چکیده
حوزه ی جغرافیایی ابهررود در استان زنجان به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی اش وضعیتی دارد که شناخت کم و کیف تطورات فرهنگی آن منطقه در دوره ی اشکانی می تواند ما را در درک بهتر تحولات فرهنگی شمال غرب کشور در دوره ی اشکانی یاری دهد.
این پژوهش در قالب یک بررسی میدانی و به منظور روشن نمودن وضعیت فرهنگی منطقه و تغیررات و تطورات فرهنگی منطقه در دوره¬ی اشکانی انجام پذیرفت؛ در این راستا بررسی حوزه¬ی جغرافیایی ابهرورد (شامل شهرستان¬های ابهر و خرم¬دره ) در دو فصل انجام پذیرفت و در نتیجه 257 محوطه باستانی شناسایی گردید که از این بین، 62 محوطه دارای آثار اشکانی بود. مطالعه¬ی گونه¬شناسی سفال اشکانی منطقه و نیز درک و دریافت کلی الگوی استقراری منطقه در دوره¬ی اشکانی از نتایج مهم این پژوهش است که بر اساس آنها مشخص گردید در دوره¬ی اشکانی استقرارها نسبت به دوره¬ی قبل ( هخامنشی) از نظر تعداد افزایش چشمگیری داشته و حتی استقرارهای دوره¬ی بعد ( ساسانی) به اندازه¬ی دوره¬ی اشکانی نیست؛ این نشان¬گر تغییرات جمعیتی یا تغییر الگوی پراکنش استقرارها نسبت به دوره¬ی قبل است، همچنین مشخص گردید که بیشتر استقرارهای منطقه روستاهای کوچکی هستند و شواهدی از مراکز شهری شناسایی نشد؛ همچنین به نظر می¬رسد فرهنگ مادس منطقه در دوره¬ی اشکانی، ضمن تأثیرپذیری از فرهنگ مناطق پیرامونی( بویژه غرب کشور) دارای برخی ویژگی¬های بومی- محلی است که آن را از سایر مناطق غرب و شمال¬غرب کشور تا حدی متمایز می¬کند.
مقدمه
اوضاع و احوال سرزمين ايران در محدوده زماني حدود پنج قرني پس از فروپاشي سلوكيان تا برآمدن ساسانيان آنچانكه بايد و شايد دانسته شده است در اين دوره طغيان و خيزش ناگهاني قوم ايراني "پرثوه" بر عليه سلوكيان زمينه ساز پديد آمدن حكومتي شد كه به تدريج از يك قدرت محلي به حكومتي جهاني تبديل شد. حكومتي كه در دوران اوج و عظمتش به راستي شايسته لقب «امپراتوري» است. امپراتوري اي كه گاه به مصداق خاستگاه قومي¬اش “پارتيان” و گاه به مناسبت نام جد بنيان گذارانش "اشكاني" ناميده ميشود.
تحولات سياسي و اجتماعي و فرهنگي سرزمين ايران در دوره اشكاني عمداً يا سهواً مورد غفلت واقع شده طوريكه منابع تاريخي ايران اشارات اندكي به اين دوره دارند و حتي در شاهنامه فردوسي نيز كه به نوعي بيانگر بخش قابل توجهي از تاريخ اساطيري ايران و ايرانيان است تعداد ابياتي كه به تاريخ اشكاني اشاره دارد بسيار ناچيز است و خود حكيم طوس در اين خصوص مي گويد:
از ایشان به جز نام نشنیده¬ام نه در نامه¬ی خسروان دیده¬ام
بيشترين اطلاعات تاريخي پيرامون اشكانيان برگرفته ازمنابع تاريخي روميان است كه ضمن ثبت و ضبط وقايع و رويدادهاي امپراتوري روم آنجاهايي كه اين رخدادها به نوعي به ايران و ايرانيان مرتبط بوده اشاراتي نيز به تاريخ ايران شده بسياري از انديشمندان سكوت منابع ايراني در خصوص تاريخ اشكاني را ناشي از بي¬توجهي عمدي ساسانيان به تاريخ و فرهنگ اشكاني و حتي به رغم برخي تلاش آنها در نابودي آثار اشكاني مي¬دانند. به اين دليل كه گويا ساسانيان اشكانيان را بيگانگاني مي¬پنداشتند كه غاصب حكومت ايران و تاج و تخت شاهنشاهي هخامنشي هستند.
به هر حال صرفنظر از اين مباحث كه پرداختن به آنها در اين مجال نمي¬گنجد پژوهشهاي باستان-شناسي اين امكان را فراهم مي¬آورد تا فارغ از صحت و سقم مدراك تاريخي با استناد به بقاياي ملموس مادي بتوان تصويري واقعي از تحولات و تطورات فرهنگي دوره اشكاني به دست داد.
تا چند دهه پيش كمبود و پراكندگي يافته¬هاي باستان¬شناسي دوره اشكاني (به ويژه در سرزمين اصلي ايران) باعث شده بود كه اطلاعات باستان¬شناختي از فرهنگ اشكانيان بسيار كم و مبهم باشد . خوشبختانه در چند دهه اخير در نتيجه تلاش باستان¬شناسان باعث شده تا تعداد قابل توجهي محوطه¬هاي باستاني مربوط به دوره اشكانيان در يك گستره وسيع جغرافيايي از آن آسياي مركزي تا سوريه شناسايي و مطالعه شوند و از اين رهگذر امكان آن فراهم آيد تا با استناد به جديدترين يافتههاي علمي بتوان تصويري صحيح تر از فرهنگ و تمدن ايران در دوره اشكاني به دست داد. در اين بين آنچه بسيار ضروري مي نمايد داشتن تصويري كلي از پراكندگي سكونتگاهها و الگوهاي استقراري دوره اشكاني در گستره فلات ايران است تا از اين طريق بتوان ضمن شناخت و درك صحيح¬تر وضعيت كلي مناطق و نواحي و مراكز مهم ايران در دوره اشكاني به انتخاب گزينش و معرفي نقاط و اماكني پرداخت كه باستان¬شناسان بتوانند با شيوه¬هاي خاص مطالعاتي خويش (گمانه زني، لايه نگاري ، كاوش) از آن مكان ها اطلاعاتي فراهم آورند كه به توسعه و تكميل دانسته¬هاي ما در مورد اشكانيان بينجامد.
در همين راستا در دهه¬هاي اخير باستان¬شناسان ايراني و خارجي فعاليت¬هاي قابل توجهي انجام دادهاند اما در بسياري از مناطق ايران از جمله منطقه مورد نظر اين پژوهش ، مطالعات جدي انجام نگرفته است.
دشت ميان كوهي ابهر در استان زنجان به عنوان گذرگاه و معبر طبيعي بين فلات مركزي و شمال¬غرب ايران با ويژگيها و قابليت¬هاي خاص اقليمي¬اش پتانسيل لازم جهت استقرار جوامع انساني را دارا مي باشد. ليكن به دليل فقدان يا كمبود مطالعات و پژوهشهاي دقيق باستان¬شناختي وضعيت كلي اين منطقه در دوران تاريخي به ويژه اشكاني چندان روشن نيست اين در حاليست كه در مناطق مجاور آن (آذربايجان،كرمانشاه، همدان) آثار فراواني از دوره اشكاني شناسايي شده و به همين دليل مي¬توان گفت منطقه مورد نظر اين پژوهش همچون حلقه مفقوده¬اي است كه مطالعه آن مي تواند ما را درك و شناسايي بهتر شمال¬غرب ايران و عصر اشكاني و نيز كم و كيف ارتباطات احتمالي اين منطقه با ساير مناطق ايران در آن دوره ياري دهد.
سئوالات اصلي اين پژوهش عبارتند از :
فهرست مطالب
چکیده ...................................................... 1
مقدمه ........................................................... 2
فصل اول، بررسی ویژگی¬های ناحیه ابهر و خرم¬دره .... 7
جغرافیای طبیعی ............................ 8
موقعیت جغرافیایی و وسعت ........................... 8
توپوگرافی و ارتفاعات منطقه ابهر و خرم¬دره .............. 8
زمین شناسی ................................ 9
هیدروکلیماتولوژی ........................ 12
بارندگی ........................................ 12
درجه حرارت ........................ 13
رطوبت نسبی ...................... 13
باد ........................ 13
تبخیر ................................. 14
منابع آب ..................................... 14
وضعیت خاک¬ها ............................ 15
پوشش گیاهی ............................. 15
فصل دوم، نگاهی به تاریخ اشکانی ............. 17
مقدمه 18
جغرافیای پارت 27
ساختار حکومت اشکانی 28
فصل سوم، سفال اشکانی 44
سفال اشکانی 45
منطقه¬ی غرب ایران 46
منطقه¬ی آذربایجان 56
شمال ایران 57
شرق ایران (سیستان) 57
جنوب ایران 58
فصل چهارم، بررسی باستان¬شناختی 60
فصل پنجم، گونه¬شناسی سفال¬های اشکانی منطقه 177
فصل ششم، تجزیه و تحلیل داده¬ها 231
فصل هفتم، نقشه¬ها و نمودارها 237
فصل هشتم، خلاصه و نتیجه¬گیری 261
فهرست منابع 265
برچسب ها:
بررسی و تحلیل آثار و استقرارهای اشکانی حوزه ی جغرافیایی ابهرورد