چکیده
خشم
وسیله ای رفتاری است که فرد به وسیله آن خواستار به دست آوردن هدفی
دیگر است و ابداً قصد حمله به دیگران یا اذیت کردن آنها را ندارد. البته در
این میان ممکن است لطمه ای نیز به کسی وارد شود. مثلاً دانش آموزی بزهکار
کیفخانمی را می رباید تا به این وسیله مورد تشویق و تأیید گروه همسالان
قرار گیرد ممکن است خشم جنبه انتقام گیری نیز داشته باشد. یعنی دانش آموزی
که مورد اذیت و آزار قرار گرفته و نتوانسته خشم خود را ابراز کند، اکنون با
خشم به کاهش اضطراب خود می پردازد. در این جا خشم وسیله ای است که دانش
آموز با توسل به آن می خواهد به هدف خود یعنی کاهش اضطراب دست یابد.
آموزش و
پرورش جدید صحنه ای از یادگیری های متقابل از همه رسانه ها، افراد و تأثیرات
فرهنگی همه جوامع است. خیلی از دانش آموزان از کوچک ترین وقایع جهان و محیط قبل از
معلمان و مدیران خود آگاه می شوند و انتظارات خاصی از آن ها دارند. در چنین
شرایطی، تغییر و اصلاح رفتار تابع درک عمیق علل رفتار است. به همین دلیل برای
برقراری انضباط و اصلاح رفتار باید معلمان و مدیران اصول رفتار شناسی و برقراری
انضباط را درک و نگرش های درست و عالمانه ای نسبت به آن داشته باشند تا در کارهای
پرورشی خود موفق باشند.
اینجانب
در تجربه و ابتکار فوق تلاش نموده ام تا
از خشم دانش آموزان کلاسم جلوگیری کرده و
راهکار های آن را در اختیار همکاران گرامی قرار دهم.
مقدمه
دشواری
کنترل دانش آموزان با توجه به ویژگی های سنی آنها روز به روز روبه افزایش است.
بسیاری از معلمان و مدیران از برخورد با مسائل انضباطی دانشآموزان احساس ناتوانی
می کنند و به طور معمول ممکن است برخورد های نامناسبی با این رفتار ها داشته
باشند. رفتارهای تهاجمی یا پرخاشگرانه از شایعترین اختلالات رفتاری انسان است.
براساس بررسیهای انجام شده، درصد زیادی از مشکلات رفتاری دانش آموزان تحت عناوین
مختلف به خشم مربوط میشود. وجود نظریات متنوع در این مورد حاکی از پیچیدگی موضوع
است.از نظر علمی باید گفت خشم یک کشش و یا یک گرایش درفرد است که به صورت زدن،
کشتن و ویران کردن خود را نشان میدهد. امری که فرد به عنوان عکسالعمل از خود
بروز میدهد به گونهای است که باید گفت مناسب عمل و یا رفتار طرف مقابل نیست.
ظاهر این امر نشان دهنده یک شورش و انقلابی در درون فرد و حاکی از وجود احساساتی
است که فردگویی از بازگو کردن آن وحشت دارد.رنجی در درون او وجود دارد که قادر به
رفع و جبران آن نیست و ناگزیر تلافی آن را سر دیگران در میآورد اگرچه در مواردی
این زجر دادن متوجه خودش نیز میشود. فروید معتقد است خشم امری غریزی و فطری بوده
و انسان از هنگام تولد این نیرو را با خود به دنیا میآورد.
اصل و
مبنای خشم میتواند غریزی باشد و وجود چنین نیرویی در جهت صیانت ذات با نظام خلقت
هماهنگی و سازش دارد و تنها نحوه بروز آن در جامعه است که تحت تأثیر عوامل تربیتی
– اجتماعی میتواند متفاوت باشد.