مديريت استراتژيک
آنچه خواهيم آموخت:
چرايي مديريت استراتژيك
تعريف استراتژي
مفهوم مديريت استراتژيك
فرايند عمومي مديريت استراتژيك
مكاتب استراتژيك
جهت گيري هاي اساسي در مديريت استراتژيك
هنر و علم تدوين, اجرا و ارزيابي تصميمات همه جانبه به منظور توانمندسازي سازمان در دستيابي به اهداف مورد نظر.
به مجموعه تصمیمات و فعالیتهایی که در راستای تدوین، اجرا و کنترل استراتژی جهت دستیابی به اهداف سازمان رخ می دهند.
برخي اصل واژه استراتژي را از واژه فارسي ”استربان“ به معني پيش قراول در لشكر شاهان هخامنشي مي دانند.
برخي معتقدندكه اولين بار يونانيها از اين كلمه استفاده كردندكه مركب از stratus به معني ارتش و ago به معناي رهبري است و كاركرد آن بصورت ذيل بوده است:
راهي است كه رسيدن به هدف را تضمين نموده و جهتگيري سازماني را براي بكارگيري توانمندي سازماني و بهرهگيري از فرصتها فراهم ميسازد.
مقايسهاي كه هر سازماني بين مهارتها، منابع داخلي، فرصتها و ريسكها مينمايد و راه مناسب و كارآمدي براي پاسخگوئي به شرايط انتخاب مينمايد.
استراتژيست ها: افرادي هستند که مسئول موفقيت يا شکست سازمان مي باشند.استراتژيست ها داراي عنوان هاي مختلف شغلي هستند مثل مدير عامل، رئيس هيئت مديره ، مدير يا مالکان سازمان. سه مسئولیت استراتژیستها عبارتند از:
ایجاد یک بستر برای تغییر
ایجاد تعهد و احساس مالکیت
ایجاد توازن بین ثبات و نوآوری
بيانيه هاي مأموريت
فرصت ها و تهديدات خارجي
نقاط قوت و ضعف داخلي
اهداف بلند مدت
استراتژي ها
سياست ها: سياست ابزاري است که بدان وسيله مي توان به اهداف ساليانه دست يافت.
مينتزبرگ ( 1994 ) تمايز آشكاري بين تفكر استراتژيك و مفاهيمي چون برنامه ريزي استراتژيك قائل است. او اشاره مي كند كه برنامه ريزي استراتژيك، تفكر استراتژيك نيست و استدلال مي كند كه هركدام از واژه ها بر مراحل مختلفي از فرايند توسعه استراتژي توجه دارند .
از ديد وي، برنامه ريزي استراتژيك بر تجزيه وتحليل تمركز داشته و با تعيين و فرموله كردن استراتژي هاي موجود سروكار دارد. درحالي كه تفكر استراتژيك بر تركيب تاكيد دارد و با استفاده از شهود وخلاقيت يك نگرش منسجم از موسسه ايجاد مي كند. او ادعا مي كند كه برنامه ريزي استراتژيك فرايندي است كه بايد بعد از تفكر استراتژيك اتفاق بيفتد.
تفكر استراتژيك عبارت از شناسايي استراتژيهاي قابل اطمينان كه به خلق ارزش بيشتري براي مشتري منجر ميشود.
بر اساس تعریف Bonn,2005 : حل مشکلات استراتژیک در محیطی با پیچیدگی، ابهام و رقابت بالا
هنري مینزبرگ تفكر استراتژيك را يك نماي يكپارچه از كسب و كار (سازمان) در ذهن ميداند.
اجزاء تفکر استراتژیک:
.1تفکر سیستمی(دیدن اجزا و ارتباط بین آنها)
.2خلاقیت(خلق محصولات، خدمات، ایده ها و فرایندهای کاربردی و ارزشمند)
.3داشتن چشم انداز
رهبری استراتژیک فرایندی است برای اثرگذاری بر موفقیت مطلوب چشم انداز که به وسیله رهبران مورد استفاده قرار می گیرد
رهبری استراتژیک عبارت است از توانایی ایجاد چشم انداز استراتژیک برای سازمان و ایجاد انگیزه در دیگران برای پذیرش آن چشم انداز .
برچسب ها:
مدیریت استراتژیک تفکر استراتژیک رهبری استراتژیک Management استراتژیست مدیریت بیانیه های مأموریت فرصت ها و تهدیدات خارجی نقاط قوت و ضعف داخلی