جهت دانلود موارد زیرا بخوانید .
جیمی دیمون (مدیر
عامل جی. پی. مورگان):
« من
در هر زمانی ترجیح می دهم یک اجرای درجه یک و استراتژی درجه دو داشته باشم, تا یک
ایده درخشان و مدیریت معمولی.» (حباب
داتکام, 2002)
لری
بوسیدی (مدیر
عامل سابق الاید سیگنال):
«
استراتژیهـا اغلب شکست می خورند زیرا ضعیف اجـــرا می شوند.» ( کتاب , اجرا: رشته به انجام رساندن
کارها, 2002)
متاسفانه ایده تفکیک
پذیری اجرا از استراتژی در
دهه گذشته جایگاه ثابتی در اندیشه مدیریتی پیدا کرده است.
این اشتباه دقیقا همان چیزی است که وقتی افراد
سعی بر فهمیدن دلایل شکست می کنند (به ویژه اگر پای یک شرکت مشاور در میان باشد)
اتفاق می افتد. این موهبت بزرگی برای شرکت های مشاور است زیرا به آنان اجازه می
دهد که بگویند: «این توصیه استراتژیک ما نیست که باعث شکست شما می شود بلکه اجرای
نادرست ممکن است باعث ناکامی شما شود. برای جلوگیری از این مطلب ما پیشنهاد می
کنیم با ما یک قرارداد مدیریت پروژه نیز ببندید.»
استراتژی درخشان، اجرای ضعیف تنها
یک وهم است.
زیرا تنها استراتژی می تواند به حق درخشان خوانده شود که نتایجش عالی و نمونه
باشد. استراتژی که نتیجه عالی نداشته باشد، بدون تردید شکستی بزرگ محسوب می شود.
مثل اینکه بگوییم برنامه تبلیغاتی درخشانی که نتیجه اش برد رقیب است؟!. آیا
پذیرفته است؟!.