1-1-      مقدمه

تاثیر پروژه ها در جامعه معاصر انکار ناپذیر است ولی ضرر و زیان های آشکاری که به علت انتخاب غلط پروژه ها و یا تدوین نادرست آن ها ایجاد شده اند (و یا هر دو) بسیار وسیع می باشد. در مجموع این موضوع نمایانگر کاهش جدی دارایی و اموال سرمایه ای ما است که عواقب آن به اقتصاد ما نیز کشیده می شود. برای کنار آمدن با این چالش، رویکرد جدیدی وجود دارد که همچنان در حال توسعه است. راه حل را باید در انتخاب و مدیریت پورتفلیوی پروژه جستجو کرد که فقط یک برچسب شیک و زودگذر نیست و چیزی بالاتر و فراتر از مدیریت پروژه است، چون تا آنجا که ممکن است گسترش می یابد، از دیدگاه افراد هیات مدیره گرفته تا مدیر پروژه و از تحقق منافع شرکت تا جایگاه موفق رقابتی آن، کلید دامنه حیات این پورتفلیوی جدید پروژه در قدم اول انتخاب پروژه های درست است.

به عبارتی ما به دنبال انجام کار درست به جای انجام درست کار هستیم که با یکپارچه کردن دنیای پروژه ها با سایر عملیات های کسب و کار عملی می شود. در گذشته نبود این یکپارچگی باعث گسستگی های فراوانی میان وظیفه پروژه ها و دیگر عملیات های سازمان می شد. بدون این پیوستگی مهم، بسیاری از تلاش ها به سمت انجام دادن درست پروژه ها می روند، حتی اگر آن ها پروژه های درست نباشند.

ما پروژه های پیشنهاد شده و تایید شده ای داریم که به سود مورد نظر نرسیده اند، پروژه هایی داریم که اشتباه هستند و با اهداف سازمان هم راستا نیستند، پروژه هایی داریم که به خاطر قدرت سیاسی حامیانشان به تنهایی تایید می شوند. این پروژه ها، منابع با ارزش و کمیاب پروژه های سودده را به هدر می دهند. پروژه هایی داریم که در مراحل اولیه با شکست مواجه می شوندف ولی همچنان ادامه می یابند تا شکست کامل آن ها محرز شود و تیم پروژه اعتراف کند که محصول مورد نظر قابل تحویل نیست. ما پروژه هایی داریم که برای درآمد زایی و کاهش هزینه ها طراحی شده اند، ولی به علت انواع شکست ها، مشکلات را چند برابر کرده اند. ما پروژه هایی داریم که چنان به خطا رفته اند که پنجره های امید را به روی خود بسته می بینند ولی همچنان ادامه می یابند در حالی که باید متوقف شوند بنابراین چیزی که ما در این جا داریم 2 مشکل واضح و پر هزینه است:

الف) پروژه هایی که نباید برای شرکت انتخاب می شدند.

ب) پروژه هایی که هم چنان در شرکت باقی می مانند، حتی بعد از اینکه دیگر منافع شرکت را تامین نمی کنند (باید از لیست حذف گردند).

نتیجه آن است که بسیاری از پروژه ها تعهدات خود را انجام نمی دهند یا آن طوری که باید از اهداف شرکت پشتیبانی نمی کنند.

با این شرایط اغلب مدیران به این نتیجه رسیده اند که پروژه ها اساس سود دهی شرکت در آینده خواهند بود از این رو علاقه آن ها در خصوص انتخاب بهینه و مدیریت صحیح پروژه ها در حال افزایش است.

تمرکز اصلی این تحقیق بر چگونگی اطمینان حاصل کردن از مشارکت پروژه ها در موفقیت سازمان است. اگر شما یک مدیر ارشد مثل مدیر عامل، مدیر اجرایی، مدیر امور مالی، مدیر اطلاعات یا برنامه ریزی استراتژیک هستید مطمئناً علاقه مند به انتخاب پروژه های درست و به دست آوردن بیشترین بازده از منابع خود هستید کلید این امر در انتخاب بهینه پروژه های سازمان است.

تمامی آنچه که در بالا ذکر شد ما را به سمت موضوع انتخاب پورتفلیوی پروژه رهنمون می سازد. انتخابی که با توجه به محدودیت های گوناگون سازمان، اهداف، اولویت ها، راهبردها انجام شود به گونه ای که در هر پریود زمانی بهترین بهترین ترکیب پروژه هاکه بیشترین مطلوبیت را برای سازمان دربر داشته باشد.(بهرام، 1387)

2-2- مبانی نظری تحقیق

1-2-2- مفاهیم مدیریت پروژه