موضوع :سره نویسی و گرته برداری
چکیده :
برای هر کس که به راه تازهای میرود خطر گمراهی هست، فقط آنان که
به جای خود ایستادهاند هرگز گمراه نمیشوند.
پرویز خانلری وزیر فرهنگ پیشین ایران
در مجله سخن (تیر ۱۳۲۳)
از هدفهای سرهگویی و سرهنویسی این است که از زیانهایی که واژگان بیگانه به ساختار
آوایی و گوشنواز زبان و همچنین رسایی، پختگی و استواری آن وارد میکنند، جلوگیری کنیم. این که زبان پارسی نمیباید «وامواژهها» را
راه دهد، دیدگاهی دانشورانه و بر پایه برهانهای زبان شناختی است. زبان پارسی بسیار پیشرفته است. زبانی است
بسیار پویا.
کلمات کلیدی : سره نویسی – پارسی – واژه
مقدمه :
زبان فارسی، زبانی است توانمند و بینیاز، اگر گاهی به «وامواژهها»
نیاز دارد، این نیاز در همان مرز و اندازهای است که هر زبان میتواند داشته باشد؛
و حتی بسیار کمتر از بسیاری از دیگر زبانها، نیازمند «وامواژهها» ست. نخستین و آشکارترین زیان و گزندی که
زبانهای بیگانه به زبان پارسی میزنند آن است که به رفتار آهنگین و خنیایی و گوش نواز این زبان لطمه
میزنند.
بحث پالایش زبان (اما نه سرهنویسی مطلق) از وجود واژههای بیگانه،
مسألهٔ مهمی است که باید در هر زبانی به آن پرداخته شود؛ اما این نکته در
خور توجه است که این پالایش زبانی، دربرگیرندهٔ امکانها و فرصتها،
و داشتن فرهنگ واژگانی بسیار در زبان است.
در صورتی که یک زبان، برابرهای جا افتاده و قشنگ را در فرهنگ
واژگانی خود داشته باشد (و از سوی دیگر با محدودیت مفاهیم کاربردی روبه رو نباشد)،
بهتر است به جای کاربرد واژههای بیگانه و نا آشنا که سبب نشان دادن فقر فرهنگی در
زبان میشود-{در حد امکان} نویسندگان و گویندگان آن بکوشند از واژههای مربوط به
آن زبان استفاده کنند.
نفس توجه به این مسأله، در گام نخست سبب رشد زبان میشود و در گام
بعدی، فرهنگ توجه به اصالتهای زبانی را در میان گویندگان آن (با گذشت زمان)
نهادینه میسازد. امروزه افرادی هستند که به پالایش زبان فارسی ارج مینهند و کوششهای
بسیاری در این راه انجام داده اند، مثلن بدرالزمان قریب از اعضای فرهنگستان فارسی
و چهره ماندگار ایران آثار بسیاری درباره زبان ایران باستان پدید آورده است. از
دیگر نویسندگانی که آثاری به پارسی سره دارند عبارتند از ابوالقاسم آزاد مراغه ای،
ذبیح بهروز.
گَرتهبرداری نوعی وامگیری زبانی است که در آن، صورت ترکیبی یا اصطلاحات زبان دیگری،
تجزیه میشود و برای هر یک از کلمههای آن اصطلاح، یک معادل قرار داده میشود و
عبارت به زبان وامگیرنده ترجمه میشود.[۱] برای
مثال، زمانی که «سیبزمینی» وارد ایران شد، واژهای برای نامیدن آن وجود
نداشت و برای نامیدن آن اصطلاح فرانسوی «Pomme de terre» را بهصورت واژههای تشکیلدهندهٔ آن («سیب» و «زمین») تجزیه کردند و ترکیب «سیبزمینی»
را بهجای آن قرار دادند.
گَرتهبرداری بسیار
پنهانتر و پیچیدهتر از وامواژه (گرفتن عین کلمات از زبان بیگانه، مانند: کامپیوتر، تلفن، شوفاژ و
غیره) است و کمتر مورد توجه ادیبان و حتی زبانشناسان قرار گرفتهاست. در گرتهبرداری،
برخلاف وامواژهها، عین کلمه را از زبان بیگانه نمیگیرند،
بلکه اصطلاح یا عبارت بیگانهای را اخذ میکنند و هر کلمه از آن اصطلاح را به زبان
خودی ترجمه میکنند و بدینترتیب، آن عبارت بیگانه را با استفاده از واژههای خودی
بهکار میبرند. در زبان فارسی، بسیاری از واژهها و اصطلاحهایی که به
امور و چیزهای جدید و معاصر مربوط هستند و پیشتر در زبان فارسی وجود نداشتهاند،
گرتهبرداری از زبانهای اروپایی (بهویژه فرانسوی) هستند؛ مانند: آسمانخراش، بادامزمینی، راهآهن و غیره.