با دانلود مقاله در مورد انسان و حوادث روزگار در خدمت شما عزیزان هستیم.این مقاله انسان و حوادث روزگار را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود مقاله انسان و حوادث روزگار ادامه مطالب را بخوانید.

نام فایل:مقاله در مورد انسان و حوادث روزگار

فرمت فایل:word و قابل ویرایش 

تعداد صفحات فایل:15 صفحه

قسمتی از فایل:

 از پدري فاني ، اعتراف دارنده به گذشت زمان، زندگي را پشت سر نهاده – كه در سپري شدن دنيا چاره اي ندارد – مسكن گزيده در جايگاه گذشتگان . و كوچ كننده فردا ، به فرزندي آزمند چيزي كه به دست نمي آيد ، رونده راهي كه به نيستي ختم مي شود . در دنيا هدف بيماري ها ، در گرو روزگار ، و در تيررس مصائب ، گرفتار دنيا ، سودا كننده دنياي فريبكار ، وام   دار نابودي هاي ، اسير مرگ ، هم سوگند رنجها ، هم نشين انده ها ، آماج بلاها ،به خاك در افتاده خواهش ها ، و روي آوردن آخرت ، مرا از ياد غيرخودم باز داشته وتمام توجه مرا به آخرت كشانده است ، كه به خويشتن فكر ميكنم واز غير خودم روي گردان      شدم ، كه نظرم را از ديگران گرفت ، و از پيروي خواهشها باز گرداند و حقيقت كار مرا نماياند ، و مرا ب راهي كه شوخي بر نمي دارد ، وبه حقيقتي رساند كه دروغي در آن راه ندارد . و تو را ديدم كه پاره تن من   ، بلكه همه جان مني ، آنگونه كه آسيبي به تو رسيده است ، و اگر مرگ به سراغ تو آيد ، زندگي مرا گرفته است ، پس كارتو راكارخود شمردم ،    و نامه اي براي تو نوشتم ، تا تو را در سختي هاي زندگي رهنمون باشد . حال من زنده باشم      يا نباشم .

(1)   مراحل خود سازي

     پسرم ! همانا تو را به ترس از خدا سفارش مي كنم كه پيوسته در فرمان او باشي و دلت رابا ياد خدا زنده كني ، و به ريسمان او چنگ زني ، چه وسيله اي مطمئن تر از رابطه تو با خداست ؟ اگر سر ررشته آن را در دست گيري .

     دلت را با اندرز نيكو زنده كن ، هواي نفس را با بي اعتنايي به حرام بميران ،  جان را به يقين نيرومند كن .  وبا نور حكمت روشنايي بخش ، و با ياد مرگآرام كن ، به نابودي از او اعتراف گير ، و با بررسي تحولات ناگوار دنيا به اوآگاهي بخش . واز دگرگوني روزگار  ،و زشتي هاي گردش شب وروز او را بترسان ، تاريخ گذشتگان را براو بنماء و آنچه كه بر سر پيشينيان آمده است به يادش آور .

در ديار وآثار ويران  رفتگان گردش  كن، و بينديش كه آنها چه كردند ؟

از كجا كوچ كرده ، و در كجا فرود آمدند ؟

از جمع دوستان جدا شده  و به ديار غربت سفر كردند ، گويا زماني نمي گذرد كه توهم يكي از آناني !