مقدمه
عده اي فكر مي كنند صداقت و راستگويي صرفا
يك مساله اخلاقي است و از اين رو ناخودآگاه مي خواهند آن را در بررسي مسائل و
مشكلات اجتماعي به حاشيه برانند، اما بايد گفت كه صداقت و دروغگويي موضوعي كليدي
در فهم و نقد كليه حوزه هاي اجتماعي است نقش آن در اقتصاد و تجارت كمتر از سرمايه،
نيروي انساني و ديگر عوامل نيست. دراين مجال برآنيم تا مفاهيم صداقت و لزوم
پايبندي به آن در سازمان، علل عدم وجود صداقت در سازمان ها، آسيب شناسي سازمان در
توسعه ارزشها و اصول اخلاقي و درپايان نقش مديران در افزايش صداقت و درستكاري در
سازمان رامورد بررسي قراردهيم. اميد كه بتوانيم يادآور فطرت پاك انسان باشيم، چرا
كه معتقديم انسانها فطرتا پاك و درستكار آفريده مي شوند و نيازها وشرايط حاكم باعث
مي شود ذات خود رافراموش نمايند.
كليدواژه
: صداقت ؛ راستگويي ؛ دروغگويي ؛ صداقت
كارمندان ؛ اعتماد ؛ سازمان ؛ اخلاق در سازمان
1- مفاهيم و تعريف صداقت
دهخدا در لغت نامه خود صداقت و راستگويي را سخن راست، قول حق، فعل و
عمل حق مي داند و دروغگويي را سخن ناراست، قول ناحق، خلاف حقيقت، مقابل راست و
مقابل صدق تعريف مي كند.
روانشناسان دروغگويي
را به 8 دسته تقسيم مي كنند:
دروغ بازي: با اين دروغ فرد مي خواهد حوادث تخيلي و يا ذهني خود را به
ديگران بفهماند... اغلب دروغگويي كودكان از اين نوع است .
دروغ مبهم: اين دروغ از ناتواني فرد در گزارش دهي دقيق جزئيات و يا
مغالطه كردن ناشي مي شود.
دروغ پوچ: فرد جهت جلب توجه كردن ديگران و مطرح شدن اين دروغ را مي
گويد.
دروغ انتقام جويانه: اين دروع از نفرت فرد به شخص و يا شي ء ناشي مي
شود.
دروغ محدود: اين دروغ در نتيجه ترس از مقررات شديد و يا تنبيه سخت
ناشي مي شود.
دروغ خودخواهانه: دروغ حساب شده اي است جهت گول زدن ديگران براي بدست
آوردن آنچه را كه مي خواهد.
دروغ عرفي يا وفادارانه: اين دروغ به منظور حفظ ومراقبت از دوستان
انجام مي شود.
دروغ عادتي: اين دروغ به دليل الگوبرداري از والدين و يا محيط پرورشي
فرد برايش عادت شده است.