تحقیق در مورد زن
نوع فایل: word
قابل ویرایش 34 صفحه
مقدمه
دنيا
بطور كلی زن را در زندان ذلت و خواري محبوس ميداشت بطوريكه ناتواني و
زبوني طبيعت ثانية وي شده بود و گوشت و استخوانش بر آن روئيده حيات و مماتش
با آن بستگي پيدا كرده بود، و كلمات زن و ناتواني و خواري با هم مترادف
شده بود و عجب اين است كه امر نزد خود زنان هم بدين منوال بود.
هيچ ملتي
از وحشي و متمدن نيست جز اينكه مثلهائي از ضعف و زبوني زن دارد، و در تمام
لغات عالم با همه اختلافي كه در ريشه و روش و لحن دارد، و در تمام لغات
كتابها انواع استعارات و كنايات و تشبيهات مربوط به لفظ زن موجود است كه با
آنها ترسو و خوار و زبون و بدبخت و بيچاره و توسري خور مورد تعريض و سرزنش
قرار ميگيرد و همين كافي است كه اعتقاد جامعة انساني را دربارة زن براي
اهل بحث و تحقيق اثبات كند ولو اينكه كتب تاريخي كه نظريات ملل مختلف را
راجع به زن جمعآوري كرده و در دسترس نباشد، زيرا صفات و روحيات هر جمعيتي
در لغت و ادبياتشان جلوه ميكند. از پيشينيان هم چيزي كه موقعيت زن را در
اجتماع تثبيت كند و اهميت شأن او را برساند نقل نشده مگر مختصري در تورات و
سفارشي كه از عيسي بن مريم درباره سهل گرفتن كار بر زبان و ارفاق بايشان
نقل شده است.
و اما اسلام يعني آئين پاكي كه بوسيله قرآن نازل شده و در
حق زن كاري كرد كه دنيا از قديميترين ايام آنرا نميشناخت و ساختمان فطري
را كه دنيا از روز اول ويران نموده و آثارش را محو كرده بود از نو
بنيانگذاري نمود اعتقادي را كه درباره هويت زن داشت و عملاَ بر طبق آن
رفتار ميكرد ملغي ساخت.
اسلام بيان كرد كه زن مانند مرد انسان است، و
در ماده و عنصر هر انساني چه نر و چه ماده دو انسان شركت دارد و هيچكس بر
ديگري برتري ندارد جز بواسطه تقوي، در آيه(13) از سوره حجرات ميفرمايد
»يا ايهاالذين انا خلقانكم من ذكر و انثي جعلناكم شعوباَ و قبايل لتعارفوا ان اكرمكم عندالله اتقيكم.«
در
اين آيه هر يك از افراد بشر مأخوذ و مركب از دو انسان نر و ماده قرار داده
شده كه هر دو بيك نسبت مادة وجود اويند و او مجموع مادهاي است كه از آن
دو گرفته شده، اين سخن مانند گفتار آن شخص نيست كه گويد
نبو نابنوا أنبائنا نباتنا نبو هن انباء الرجال الأباعدا
يعني پسران پسران ما پسران مايند، و اما دختران ما، پسرانشان پسران مردان بيگانهاند.
بلكه
همه را مخلوق و تركيب شده از همه شمرده و بنابراين همه مانند هم خواهند
بود مگر كسي كه تقوايش بيشتر باشد و بياني كاملتر و بليغتر از اين بيان
نيست.
» شك نيست كه قرن ما يك سلسله بدبختيها را از زن گرفت ولي سخن
اين است كه يك سلسله بدبختيهاي ديگر براي او ارمغان آورد. چرا؟ آيا زن
محكوم است به يكي از اين دو بدبختي و جبراً بايد يكي را انتخاب كند؟ يا هيچ
مانعي ندارد كه هم بدبختيهاي قديم خود را طرد كند و هم بدبختيهاي جديد را؟
حقيقت
اين است كه هيچ جبري وجود ندارد، بدبختيهاي قديم غالباَ معلول اين جهت بود
كه انسان بودن زن به فراموشي سپرده شده بود و بدبختيهاي جديد از آن است كه
عمداً ياسهواً زن بودن زن و موقع طبيعي و فطريش، رسالتش، تقاضاهاي غريزيش،
استعدادهاي ويژهاش به فراموشي سپرده شده است…. در نظرگرفتن وضع طبيعي و
فطري هر يك از زن و مرد، باتوجه به تساوي آنها در انسان بودن و حقوق مشترك
انسانها، زن را در وضع بسيار مناسبي قرار ميدهد كه نه شخصش كوبيده شود و
نه شخصيتش«….
» … ما مسلمانيم، زن جامعه ما كه ميخواهد به مرحله
استقلال و انتخاب خويش برسد و وابسته به يك تاريخ، فرهنگ ، مذهب و جامعهاي
است كه روح و سرمايهاش را از اسلام گرفته است و زني كه در اين جامعه،
ميخواهد خودش باشد و خودش را بسازد و يكبار ديگر متولد شود و دراين تولد
جديد( رنسانس) خود، ماماي خود باشد و نه ساخته وراثت و نه پرداخته تقليد و
نميتواند از اسلام بينياز و نسبت به آن بيتفاوت بماند… «
» … او زني
است كه نه چهرة موروثي را ميپذيرد و نه چهره تحميلي صادراتي و پستترين و
پليدترين دشمنان انسانيت را هر دو را آگاه است و هر دو را هم ميداند
آنكه بنام سنت تحميل ميشود و در جريان آن به وراثت ميرسيد، آن مربوط به
اسلام نيست مربوط به سنتهاي دوره پدر سالاريست و حتي دوره بردگي آنكه امروز
از غرب ميآيد نه علم است، و نه بشريت است، نه آزادي است، و نه انسانيت
است، و نه مبتني بر حرمت زن است، مبتني بر حيلههاي پست قدرتهاي پست
انحرافي و تخديركننده بورژوازي است ، ميخواهد در اين ميانه انتخاب كند چه
چيز را ؟ آن كدام تصوير است؟ نه تصوير زن ارتجاعي سنتي و نه تصوير زن مدرن
تحميلي بلكه تصوير زن مسلمان است براي اينكه تصوير اين چهره سوم را بفهمد
خوشبختانه هم مواد در دست ما است و هم تاريخ و هم بهتر از مواد، مجسمتر از
تاريخ و معينتر و محسوس تر از مباحث علمي و فقهي تصوير غيبي شخصيتهاي
نمونه… «
شخصيتهائي چون فاطمه و زينب كه در محدوده زمان و مكان
نگنجيدهاند و متعلق به تمام زمانهايند در تمام مكانها و چنين الگوهاي
مجسمي كه ميتواند زنان را از تعلق بآنچه رنگ مادي دارد وارهاند و راهي
فراسوي اين تنگناها در برابرش بگشايد.
اگر زن مسلمان اين عبارت زيباي علي عليه السلام را همواره در نظر داشته باشد كه
» حكمت گمشدة مؤمن است«
آنگاه در پي آن گمشده چه راهها كه بپيمايد و چه دشواريها ك بجان پذيرا شود و تا به مقصد نرسد از حركت باز نايستد.
فهرست مطالب:
پيشگفتار
سخن بزرگان درباره زن
فصل اول
زن در ايران باستان
فصل دوم
زن در دوره بعد از اسلام
اولين سرايندة زن ايرانی
كتابنامه
منابع و مأخذ
كتابنامه
شريك مرد، محبي خدايار، چاپ سوم 1325
قدرت و مقام زن در ادوار تاريخ، انصافپور غلامرضا، چاپ 1346
دايره المعارف گنجينةسخن، مهرين مهرداد، جلد 1، چاپ 1347
انديشهها واندرزها، اكبريعلي اكبر، چاپ پيام آبانماه 1343
گنج سخن جلد يك، صفا ذبيح الله، چاپ 1367
تعليم و تربيت اسلامي، دكتر شريعتمداري علي، چاپ 1367
آئينه پروين، حاج آقا محمد عباعلي، چاپ 1368
نظام حقوق زن در اسلام ، دكتر مطهري مرتضي، چاپ اسفند 1336
تعدد زوجات، استاد علامة طباطبايي، ناشر، انتشارات آزادي
فاطمه، فاطمه است، دكتر شريعتي علي، چاپ آن در اوايل انقلاب توسط شاگردانش بوده .
زن مسلمان، دكتر شريعتي علي، چاپ آن در اوايل انقلاب توسط شاگردانش بوده
برچسب ها:
نظام حقوق زن در اسلام حقوق اسلامی زن بررسی حقوق اسلامی زن حقوق زن بررسی حقوقی جایگاه زن بررسی زن از دیدگاه حقوق اسلامی