مجموعه‌ای از اشعار طنز که فی البداهه سروده شده است مثال برای خدمت سربازی @پیش فنگ و دوش فنگ و پیش فنگ @هر دو بازویم شده مانند سنگ @داده اند از بهر دشمن دست من @یک تفنگ و یک کت و شلوار تنگ @یک دو سالی را باید خدمت میهن کنم @یا که جنگ با دشمنان خصم اهریمن کنم @یا که بر زندان و زندان بان شوم @یا خودم زندان و بر زندان شوم @چون که مخلص هستم و هم آس و پاس @کرده ام بر تن دو سال است این لباس @ و اشعار دیگری از این قبیل مثال مترو که گفتم ...به مترو میروی حیران بمانی@به زور هم که شده خود را تپانی @تو حیران بوده از خلق خمیده @همه گوشی به دست در هم تپیده @یکی بازی یکی چت دیگری منگ @یکی با گوشی خود گوش آهنگ @چوجیب خود خالی کرده هر روز @درآمد می‌کند کسب شاد و بهروز@
برچسب ها:
شعر طنز طلوع شکیبا