هدف از این تحقیق بررسی اشتغال زنان و جهانی شدن با فرمت docx در قالب 30 صفحه ورد بصورت کامل و جامع و با قابلیت ویرایش می باشد

فهرست مطالب

مقدمه

2-1- مفهوم تقاضای نیروی کار

2-2- مروری بر تئوری‏های تقاضای عامل کار

2-2-1- تئوری‏های ایستای تقاضای عامل کار

2-2-2- تئوری‏های پویای تقاضای عامل کار

2-3- مروری بر تئوری‏های حاکم بر بازار کار زنان

2-3-1- رویکرد نئوکلاسیک

2-3-2- مدل تراکم جمعیت یا ازدحام جمعیت

2-3-3- نظریه رویکرد سرمایه انسانی

2-3-4- مدل تقسیم مشاغل در بازار کار داخلی

2-3-5- مدل بازار کار دوگانه

2-3-6- انتخاب منطقی و عوامل غیرتبعیض‏آمیز

2-4- فرصت‏ها و چالش‏های جهانی‏شدن

2-4-1- اشتغال و جهانی‏شدن

2-4-2- جهانی‏شدن و اشتغال زنان

منابع

برای شروع تحلیل ابتدا باید تراكم جمعیت را تعریف نمود. ساده‌ترین تعریف تراكم جمعیت عبارت است از: تأثیر متقابل تقاضای با نسبت كم برای كارگران از نوع ویژه با عرضه نسبتاً زیاد همان گروه از كارگران است. بنابراین تراكم جمعیت می‌تواند از شمار زیادی از افراد آموزش‏دیده جهت حرفه خاص یا گروهی از مشاغل ناشی ‏شده و حتی می‌تواند ناشی از شمار زیاد محدودیت‏های اعمال شده بر كل مشاغل پیش روی گروه نامشخصی از كارگران صورت گیرد.

اولین تعریف از لفظ تراكم جمعیت در مقاله «فاوست» و «اجورث» به‏دست آمده‏است. در اوایل دهه 1970، برگمن نظریه تراكم جمعیت را در تحلیل تقسیم‌بندی شغلی بیان نمود. وی مطرح كرد كه: زنان از جانب طرف تقاضا به مجموعه محدودی از شغل‌ها محدود می‌شوند. این محدودیت ابتدا بر زنان كه دستمزدهای كمتری می‌گیرند اثر می‌گذارد و در مرحله دوم بر گروه بی‌محدودیت (مردان) كه دستمزدهای بالاتری می‌گیرند تأثیرگذار است. به‏عبارت دیگر،  برگمن معتقد است كه كارگران ارزش محصول نهایی خود را به‏دست می‌آورند و زنان به‏دلیل اینكه به گروه كوچكی از مشاغل هدایت می‌شوند و نسبت سرمایه به كاری كه با این شغل‏ها همراه است، نسبتاً پایین است (به‏دلیل تراكم جمعیت زنان، نسبت سرمایه به كار بالا رفته است)، بهره‌وری كمتری نسبت به مردان دارند. دو جزء كلیدی که تئوری برگمن را تشكیل می‏دهند: اول اینكه كارگران با در نظر گرفتن بهره‌وری بالقوه یكسان می‌توانند جایگزین یكدیگر شوند و دوم اینكه شرایط سمت تقاضا مسئول تراكم جمعیت است و مطلوبیت و میل كارفرما از ادغام نیروی كار دو جنس جلوگیری می‌كند. دانستن این نكته مهم است كه برگمن از طریق دخیل دانستن مطلوبیت كارفرما، تئوری‏های «بكر» و «فاوست و اجورث» را با یكدیگر درآمیخت.

در دیدگاه «برگمن» اگر مطلوبیت كارفرما جهت ندادن فرصت شغلی به زنان در مشاغل مردانه خیلی زیاد باشد، این كنار گذاشتن نیروی كار زنان بطور كامل وجود خواهد داشت و تفاوت دستمزد نیز آن را جبران نمی‌نماید. در نقد تفكر برگمن مطرح می‌شود كه مشخص نیست كه چرا بسیاری از كارفرمایان دارای چنین تفكر و نگرشی علیه زنان هستند و نیز چرا انگیزه‌ كارفرمایان باید به‏قدری قوی باشد كه با وجود تفاوت دستمزد بین زنان و مردان قابل جبران نباشد.