علم از آن نقطه و آن زمان آغاز شد كه بشر
به فكر حل مسائل مختلف زندگي افتاد. به عبارت ديگر، تاريخ تولد بشر است. بشر اوليه
براي حل مسائل و مشكلات خود از ابتدايي ترين مرحله شروع كرد و به كمك برخي از روابط
تجربي قادر شد پيرامون خويش را كم و بيش بشناسد و بدين طريق پيچ و تاب و فراز و نشيب هستي آگاه شد یکی
از این علوم، علم روانشناسی است. منظور از روانشناسی، علاوه بر پیشرفت علمی و صنفی
بهبود بخشیدن به زندگی انسان نیز هست. این علاقه روزافزون روانشناسان به مسائل
روزمره و علمی بشر ، موجب شده است که دانش ما در افراد،به ویژه کسانی که دچا
مشکلات روانی هستند، به طور قابل ملاحظه ای افزایش یابد.عدم سازش و وجود اختلالات
رفتار در جوامع انسانی بسیار مشهود و فراوان است.در هر طبقه و صنفی و در هرگروه و
جمعی ، اشخاص نامتعادلی زندگی می کنند. بنابراین در مورد همه افراد، اعم از کارگر
و دانش پژوه، پزشک و مهندس، زارع ، استاد دانشگاه و غیره، خطرابتلا به ناراحتیهای
روانی وجود دارد. به عبارت دیگر هیچ فرد انسانی در برابر امراض مصونیت ندارد.رفتار
کم حرفی و انزواطلبی ، یکی از رفتارهای نسبتاً شایع است که فرد را به شدت آزار می
دهد و اگر درمان نشود فرد را به سمت و سوی مشکلات دیگری مثل عدم اعتماد به نفس،
افسردگی، اضطراب و زود رنجی سوق خواهد داد. عدم احساس توانمندی و کمی عزت نفس و
نیز ناتوانی در بروز احساسات، بیان افکار و نظریات، خود باعث جدایی فرد از فعالیت
های گروهی است.در سال تحصیلی اخیر بنده در در دبستان ....... با دانش آموزی به نام
امیر طاها . برخورد کردم که دارای مشکل عدم
اعتماد به نفس و کم حرفی و عدم ارتباط با سایرین بود . با توجه به مشکلات وی من
تصمیم گرفتم که علاوه بر برطرف نمودن مشکلات این دانش آموز گزارش تخصصی خود را نیز
در این رابطه بنویسم.