یادگیری
مقدمه
بدون
شک پدیدهی یادگیری مهمترین پدیدهی روانی در انسان و موجودات تکامل
یافتهاست، به این دلیل که پایه و اساس بسیاری از مسائلی است که موجب
میشود انسان از نظر روانی از سایر موجودات و دیگر همنوعان خود متمایز
گردد. انسان امروزی در مقایسه با انسان قرون گذشته، بیشتر از هر زمانی دیگر
حاکم بر تقدیر و محیط زندگی خویش است. همهی این پیشرفتها مدیون آموزش و
یادگیری است (پارسا، 1374). امروزه سازمانهای موفق دریافتهاند که با حرکت
در مسیر توسعهی انسانی و بهبود مستمر آموزش، میتوانند بهرهوری فردی و
سازمانی را تحقق بخشند. بسیاری از صاحبنظران، امروز در کنار پیشرفتهای
تکنولوژی و افزایش ظرفیت در ابعاد مختلف توسعهی سازمانی، توجه به آموزش و
بهسازی منابع انسانی را از عوامل مهم میدانند و الزامهای مهم پیشبرد
اهداف سازمانی میشمارند (نادری و جمشیدیان، 1386).
2- 4- 2- تعاریف یادگیری
در
آموزش یادگیری به دو شیوه، مفهوم سازی و تعریف میشود: به عنوان یک تغییر
نسبتا دائمی در رفتار که حاصل تجربه میباشد، یا یک تغییر نسبتا دائمی در
شناخت که حاصل تجربه میباشد. رویکرد نخست منعکس کنندهی نظریههای
رفتارگرایان است و رویکرد دوم، منعکس کنندهی نظریههای شناخت گرایان
میباشد. در آموزش و پرورش سازمانی، گرایش بیشتر به سمت رفتارگرایان است و
اهداف یادگیری به لحاظ رفتارهای مطلوب و قابل ملاحظه تعریف میشود (رمضان
و حسنوی، 1390).
هم چنین کانیگهام، داوس و بنت[1]
(2004) یادگیری را فرایند درگیری فعال با تجربههای درک و شناخت جهان که
مستلزم افزایش مهارت با دانش یا ادراک و تعمیق ارزشها و توسعهی
قابلیتهای انسانی در واکنش به محیط است، تعریف میکنند. یادگیری اثربخش
به تغییر، تحول و علاقه به یادگیری بیشتر منجر میشود.
سینگر[2] (1990) فرایند یادگیری را مبتنی بر اصولی میداند که به اصول یادگیری شهرت دارند. سینگر این اصول را شامل موارد زیر میداند:
انگیزش،
بازخورد، تقویت، انتقال یادگیری به کار، مطالب و محتوای کاربردی، ممارست و
تکرار، محیط مناسب، اهداف رفتاری «عینی». رعایت این اصول میتواند شرایط
تحقق یادگیری اثر بخش را فراهم سازد. اما تفاوتهای فردی فراگیران از یک
طرف و ماهیت و محتوای برنامههای آموزشی از طرف دیگر، اهمیت برخی از اصول
یادگیری را افزایش میدهد (سینگر، 1990 به نقل از قهرمانی، 1388).
3- 4- 2- ویژگیهای یادگیری
یادگیری دارای چندین ویژگی اصلی میباشد که به اختصار ذکر میشود:
یادگیری فرایندی مستمر است:
یادگیری فرایندی موقت اما مستمر است. یادگیری در تمام حوزههای انسانی رخ
میدهد. برای اینکه بتوانیم با شرایط متغیر و چالشهای جدید مواجه شده و
قادر به حل مسائل جدید باشیم، باید پیوسته دانش خود را از طریق یادگیری غنی
کنیم. بنابراین، یادگیری فرایندی است که در آن دانش ایجاد میشود (وگمن[3]، 1997 به نقل از رمضانی و حسنوی 1390).
یادگیری فراتر از آموزش رسمی است: بولهیوس و سایمون[4] (2001) حالتهای مختلف یادگیری را چنین بیان میکنند:
– یادگیری از طریق تجربه: این نوع یادگیری نتیجهی فعالیت کردن، مشاهده و تجربه آنچه در یک محیط معین رخ میدهد، میباشد.
– یادگیری از طریق تعامل اجتماعی: این نوع یادگیری، نتیجهی تعامل بین افراد میباشد که یک فعالیت اجتماعی محسوب میشود.
– یادگیری از طریق تئوری: این نوع یادگیری، نتیجهی تبدیل اطلاعات سیستماتیک و انتزاعی به عمل میباشد.
– یادگیری از طریق بازتاب (انعکاس) حیاتی: این نوع یادگیری، نتیجهی پرسیدن سوال از خود و دیگران میباشد.
روش
دیگر یادگیری از طریق ترکیب حالتهای مختلف یادگیری میباشد. این ترکیب
موجب غنیتر شدن محیط کار به عنوان مکانی برای یادگیری میشود. در این
حالت، موقعیت کاری بسیار مناسبی برای یادگیری افراد در سازمان فراهم میشود
(اسپرنجر، پوئل و بوت[5]، 2002 به نقل از رمضانی و حسنوی، 1390).
کیفیت یادگیری به شرایط مربوط میشود:
یادگیری یک فرایند است و کیفیت یادگیری به کیفیت شرایطی بستگی دارد که
یادگیری در آن رخ میدهد. به عبارت دیگر، بهبود کیفیت شرایط، موجب بهبود
کیفیت یادگیری میشود (رمضانی و حسنوی، 1390).
4- 4- 2- سطوح یادگیری
سطوح یادگیری عبارتند از:
یادگیری فردی
عبارت است از تغییراتی که در مهارتها، بینشها، دانش، نگرشها و ارزشها
از طریق خودآموزی، آموزش مبتنی بر فناوری و مشاهده حاصل میشود.
یادگیری تیمی یا گروهی در برگیرندهی افزایش دانش، مهارتها و قابلیتهایی است که توسط گروه و در درون آن به دست میآید.
یادگیری سازمانی
نشان دهندهی افزایش قابلیت فکری و بهرهوری است که از طریق تعهد و
استفاده از فرصتها برای بهبود مستمر در سراسر سازمان به دست میآید
(مارکوارت، 1387).
5- 2- یادگیری سازمانی
1- 5- 2- تاریخچهی یادگیری سازمانی
به
نظر میرسد واژهی یادگیری سازمانی اولین بار توسط سایرت و مارچ در مطالعه
اولیهشان روی جنبههای رفتاری تصمیمگیری سازمانی در سال 1963 به کار
رفته است ( داوس[6]،
2003). اما برخی براین باورند که توجه محافل دانشگاهی به چگونگی یادگیری
سازمانها به دههی 1950 باز میگردد(بایراکتاراوغلو و کوتانیز[7]،
2003). صرفنظر از تاریخ دقیق شروع بحث یادگیری سازمانی، این موضوع تا
اواخر دههی 1970 توجه چندانی را به خود جلب نکرد. در این هنگام بود که
تعدادی از نظریهپردازان، فعالیتهای خود را بر یادگیری سازمانی متمرکز
کردند «برای مثال: آرگریس[8] 1977، آرگریس و شون[9]، 1978 و جلینک[10]،
1979» (قربانیزاده، 1387). گرچه مفهوم یادگیری سازمانی و تشخیص اهمیت آن
را میتوان در پیشینهی موضوع تحقیق تا دههی 1960 پیگیری کرد اما تا
دههی 1980 شرکتهای محدودی به شناخت قدرت بالقوهی آن در افزایش عملکرد،
رقابت و موفقیت سازمانی اقدام نمودند. در دههی 1980، شرکت شل[11]
با در نظر گرفتن یادگیری سازمانی در برنامهریزی استراتژیک اقدام کرد. کار
گروهی و ارتباطات جامع و گسترده، به عنوان عوامل حیاتی در ایجاد شرکت،
پاسخگو و موفق تلقی میشده است. شرکت شل، 12 ماه جهت کسب تجربه در زمینهی
گروههای کاری و مفاهیم ضمنی یادگیری سازمانی، تلاش کرد. این شرکت دریافت
که یادگیری سازمانی در واقع هم برای برنامهریزی استراتژیک و نیز موفقیت
شرکت ارزشمند است. این امر شرکت را طی یک یا دو سال در مقایسه با رقبایش،
برای کسب برتری و سود، توانمند کرده بود (مارکوارت، 1385). اگرچه
فعالیتهای تحقیقاتی در دههی 1980 نیز روی موضوع ادامه داشت، در دههی
1990 موضوع یادگیری سازمانی تنها یکی از موضوعات مطرح در گرایشهای مختلف
رشتهی مدیریت مثل استراتژی و مدیریت تولید بود و از آن تاریخ به بعد بحث
یادگیری سازمانی تحتالشعاع مباحث جدید مدیریتی از جمله موضوع سازمانهای
یادگیرنده قرار گرفت (قربانیزاده، 1387).
2- 5- 2- انواع یادگیری در سازمان
با
توجه به اهمیت یادگیری در سازمانها و نقش حیاتی آن در همنوایی با شرایط
متحول محیطی، از دهههای گذشته توجه بسیاری از پژوهشگران به سوی آن جلب
شدهاست. عموما در نوشتههای مربوط به یادگیری به دو نوع
یادگیری سازمانی اشاره میشود:
1- یادگیری کاربردی[12]
: عبارت است از اکتساب قابلیتهای جدید رفتاری که در درون بینشهای موجود
شکل گرفتهاست. در ادبیات مربوط به موضوع از این نوع یادگیری تحت عناوین
یادگیری یک حلقهای[13]، عملیاتی[14]، سطح یک[15]، تکاملی[16]، شکل گیرنده[17]، واکنشی[18]و تدریجی[19] یاد میشود (قربانیزاده، 1387).
2- یادگیری اکتشافی [20]:
این یادگیری زمانی اتفاق میافتد که سازمان قابلیتهای رفتاری را بدست
میآورد که متفاوت از بینشهای موجود است. در این نوع یادگیری، سازمان در
زمینهی کشف راههای جدید، تنوع، اثر بخشی، انعطافپذیری و نوعآوری،
تواناییهایی را به دست میآورد. از یادگیری اکتشافی در ادبیات یادگیری
سازمانی تحت عناوین یادگیری دو حلقهای[21]، راهبردی[22]، سطح دوم[23]، انقلابی[24]، ساختارشکنی[25]، بیشفعال[26]و بنیادی[27]یاد میشود (همان).
نوع
یادگیری در سازمان تحت تاثیر عوامل متعدد از جمله ساختار سازمانی قرار
دارد، یعنی ساختارهای مختلف سازمانی منجر به انواع مختلف یادگیری در
سازمان میشود. ساختارهای مکانیکی[28] با تعریف روابط دقیق بین کارکنان، یادگیری کاربردی را در محیط پایدار تسریع میکند. در حالی که ساختارهای زنده[29]
با ایجاد روابط سیال بین عناصر سازمانی، یادگیری اکتشافی را در محیط پویا و
در حال تغییر به وجود میآورد. و این دیدگاه را ایجاد میکند که به
یادگیری نباید به مثابه چیزی نگاه کرد که در سازمان انجام میشود یا یک
سازمان آن را انجام میدهد؛ بلکه یادگیری و سازماندهی، مفاهیم نهایی و
ناپایدار و در عین حال عملگراست که میتواند ظاهری پویا از حیات سازمانی
را به نمایش بگذارد. بنابراین، در افق بلند مدت از توسعهی سازمان، یادگیری
میتواند هر دو بعد کاربردی و اکتشافی را در انواع مختلف سازمانها و
مراحل توسعه آنها نشان دهد و تصویر رو به رشدی از سازمانها را به نمایش
بگذارد (لیائو، فی و لیو[30] 2008).
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 50
فصل دوم مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع فارسی کامل
منابع انگلیسی کامل
برچسب ها:
پیشینه تحقیق و مبانی نظری یادگیری سازمانی دانلود پیشینه تحقیق و مبانی نظری یادگیری سازمانی مبانی نظری یادگیری سازمانی یادگیری سازمانی