عنوان: مبانی نظری و ادبیات تحقیق هوش

فرمت ورد قابل ویرایش

تعداد صفحات: 18

فصل دوم مبانی نظری، پیشنه تحقیق و ادبیات تحقیق

همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن

پیشینه تحقیق کامل خارجی و داخلی متغیرهای تحقیق

منابع کامل

قسمتی از متن

هوش^[1]

امروزه صحبت از انواع مختلف هوش است. در هر مورد، هوش به توانايي دريافت، درك و كاربرد نمادها و سمبل ها كه نوعي توانايي انتزاعي است. اشاره دارد، امروزه هوش، پيشوند بسياري از مفاهيم مديريتي شده است و اين نشان دهنده تغيير نگاه سازمان ها و متفكران سازماني از هوش تستي بر رويكرد هاي نوين به مقوله هوش است. داشتن دانشي عميق نسبت به همه عوامل مثل مشتريان، رقبا، محيط اقتصادي، عمليات و فرايندي سازماني كه تأثير زيادي بر كيفيت تصميمات مديريتي در سازمان مي گذارد (بیک زاد و دیگران 1389، 39).

نظریه هوش چندگانه گاردنر

یکی از این دیدگاه ها، نظریه هوش چندگانه است که توسط هاوارد گاردنر، روا نشناس دانشگاه هاوارد، ارائه گشته است. بر طبق این نظریه، دیدگاه های روان سنجی سنتی نسبت به هوش، بسيار محدود و ضعيف است. گاردنر نظریه اش را نخستین با در کتاب قاب های ذهنی: نظریه هوش چند گانه در سال1983 ارائه کرد. به عقیده او همه انسان ها دارای انواع مختلفی از هوش هستند. او در کتاب خود، هشت نوع مختلف هوش را معرفی نموده و احتمال داده است که نوع مهمی نيز به عنوان هوش هستی گرا وجود داشته باشد (گلمن 1389، 173).

هوش تصویری – فضایی

کسانی که هوش تصویری - فضایی بالایی دارند در تجسّم چيزها قوی هستند. این افراد معمولاً جهت یابی خوبی دارند و با نقشه ها، نمودارها، عکس ها و تصاویر ویدیویی مشکلی ندارند. لذت بردن از خواندن و نوشتن، مهارت در درست کردن پازل و تشخيص راحت الگوها از ویژگی های این نوع هوش می باشد (گلمن 1389، 173).

هوش کلامی- زبانی

کسانی که هوش کلامی - زبانی بالایی دارند به خوبی میتوانند از کلمات، به هنگام نوشتن و حرف زدن، استفاده کنند. این افراد غالباً در نوشتن داستان، به خاطر سپردن اطلاعات و خواندن مهارت دارند. توانائی در توضيح دادن مسائل، استفاده از شوخ طبعی به هنگام بيان داستان ها و مهارت در مباحثه یا صحبت های متقاعد کننده از ویژگی های این نوع هوش می باشد (گلمن 1389، 174).

هوش منطقی – ریاضی

کسانی که هوش منطقی - ریاضی بالایی دارند در استدلال، شناسایی الگوها و تحليل منطقی مسائل قوی هستند این افراد به تفکر درباره مفهوم اعداد، روابط والگوها علاقه مندند. برخی از ویژگی های این هوش عبارتند از: مهارت زیاد در حل مساله، علاقه مندی به انجام آزمایش های علمی (گلمن 1389، 174).

هوش اندامی - جنبشی

کسانی که هوش اندامی - جنبشی بالایی دارند در حرکت های بدنی، انجام عمليات و کنترل فيزیکی قوی هستند این افراد در هماهنگ سازی چشم و دست مهارت دارند و افراد چالاک وتردستی هستند. مهارت در ورزش و رقص، لذت بردن از ساختن چيزها با دست و هماهنگی فيزیکی عالی برخی از ویژگی های این هوش است (گلمن 1389، 175).

2-2-6 هوش موسيقيایی

کسانی که هوش موسيقيایی بالایی دارند در فکر کردن به الگوها، ریتم ها و صداها قوی هستند. این افراد از موسيقی لذت می برند و معمولاً در نواختن سازهای موسيقی و آهنگ سازی مهارت دارند. لذت بردن از آوارخوانی و نواختن سازهای موسيقی و توانایی به خاطرسپردن آهنگ ها و ملودی ها از ویژگی های این نوع هوش می باشد (گلمن 1389، 175).

2-2-7 هوش ميان فردی

کسانی که هوش ميان فردی بالایی دارند در تعامل با دیگران و درک آ نها قوی هستند. این افراد در سنجش هيجانات، انگيزه ها، تمایلات و منظور کسانی که دور و برشان هستند مهارت دارند. از ویژگی های این هوش عبارتند از: مهارت در برقراری ارتباط کلامی، مهارت در ارتباط غيرکلامی و ایجاد روابط مثبت با دیگران (گلمن 1389، 175).

2-2-8 هوش درون فردی

کسانی که هوش درون فردی بالایی دارند، آگاهی خوبی از وضعيت هيجانی، احساسات و انگيزه های خود دارند. این افراد از خودآزمایی، تخيل روزانه، کند و کاو کردن روابط خود با دیگران و برآورد توانایی های فردی خود لذت می برند. از ویژگی های این هوش می توان از مهارت در تحليل نقاط قوت و ضعف خود و خودآگاهی زیاد نام برد (گلمن 1389، 176).

2-2-9 هوش طبيعت گرا

هوش طبيعت گرا آخرین نوع هوشی است که گاردنر درنظریه خود به هفت نوع قبلی افزوده و با مقاومت و مخالفت بيشتری نسبت به بقيه روبرو گردیده است. به گفته گاردنر، کسانی که دارای هوش طبيعت گرای بالایی هستند. سازگاری بيشتری با طبيعت دارند و معمولاً به پرورش، کشف محيط و یادگيری درباره موجودات علاقه مندند. این افراد به سرعت از جزئی ترین تغييرات در محيط شان آگاه می شوند. علاقه مند به موضوعاتی از قبيل گياه شناسی، زیست شناسی و جانورشناسی، مهارت در رده بندی و فهرست بندی اطلاعات و بی علاقگی به یادگيری موضوعات بی ارتباط با طبيعت از ویژگی های این هوش می باشند       (گلمن 1389، 176).

2-3- انواع هوش از دیدگاه مدیریت

2-3-1 هوش فرهنگي

هوش فرهنگي نوعي بديع از هوش است كه ارتباط بسيار زيادي با محيط هاي كاري متنوع فرهنگي دارد. پیترسون هوش فرهنگی را استعداد به كارگيري مهارت ها و توانايي ها در محيط هاي مختلف تعريف مي كند. آمارها نشان مي دهد كه بسياري از ورشكستگي هاي تجاري هنگامي رخ مي دهد كه افراد از فرهنگ هاي مختلف درك درستي ندارند. در فرهنگ های مختلف و حتي در خرده فرهنگ ها در درون يك فرهنگ ملي طيف وسيعي از احساسات و عواطف وجود دارد. به نحوي كه تفاوت در زبان، قوميت، سياست ها و بسياري خصوصيات ديگر مي تواند به عنوان منابع تعارض بالقوه ظهور كند و در صورت نبودن درك صحيح، توسعه روابط كاري مناسب را با مشكل مواجه سازد. در اقتصاد جهاني رو به رشد امروزي، روش هاي امكان پذير براي مديريت اثربخش افراد بسيار زياد مي باشد كه استفاده از هر كدام از اين روش ها بستگي به فرهنگ افراد مورد مطالعه دار د. در واقع درك رفتار افراد نياز به تشخيص دقيق محيط فرهنگي كار دارد. پروفسور سون انگ از جمله صاحب نظراني است كه حول متغيرهايي چون متغير شناختي – فراشناختي، انگيزشي و رفتاري در 4 بعد استراتژي، دانش، انگيزش و رفتار هوش فرهنگي را براي تبيين هوش فرهنگي پيشنهاد كرد. استراتژي هوش فرهنگي بدين معناست كه فرد چگونه تجربيات ميان فرهنگي را درك مي كند. اين استراتژي بيانگر فرايندهايي است كه افراد براي كسب و درك دانش فرهنگي به كار مي برند. اين امر زماني اتفاق مي افتد كه افراد در مورد فرايندهاي فكري خود و ديگران قضاوت مي كنند. دانش هوش فرهنگي بيانگر درك فرد از تشابهات و تفاوتهاي فرهنگي است و جنبه دانشي هوش فرهنگي مانند شناخت سيستم  هاي اقتصادي و قانوني، هنجارهاي تعامل اجتماعي، عقايد مذهبي، ارزش هاي زيبايي شناختي و زبان ديگر مي باشد. انگيزش هوش فرهنگي ميزان علاقه فرد را براي آزمودن فرهنگ هاي ديگر و تعامل با افرادي از فرهنگ هاي مختلف نشان مي دهد. اين انگيزه شامل ارزش دروني افراد براي تعاملات چند فرهنگي و اعتماد به نفسي است كه به فرد اين امكان را مي دهد تا در موقعيت هاي فرهنگي مختلف به صورتي اثربخش عمل كند. رفتار هوش فرهنگي، قابليت فرد براي سازگاري با آن دسته از رفتارهاي كلامي و غيركلامي را در بر مي گيرد كه براي برخورد با  فرهنگهاي مختلف مناسب هستند (رحیم نیا و دیگران 1388، 69).

2-3-2 هوش سازمانی