اين تعريف داراي چند ويژگي است كه جاي اندكي دقت دارد:
اولاً: هدف از خلقت را بيان ميكند.
اهميت تحقيق
مديريت يك واقعيت مجهول و ناشناختهاي است، لا اقل براي ما ايرانيان آنطوري كه بايد شناسانده شود اين شناسائي انجام نشده است.
اگر روزي قرار شود در جامعه ما علل شكستها را در شئون خانوادگي و اجتماعي و فرهنگي و غيره مورد بررسي قرار دهيم در آن موقع متوجه خواهيم شد كه بيشترين شكستها معمول فقدان مديريت صحيح بوده است، از اينجا نتيجه ميگيريم كه جامعه ما هنوز به ارزش مديريتهاي دوره طاغوت كه همه و همه بر اساس روابط انجام ميشده است، مقرر گرديد انسانهاي با تعهد و ايمان بر اساس ورزيدگيها و تخصصها مسئوليتها را پذيرا كردند.
1- انگيزه وهدف از تحقيق
بدون ترديد پيروزي افتحار آميز انقلاب اسلامي و استقرار نظام جمهوري اسلامي در كشور ايران كه عملاض موجب زنده شدن اسلام حقيقي در كشوري اسلامي شده است، ضرورت تحقيقات دامنهدار و گستردهاي را با بينش اسلامي در تمام زمينههاي مورد نياز ايجاب مينمود، زيرا به علت سالها و بلكه قرنها حاكميت اجانب بر اين كشور و تسلط فرهنگ آنها بر اين مرز و بوم هيچ جائي براي ظهور و رشد مسائل اسلامي باقي نمانده بود.
وابستگيهاي عميق فرهنگي و آموزشي ما به دين مبين اسلام موجب شده بود كه آنچه در اين 4 سال بما آموزش داده شده بيشتر ما را در اين راه راهنمايي كند.
2- روش تحقيق
با توجه به اينكه موضوع اين تحقيق تحليلي از معيارهاي شايستگي مديريت و اوصاف مدير اسلامي است پيداست كه بررسيهاي كمي به هيچ وجه در آن راه ندارد، بلكه پژوهشي است مبتني بر مطالعه متون تاريخي و گردآوري مسائل مربوط به رهبري و مديريت در اسناد اسلامي و تحويل و تنظيم آنها.
3- موانع و مشكلات تحقيق
مهمترين مشكلي كه در تهيه اين پروژه تحقيقاتي براي ما چشمگير و قابل لمس بود، كمبود كاملاً محسوس مؤاخذ و اسناد، بويژه در رابطه با مسئله مديريت در اسلام بود. چون در كتابهاي و رسالههاي غربي كه هرگزاشارهاي به اين مسئله نشده (البته چنين انتظاري هم نبود) و بزبان فارسي و حتي عربي نيز هيچگونه اثر مستقلي كه مديريت و رهبري رادر اسلام مورد بررسي قرار دهد، بدست نيامد.
گر چه نوشتههاي گوناگون و بخصوص در آثاري كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي به تاليف رسيده بود مطالبي بطور پراكنده در اين زمينه وجود داشت، وليكن هيچيك از آنها چه از نظر كيفي و چه از جنبه كمي در سطحي نبود كه براي تهيه اين پروژه تحقيقاتي بتوان از آنها كمك موثري گرفت.
از آنجا كه رهبري و مديريت دقيقاً در رابطه با انسان مطرح است، بنابراين لازم است ابتدا نياز انسان را به رهبري و اداره امور زندگي او دريابيم و سپس در مورد كيفيت و چگونگي اين رهبري و مديريت از ديدگاه اسلام تحقيق نمائيم. لذا در اين فصل نخست انسان را از ديدگاه مكتب اسلام و قرآن مورد مطالعه قرار داده و كيفيت خلقش را بررسي ميكنيم و پس از آشنائي با چگونگي آفرينش او به تحليل دقيقتري از مفهوم رهبري و مديريت و ضرورت آنها براي انسان ميپردازم.
ضرورت شناخت انسان از ديدگاه اسلام و قرآن
انسان مهمترين موضوع مورد بحث همة مكتبها بوده و هست. مكتبهاي الهي هدايت يك انسان را محور اصلي رسالت خود قرار دادهاند و هدف و نقش و تلاش بيوقفه خود را در هدايت و راهبري او جستجو كردهاند.
در مكتبهاي غير الهي نيز گر چه تغيير و تحولات تاريخ را به عوامل ديگري غير از انسان نسبت دادهاند، اما باز انسان به عنوان اصلي ترين موضوع مورد بحث آنها مطرح شده است.