مقدمه
در مقایسه با حجم گسترده مطالعاتی که سازگاری های فیزیولوژیکی به تمرینات استقامتی را در افراد غیر فعال و تفریحی فعال شرح داده اند، مطالعات نسبتا اندکی ، پاسخ های عملکردی و فیزیولوژیکی به تمرینات استقامتی در افراد تمرین کرده را بررسی کرده اند. از سویی شاید این امر به دلیل مشکل بون ترغیب و تشویق ورزشکاران تمرین کرده به سازگار کردن و وفق دادن برنامه خود با علایق و نگرش های مربیان علوم ورزشی باشد.
ورزشکاران بسیار تمرین کرده به طور طبیعی ظرفیت هوازی، آستانه لاکتات و اقتصاد حرکتی بالایی دارند. با وجود این سازگاری هایی که در افراد تمرین نکرده و نسبتا تمرین کرده به وجود می آید لزوما برای افراد بسیار تمرین کرده کاربردی ندارد. به طوری که در این افراد افزایش بیشتر تمرینات زیر بیشینه ( یعنی افزایش حجم تمرین)، بهبود بیشتری در عملکرد استقامتی یا متغییر های فیزیولوژیکی مرتبط با آن از قبیل: Vo2max ، آستانه بی هوازی ، اقتصاد حرکتی و آنزیم های اکسایشی نخواهد داشت.( 2). دراین گونه افراد نشان داده شده است که افزایش بیشتر در عملکرد تنها می تواند با استفاده از تمرینات اینتروال شدید (HIT) به دست آید .
در این قسمت ابتدا به بیان ویژگی های تمرینات استقامتی و تمرینات HIT خواهیم پرداخت و در ادامه مکانیسم های احتمالی را که مسئول توسعه عملکرد استقامتی درپی تمرینا ت HIT هستند را بر خواهیم شمرد.
2-2- مباني نظري پژوهش:
2-2-1- تمرينات استقامتي:
به طور معمول پذیرفته شده است که بسیاری از سازگاری های بیو شیمیایی و فیزیو لوژیکی در پاسخ به افزایش تقاضا های انرژی سلولی، در پی تمرینات استقامتی رخ می دهند. در عوض دستکاری شدت و مدت اینتروال های تمرینی و استراحتی، به طور نسبی تقاضاهای مسیرهای متابولیکی را ، به عنوان مثال حمل اکسیژن به عضلات، در سلول عضلانی تغییر می دهد. ساز گای های بعدی که در هر دو سطح سلولي و سیستمی رخ می دهند، به مشخصه های برنامه تمرینی که انجام می شود ویژگی دارند.
مطالعات کوتاه مدت و بلند مدت بسیاری در رابطه با افراد غیر فعال انجام شده اند و این چالش را در مورد سیستم انرژی هوازی در تمرین زیر بیشینه روزانه داشته اند ( 2ساعت در روز، 65 تا 75 % Vo2max) . در این مطالعات توسعه ظرفیت جسمانی، به افزایش حمل اکسیژن به عضلات تمرینی ( سازگاری های مرکزی ) و افزایش مصرف اکسیژن توسط عضلات فعال ( سازگاری های محیطی )، نسبت داده شده است.
سازگاری های مرکزی به تمرینات استقامتی منتج به ضربان قلب پایین تر در بار کاری قبل از تمرین و همچنین افزایش حجم خون و پلاسما ( hypervolaemia ) می شود(2). این تغییرات با افزایش برون ده قلبی (همچنین حجم ضربه ای) و افزایش جریان خون عضلانی و پوستی در طول تمرین و در یک بارکاری مشابه قبل از تمرین، توام است.
اگر چه این سازگاری های مرکزی ممکن است باعث افزایش سریع ظرفیت کار جسمانی شوند ( در حدود 3 روز)، اما برای اینکه افزایش در Vo2max رخ دهد، دوره طولانی تری از تمرین مورد نیاز است ( 3تا 5 بار در هفته، به مدت 12 تا 38 روز) (2). در عوض برای اینکه تغییراتی در تراکم مویرگی عضلانی و حجم میتوکندریایی مشاهده شود، ممکن است چندین هفته تمرین لازم باشد. دیگر سازگاری ها در پی تمرینات استقامتی شامل، کاهش مصرف گلوکز و گلیکوژن عضلانی، همچنین کاهش سطوح لاکتات خون در یک بار کاری مطلق و مشابه می باشد.
به علاوه در افردی که قبلا تمرین نکرده بودند، تمرین باعث هایپوکسی سلولی می شود که این امر باعث افزایش جریان خون، حمل اکسیژن، استخراج اکسیژن، و متابولیسم چربی عضلات فعال در طول تمرین زیر بیشینه، بعد از تمرین می شود. در نتیجه انقباض عضلانی کارآمدتر می شود و ظرفیت کار جسمانی افزایش می یابد. با وجود این هنگامی که تمرینات استقامتی به صورت عادت در آمدند، مانند ورزشکاران استقامتی، توسعه بیشتر در عملکرد استقامتی به طور طبیعی با افزایش حجم تمرین اتفاق نمی افتد و به نظر می رسد که چاره کار افزایش شدت تمرین باشد.(2).سازگاري هاي ايجاد شده به تمرينات استقامتي به طور خلاصه در جدول زير نشان داده شده است.
برچسب ها:
مبانی پیشنه تحقیق اثرات دوره کوتاه مدت تمرین اینتروال شدید (HIT) اجرای هوازی هوازی مرد