پیشگفتار
منابع انسانی نقش اساسی را در فرآیند تربیت
دانش آموزان ایفا می کنند. تدابیر، روش ها و تعاملاتی که از سوی عوامل فهیم و معزز
پرورشی و آموزشی در جریان تلاش مستمر در محیط های تعلیم و تربیت به ویژه در کلاس
درس در فرآیند یاددهی و یادگیری جهت ایجاد تغییر و یا اصلاح رفتار متربیان به کار
گرفته می شود در بالندگی و تربیت نسل نو حائز اهمیت است. سخن پیرامون تجارب برتر
تربیتی در قالب روایت پژوهی اقدامی هوشمندانه برای دستیابی به این سرمایه های گران
سنگ و استفاده از توانایی ها و تجارب نیروی انسانی است.
همچنین در اجرای راهکار 1 - 23 سند تحول
بنیادین مبنی بر استفاده بهینه از ظرفیت های موجود برای گسترش تفکر و پژوهش در بین
مدیران، مربیان و تامین پژوهشگر مورد نیاز در تعلیم و تربیت رسمی و عمومی و حمایت
از پژوهشگران فعال و مجرب و به منظور دستیابی به اندوخته های تجربی مستند مدیران،
معاونان، مربیان و مشاوران و معلمان و ارتقای کیفیت خدمات تربیتی به دانش آموزان،
جشنواره هایی پیرامون بیان تجارب تربیتی در قالب روایت پژوهی برگزار می گردد.
چشم انداز
ماموریت اصلی آموزش و پرورش فراهم کردن
زمینه ها و شرایط و امکانات جهت رشد وشکوفایی همه جانبه شخصیت دانش آموزان و
رساندن آنان به حیات طیبه می باشد. اما نباید از این غافل شد که تعلیم و تربیت
امری تدریجی، تعاملی و یکپارچه است. امروزه ویژگی مهم سازمان ها تغییر و تحول سریع
است و همین امر آموزش همسان را به دلیل کمبود » مدیریت تجربه « فرصت و هزینه کافی
برای برنامه ریزان سخت نموده است. البته سیستم می تواند روشی برای برون رفت از این
مشکل باشد. وجود الگوها، خلاقیت ها و تجربه های مفید دست اندرکاران تعلیم و تربیت
و شناسایی وکاربست آن در رشد و تربیت دانش آموزان نقش عمیق، بی بدیل و تسهیل کننده
ای خواهد داشت. بدیهی است بکارگیری تجربیات دیگران از هزینه های مضاعف جلوگیری
خواهد نمود.اما متاسفانه در قلمرو پژوهش های علوم اجتماعی و انسانی در خصوص
مستندسازی تجربیات اقدامات موثری بعمل نیامده است و در این زمینه کمتر می توان رد
پای ابتکارات،تجاربیات و خلاقیت های برخاسته از دل مدارس را یافت که به مرحله اجرا
و فعلیت رسیده باشد.
عنوان:
بررسی راهکارهای علاقه مند سازی
معلمان به درس هنر
چکیده
هنر زبان عشق است و عشق آغاز شناخت خویش و خداست و عجیب
تر این که « نیکان پور، » شناخت خدا نیز اوج
قله عشق است. پس کمال آدمی با هنر است 1382 ، ص، 9 . به جهت اهمیت هنر در مدارس ابتدایی درصدد برآمدم
تا مشکل بی توجهی معلمان مدرسه به درس هنر
را برطرف نمایم. جامعه مورد بررسی من معلمان مدرسه است. روش گردآوری اطلاعات مصاحبه و گفتگو با خود
معلمان در جلسات شورای معلمان و مطالعه کتاب های مربوطه در زمینه هنر بوده است. با
بدست آوردن اطلاعات لازم از دلیل بی علاقگی معلمان به درس هنر، سعی در رفع این دلایل
کردم که تغییر در دیدگاه و آموزش معلمان و تشویق آن ها از عمده کارهایی بود که انجام
دادم. عدم تخصص هنری و علاقمند نبودن به رشته ی هنر و کم توجهی مدیر و مسئولین اداره
و والدین به این درس از دلایل بی توجهی معلمان به درس می باشند.
مقدمه
هنر زبان درونی فرد است. زبان ناطقی است که در صورت
پرورش آن زبان می گشاید. از گذشته تا کنون هنر و آثار هنری هستند که از دل تاریخ از
میان همه ی اعصار و قرون گذر کرده و هیچ گاه به انحطاط و نابودی نرسیده اند. زیرا هنر
در بطن وجودی بشر و همراه همیشگی اوست. طراحی خانه و وسایل منزل، خرید لباس، تزئین
غذا و ... همه از ذوق ما سرچشمه می گیرد و انسان از قدیم به سوی زیبایی ها گرایش داشته
و دارد. در
آموزش و پرورش که مهمترین هدف آن شناخت استعدادهای دانش
آموزان و شکوفا نمودن آن ها و ایجاد مهارت کافی در ابعاد مختلف رشد می باشد، این هنر
است که می تواند این استعدادها را پدیدار و شکوفا کند.
طرح مساله
در یکی از روزهای
سرد زمستان، زنگ تفریح آخر بود که در دفتر مدرسه با همکاران نشسته بودیم که مدیر زنگ
کلاس را به صدا درآورد. بعد از شنیدن صدای زنگ نقاشی، نقاشی داریم این « : سرو صدای
بچه ها به گوش می رسید که همه فریاد می زدند سرو صداها مدیر مدرسه را بیرون از دفتر
کشاند و او سعی کرد بچه ها را آرام کند. .» زنگ و من با بی توجهی به آن ها » خانم هنرداریم
« : وقتی من به کلاس رفتم، بچه ها گفتند گفتم: دفتر خود را باز کنید؛ جمله سازی کار
می کنیم. بچه ها با شنیدن این جمله لبخند شیرین شان به ناراحتی و اخم تبدیل شد و با
بی حالی دفتر خود را روی میزگذاشتند. آخر ساعت بود که مهسا با شیطنت همیشگی اش پرسید:
خانم چرا هیچ وقت زنگ هنر را کار نمی کنید و زهرا در ادامه او گفت: راست می گه چرا؟
معلم سال قبل هم زنگ هنر را کار نمی کرد. من در مقابل سوال بچه ها بسیار ناراحت و خجل
شدم و دنبال جوابی برای آن ها می گشتم که صدای زنگ مدرسه مرا نجات داد. بچه ها از کلاس
بیرون رفتند و من با خود گفتم به راستی چرا من زنگ هنر را کار نمی کنم. چرا که بچه
ها حق دارند از این زنگ که به عنوان یک ساعت رسمی در برنامه ی درسی آن ها گنجانده شده
است استفاده کنند.