چکیده
مفهوم
«تربیت» درتعالیم وحی و سنت نبوی، بر پرورش استعدادهای درونی انسان و فراهم ساختن
زمینه رشد استعدادهای آدمی دلالت می کند. به عبارت دیگر، در تربیت، عنایت و اهتمام
به پیشبرد تمایلات فطری و استعدادهای متنوع متربی لحاظ شده؛ و تربیت نیز، در صورتی
ثمربخش است که با عمل و کوشش متربی همراه باشد.
غالب
متفکران در تبیین اهداف ، به افقهای دور دست وادی تربیت و عنوان هدفهای غایی یا
دراز مدت ، اهمیت ویژه ای می دهند و آن ها را دارای اولویت می دانند و در مراتب بعدی
به ارائه هدفهای میانی (میان مدت ) و نیز هدفهای مرحله ای (کوتاه مدت ) می
پردازند.
اصول
تربيت يكي از مقولههاي بحثانگيز تربيت است؛ بهگونهاي كه افراد مختلف بهدليل
در اختيار نداشتن تعريف و ملاك صحيحي از اصول، بحثها و مفاهيم گوناگون و نامتجانس
تربيت را تحت عنوان اصول طبقه بندي كردهاند. لذا براي سر و سامان دادن به بحثهاي
پراكنده درباره اصول تربيت و بهكارگيري اصول در تعيين اهداف، روشها، محتوي و
ارزشيابي فرايند تربيت، ارائه تعريفي دقيق از اصل تربيتي ضروري است.
در
مقاله حاضر برآنیم که به بررسی تربیت از دیدگاه قرآن کریم ،حدیث،سنت و سیره و
بررسی تربیت از دیدگاه نهج البلاغه پرداخته و اهداف غایی تربیت اسلامی را از
دیدگاه قرآن و حدیث مورد بررسی قرار دهیم. و در نهایت به دیدگاه های فلسفه اسلامی
در تعلیم و تربیت متقدم و متاخر پرداخته و نقش تربیت دینی را در اخلاق فردی و
اجتماعی مورد بازنگری قرار دهیم.
کلیدواژه
:
تربیت اسلامی،دین،اسلام،نهج البلاغه،فلسفه،اخلاق
مقدمه
بدیهی
است « تربیت» مفهوم وسیع و دامنه ای گسترده دارد، بطوری که از دیدگاه مکاتب مختلف
و فلاسفه و علمای اخلاق و....،اهداف متعددی در مورد آن بیان شده، تا جایی که می
توان بیان داشت که :از نظر سنتی در میان اقوام مختلف و از نظر علمی و تجربی در عصر
حاضرهدف از تربیت: پرورش استعدادهای درونی ، ظهور و به فعلیت در آوردن آن
استعدادها در جهت شکوفایی و رشد وبه کمال رساندن آنها با بهره گیری از زمینه ها و
امکانات مناسب می باشد .
همچنین
«تربیت» مفهوم بی پایان و بی کرانه ای است که تمامی شئون و ابعاد حیات انسانی را
در بر می گیرد؛ تربیت نه در حصار زمان محدود می شود و نه در قلمرو مکان می گنجد.
فراتر از محیط، وسیع تر از عالم و ژرف تر از رفتار بیرونی و نهان و سرشت آدمی است.انسان
نیز موجودی اجتماعی است و نمی تواند به سوی غایت تربیت، جز در میان جمع و بر اساس
روابط صالح اجتماعی سیر کند. انسان چه در حال آسایش و راحتی و چه در بلا و سختی
لازم است قدرتهای مادی و معنوی خود را روی هم بریزد و کلیه شئون زندگی خویش را در
پرتو روابط اجتماعی سالم و تعاون و همکاری اجتماعی به سامان رساند.تربیت را از حیث
قلمرو و حوزه کار نیز می توان در دو معنای خاص و عام مورد توجه قرار داد در اولی ،
فرایندهای ویژه ای همچون انتقال اندیشه و ایجاد صفات معین در محدوده سنی خاص مورد
نظر است که معمولا در مراکز ومحیطهای آموزشی صورت می گیرد و غالبا به آن تربیت
رسمی نیز اطلاق می شود .
تربیت
عام ، زمینه ساز نگرشها و روشهای تحول بخشی است که در تمام مراحل زندگی جریان دارد
و منشاء تاءثیر آن خود فردیا عوامل خارج از وجود اوست و به لحاظ گستردگی دامنه آن
به تربیت غیر رسمی نیز منسوب است . با این ملاحظه تربیت انبیا و اولیای الهی و
جانشینان آنها در زمره تربیت عام قرار می گیرد. چنین تربیتی ، از جنبه پهنانگری ،
مرزهای زمان و مکان را در هم می نوردد و از جنبه ژرفانگری و به لحاظ همخوانی فطری
، بر مخاطبش تأثیر عمیق تری می گذارد .