مقدمه :
می دانیم که امروزه یکی ازشرایط لازم برای کسب موفقیت های تحصیلی
داشتن روان سالم درفراگیران است. زیرا افرادی که سالم نباشند به عنوان بیمارمحسوب می
شوند واین افراد درحوزه های مختلف زندگی وازجمله تحصیلی عملکردمطلوب ندارندویکی
ازمشکلات که مستقیما برعملکرد تحصیلی افرادتاثیر گذاشته است ( مشکلات اخلاقی
) می باشد داشتن چنین مشکلی به عوامل مختلفی بستگی دارد اما چگونگی شکل گیری این
مشکل درافرادمختلف یکسان نمی باشدیکی از عوامل بازدارنده در امر تحصیل ، اختلالات
رفتاری می باشد . دبیران در برابر اختلالات رفتاری ، به شکل های متفاوتی از خود
عکس العمل نشان می دهند . برخی از دبیران آنان را به شدّت سرکوب می کنند . بعضی از
دبیران ، در مقابل آنان کو تاه می آیند ؛ بعضی دیگر آنان را به حال خود رها می
کنند . امّا واقعیت این است که در این حالت مشکل ادامه خواهد یافت و مشکلات
دیگری نیز به دنبال خواهد آورد به نظر می رسد راه منطقی این است که وقتی مشکلی در
کلاس پیش می آید ؛ بهتر است ابتدا آن مشکل شناسایی شود سپس آن مشکل به صورت
علمی مورد بررسی قرار گیرد . بعد از آن راه حل هایی جهت رفع مشکل پیدا کرده و به
صورت عملی آن مشکل رفع گردد دراین پژوهش اینجانب باتوجه به اهمیت مساله قصد دارم
درخصوص مشکل اخلاقی ... به پژوهش پرداخته و با مطالعه خود از طریق تجربه و ابتکار به حل مشکل دانش آموز
کمک نمایم.
بیان مسئله
جامعه ی ما در حال گذار
از دوره ی سنت به عصر مدرینه است. این دوره ی گذار ، خاص جامعه ی ما نیست و اکثر
کشورها ی جهان سوم ،از این مشکل بزرگ در رنج اند .مردم در جوامع سنتی متناسب با
هنجارهای بسیار قدرتمند، رفتار می کنند و در جوامع مدرن، رفتار انسان ها تابع
قانون، عقل و هنجارهای جدید است. اما ستیز میان هنجارهای جدید و سنتی، فرصت هایی
را برای افراد جامعه فراهم می آورد تا به گونه ای عمل کنند که با هیچ گونه معیاری
توجيه پذیر نباشد. اخلاق در چنین جامعه ای دستخوش تغییر و تحولات عمیق می شود و
نابسامانی های فراوانی در امر تربیت روی خواهد داد. تحرک جغرافیایی و گسترش
شهرنشینی، افزایش باسوادی،آموزش و پرورش فراگیر، صنعتی شدن و توسعه ی وسایل ارتباط
جمعی، حرکت جامعه را از سنتی بودن به مدرنیته تسریع می کند. دگرگونی های اجتماعی،
اقتصادی و آموزشی، خواه و ناخواه، رشته ی پیوندهای سنتی را سست و وفاداری به منابع
اقتدار سنتی را تضعیف می کند. در نتیجه اخلاقیات جامعه به شدت متزلزل و لرزان می
شود. از طرف دیگر، از آنجا که هنوز مردم با فرهنگ مدرن و گرایش به قانون و اخلاق
جمعی آشنایی کامل پیدا نکرده اند و هنجارهای یک جامعه ی پیشرفته و مدرن نیز هنوز
پا نگرفته است،افراد جامعه به ویژه جوانان، در یک خلاء اخلاقی و احساس نداشتن هویت
فردی و اجتماعی، تاریخی گرفتار می شود. نداشتن هویت یا داشتن هویت های دوگانه و
ناقص، مربوط به دو دوره سنت و مدرنیه، جوانان و دانش آموزان را در فضای سردرگمی و
نابسامانی اخلاقی متزلزل و ناپایدار نگه میدارد..