گزارش روایتی از فرآیند آموزشی کلاس
برای نگارش گزارش های کارورزی ام چون شرایط کرونا بود و هیچ امکانی وجود نداشت که آموزش ها حضوری پیگیری شود، از اول ترم در کلاس های مجازی شاد عضو شده بودم و بخاطر اینکه علاقه زیادی به دروس پایه دوم داشتم از مدیر آموزشگاه خواهش کردم که در شاد مرا عضو کلاس دوم کند. بعد از عضو شدن در کلاس صفحه شخصی خانم واحدی دبیر پایه دوم رفتم و با ایشان صحبت کردم. ایشان هم با صمیمیت و مهربانی مرا پذیرفتند و خوشا آمد گفتند.
آنچه که در این مدت ۲ ماه و ۱۰ روز از برنامه های آموزش در شاد دستگیرم شد و مطالعه و یادداشت نکاتی از پیشبرد هدف والای یادگیری بهتر که داشتم شرح مختصری از آن را در قالب گزارش یک روزه از فعالیت های خانم واحدی و بچه ها در گروه به سمع و نظر شما می رسانم.
از شب پیش خانم واحدی در گروه اعلام کرده بودند که صبح ساعت ۸ بچه ها برای خواندن درس جدید از فارسی ، قرآن و ریاضی آماده باشند. منم صبح نیم ساعت زودتر بلند شدم، صبحانه خوردم و گوشی به دست آماده بودم تا کلاس شروع شود. ۵ دقیقه مانده به ساعت ۸ گروه باز شد و ایشان یک پیام زیبا که اول و پایان جملاتش گل های صورتی و نارنجی و قرمز بود و محتوای آن سلام و احوالپرسی از بچه ها بود به گروه ارسال کرد و بعد یک کلیپ صبحگاهی نرمش که یک دقیقه و سی ثانیه زمان ضبط آن بود به گروه ارسال کرد. بچه ها کم کم وارد کلاس شدند و هر کدام سلام دادند. برایم صمیمیت و رابطه ای که بین آن ها ( خانم واحدی و دانش آموزان ) در جریان بود جالب توجه بود. دانش آموزان ایشان را با عناوینی چون " خانم جون ، خانم گلم و عزیزم " خطاب می کردند و ایشان هم در جواب مهر و محبت آن ها استیکرهای گل و قلب می فرستادند و چقدر بچه ها ذوق می کردند. سلام و احوالپرسی که تمام شد ایشان به بچه ها گفتند که مطابق کلیپ نرمش صبحگاهی که برایشان در گروه ارسال کرده است آن ها هم در خانه نرمش کنند و اگر برایشان امکان داشت چند ثانیه فیلم ضبط کرده و به گروه ارسال کنند. ۵ دقیقه به بچه ها فرصت داد تا هر کسی که فیلم نرمش خود را ضبط کرد و ارسال کرد یک کارت صدآفرین برایش در دفتر امتیازات بچسباند تا هر وقتی که مدرسه ها باز شد و بچه ها حضوری رفتند مدرسه کارت های هر یک از بچه ها زیاد بود برایش جایزه ای در نظر بگیرند و اهدا کنند.
به نظرم روش جالبی بود برای ترغیب دانش آموزان به فعالیت و کار رقابتی در کلاس و فرصتی هم می شد برای والدین تا با بچه ها همسو در جریان آموزش همکاری کنند و نظارت داشته باشند. هم چنین روحیه ی بچه ها اول صبحی و قبل از شروع درس شاد می شد و انگیزه ای بود برای ادامه کار. چند دقیقه بعد ۶ نفر از بچه ها فیلم هایی که با کمک خانواده از نرمش صبحگاهی خود ضبط کرده بودند و در حد ۱۵ تا ۲۵ ثانیه بود به گروه ارسال کردند. واقعا کار بچه ها حیرت آور و شیرین بود. هر شخص سعی کرده بود به بهترین شکلی که می تواند با استفاده از وسایلی که در اختیار دارد مثل توپ و حلقه نرمش کند و فیلم آن را بفرستد. خانم واحدی به هر یک از بچه هایی که کلیپ ارسال کرده بودند یک کارت صدآفرین در دفتر امتیازات چسباند و از آن ها تشکر کرد. از بقیه بچه ها هم خواست تا در جریان فعالیت های کلاسی فعال باشند تا به آن ها هم جایزه تعلق بگیرد. هم چنین به بچه ها گفت که کلیپ هایشان را در یک پوشه ذخیره می کند و در ارزشیابی پایانی که فعالیت های کلاسی هم نمره ی جداگانه ای دارد آن ها را اعمال می کند و به بچه ها گوشزد کرد که حتما باید صبحانه بخورند و سر کلاس حاضر شوند وگرنه بدنشان ضعیف شده و نمی توانند درس را خوب یاد بگیرند.
برچسب ها:
گزارش روایتی از فرآیند آموزشی کلاس