تمامی فایل های موجود در آپادانا، توسط کاربران عرضه می شود. اگر مالک فایلی هستید که بدون اطلاع شما در سایت قرار گرفته، با شماره 09399483278 با ما تماس بگیرید.
پیشینه تحقیق توانمندسازی کارکنان

پیشینه تحقیق توانمندسازی کارکنان

عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق توانمندسازی کارکنان فرمت ورد قابل ویرایش تعداد صفحات: 100 همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن منابع کامل

دسته بندی: عمومی » گوناگون

تعداد مشاهده: 5 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:word

فرمت فایل اصلی: word

تعداد صفحات: 100

حجم فایل:180 کیلوبایت

  پرداخت و دانلود  قیمت: 21,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
0 0 گزارش
  • عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق توانمندسازی کارکنان
    فرمت ورد قابل ویرایش
    تعداد صفحات: 100
    همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
    منابع کامل

    ممکن است در توضیحات بهم پیوستگی در کلمات وجود داشته باشد ولی در فایل word اینگونه نیست.



    قسمتی از متن:

    ریشه های توانمندسازی

    اصطلاح توانمند سازي از دو دهه 1980و 1990 بسيار رايج شده است. توانمند شدن در رشته هاي روانشناسي، جامعه شناسي و دين شناسي ريشه هايي دارد كه به دهه گذشته حتي قرن هاي گذشته بر مي گردد. آدلر[1] در سال 1997 در زمينه روانشناسي مفهوم "انگيزه تسلط[2]" را با تأكيد بر تلاشي كه افراد براي كسب تسلط در برخورد با جهان خود دارند مطرح كرد. چندين دهه قبل، مفاهيم مشابهي معرفي شدند، وايت[3] در سال 1959 بيان نمود" انگيزه اثر گذاري[4]" يك انگيزه دروني كه باعث مي شود چيزها اتفاق بيفتد. برهم[5] در سال 1966 توانمند سازي را " واكنش روانشناختي[6]" كه براي آزادي از محدوديت ها اشاره دارد بيان نمود. " انگيزه تبحر"[7] تلاشي براي رويايي با چالش ها و غلبه بر آن هاست. (وتن و كمرون، 1378،ص17)

    در هر يك از مطالعات، مفاهيم ريشه اي به مفهوم توانمند شدن يعني تمايل افراد به تجربه به خود كنترلي[8] و به خود اهميت دادن[9] و براي خود آزادي قائل شدن شباهت دارد. در جامعه شناسي، مفاهيم توانمند شدن در مورد بيشتر جنبش ها كه در آن مردم براي آزادي و كنترل اوضاع و احوال شخصي خويش مبارزه مي كردند اساسي بوده است. در الهيات ، مجادلات درباره اختيار و جبر، خودرأيي در مقابل تسليم، قضا و قدر در مقابل ايمان، انسان گرايي در مقابل اثبات گرايي در طول قرن ها مطرح بوده است. ريشه ی همه اين مباحث، اشكال تغيير يافته موضوع توانمندي در مقابل ناتواني و درماندگي است. به طور خلاصه در مديريت سابقه استفاده از اصطلاح توانمند سازي به دموكراسي صنعتي و دخيل نمودن كاركنان درتصميم گيري هاي سازمان تحت عناوين تيم سازي، مشاركت و مديريت كيفيت فراگیر بر مي گردد.

    به عنوان مثال، در دهه 1950، منابع علمی مدیریت آکنده از اصول و قواعدی بود که مدیران باید در قبال کارکنان خود رفتار دوستانه داشته باشند(روابط انسانی). در دهه 1960، مدیران باید نسبت به نیازها و انگیزه های کارکنان حساس می بودند(آموزش حساسیت). در دهه 1970، مدیران باید از کارکنان کمک می طلبیدند (مشارکت کارکنان) و در دهه 1980 مدیران باید تشکیل گروه می دادند( مدیریت کیفیت فراگیر). پیگیری این مباحث در دهه 1990 و پس از آن، نشانگر این است که مدیران باید بیاموزند که چگونه توانمندی کارکنان را گسترش دهند. جدول 2-6 سیرتاریخی مفهوم توانمندسازی را در ادبیات مدیریت نشان می دهد.

    اين اصطلاح به سرعت موضوع روز گرديد و توسط نظريه پردازاني چون كانگر و كاننگو 1988، اسپریتزر 1995، كنت بلانچارد، جان پي كارلوس و راندلف 2000 گسترش یافت .

    رویکردهای توانمندسازی

    کوین و اسپریتزر[1] (1997) با مطالعه میدانی در سطح مدیران میانی شرکت های پیشتاز، دو رویکرد متفاوت برای توانمندسازی تشخیص داده اند: رویکرد مکانیکی[2] و رویکرد ارگانیکی[3]

    رویکرد مکانیکی

    بر اساس این دیدگاه، توانمندسازی به معنی تفویض اختیار و قدرت به کارکنان رده پایین می باشد. توانمندسازی فرآیندی است که طی آن مدیریت ارشد یک بینش روشن را تدوین کرده و برنامه ها و وظایف معین برای نیل به آن را در سازمان ترسیم می نماید. آن اطلاعات و منابع مورد نیاز برای انجام وظایف را برای کارکنان فراهم می نماید و اجازه می دهد تا آنان در صورت نیاز تغییرات رویه ای و اصلاح فرایندها را انجام دهند. در این رویکرد، نتایج کار و فعالیت بیشتر تحت کنترل مدیریت می باشد و ساده سازی و روشن سازی کار و وظایف مورد تاکید است. بطور خلاصه ، توانمندسازی یعنی تصمیم گیری در یک محدوده معین. راهبردهای ضمنی توانمندسازی از این دیدگاه عبارتند از:

    الف) از مدیریت عالی شروع می شود.

    ب) ماموریت ها، چشم اندازها و ارزش های سازمانی به روشنی تعریف می شوند.

    ج) وظایف، نقش ها و پاداش های کارکنان به وضوح مشخص می شوند.

    د) مسئولیت ها تفویض می شوند.

    ه) کارکنان در قبال نتایج پاسخگو هستند.

    اکثر دست اندرکاران و نویسندگان مدیریت نسبت به توانمندسازی دیدگاه مکانیکی دارند. برای مثال، بلانچارد

    و همکاران (1996) برای اجرای توانمندسازی سه گام لازم را تشخیص داده اند: الف) سهیم شدن کارکنان در

    اطلاعات ب) جانشینی گروه ها به جای سلسله مراتب سنتی ج) طراحی ساختار سازمانی مناسب باون و لاولر (1992) بر سهیم شدن کارکنان در اطلاعات، تشکیل گروه ها، آموزش و پاداش تاکید دارند. اول اینکه باید کارکنان آموزش لازم را ببینند و دانش و آگاهی لازم در مورد چگونگی توانمند شدن را داشته باشند. آنها باید یاد بگیرند که چگونه به صورت مشارکتی و گروهی کار کنند. باید ابزارهای لازم برای حل مساله را داشته باشند و باید عملکرد سازمانی را بدانند. دوم اینکه آنان بر اهمیت پاداش تاکید می کنند. کارکنان توانا باید برای افزایش مسئولیت پذیری و پاسخگویی پاداش بگیرند.
    برچسب ها: مبانی نظری و پیشینه تحقیق توانمندسازی کارکنان پیشینه تحقیق توانمندسازی کارکنان مبانی نظری توانمندسازی کارکنان تحقیق توانمندسازی کارکنان پیشینه توانمندسازی کارکنان توانمندسازی کارکنان توانمندسازی
  

به ما اعتماد کنید

تمامي كالاها و خدمات اين فروشگاه، حسب مورد داراي مجوزهاي لازم از مراجع مربوطه مي باشند و فعاليت هاي اين سايت تابع قوانين و مقررات جمهوري اسلامي ايران است.
این سایت در ستاد سازماندهی ثبت شده است.

درباره ما

فروش اینترنتی فایل های قابل دانلود
در صورتی که نیاز به راهنمایی دارید، صفحه راهنمای سایت را مطالعه فرمایید.

تمام حقوق این سایت محفوظ است. کپی برداری پیگرد قانونی دارد.