها و تجربيات قبلي افراد ناشي ميشود؛ از اينرو ميتوان گفت
كه صحت برداشت افراد از مفهوم عدالت، تحت تأثير مرتبه علم، خلوص و پيراستگي
وجود آنها قرار دارد. در واقع برداشت صحيح از حقيقت مطلق مفهومي عدل،
مستلزم مبرا بودن فرد از هرگونه آلايه وجودي در عرصه عمل و انديشه است
(پورعزت، 1380؛ 41).
عدالت حقمدار و عدالت حقگرا
عدالت
اجتماعی در آموزه حقمدار، بر مبنای حقیقت تعریف میشود؛ حقیقتی که مبتنی
بر نظام آفرینش بوده، حقوق و تکالیف انسانها را بر مبنای شان برابر آنها
از حیث نحوه خلقت توجیه مینماید. این آموزه، بر مفهومی دلالت دارد که حقوق
فردی و روابط عناصر اجتماعی را بر مبنای نگرشی فرامکانی به حقوق انسانی
افراد، ملاحظه مینماید. بنابراین زیربنای اصلی تعریف عدالت در آموزه
حقمدار، پذیرش توحید و حقوق و احترام برابر انسانها، به منزله مخلوقات
خداوند متعال است (پورعزت، 1382؛ 44).
n
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 39
مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
پیشینه تحقیق کامل: خارجی و داخلی
منابع فارسی کامل
منابع انگلیسی کامل
برچسب ها:
پیشینه تحقیق و مبانی نظری توسعه منابع انسانی و عدالت سازمانی دانلود پیشینه تحقیق و مبانی نظری توسعه منابع انسانی و عدالت سازمانی مبانی نظری توسعه منابع انسانی و عدالت سازمانی توسعه منابع انسانی عدالت سازمانی