عنوان مقاله: ابراهیم بت شکن
قالب فایل: WORD
فهرست مطالب:
● ابراهيم در صدد شكستن بتها برآمد
● محاكمه ابراهيم
● ابراهيم ميان آتش نمروديان
● جبرئيل نزد حضرت ابراهيم آمد
● نمرود و آزر چه ديدند؟
* بخشی از ابتدای مقاله:
ابراهيم(ع) در آغاز با كمال ملايمت و ادب و با منطقي مستدل و تذكراتي سودمند به دعوت مردم بت پرست شهر خويش پرداخت اما وقتي ديد سخنان منطقي او در دل آن مردم استعمار زده و فريب خورئه اثر نمي كند و به جاي منطق و استدلال به يك سلسله سخنان پوچ و بي اساس متوسل مي شوند و رشد آن را ندارند كه وضع ناهنجار خود را از راه تذكرات سودمند وي درك كنند درصدد برآمد از راه عمل، فطرت خفته آنها را بيدار كند تا بفهمند كه در مورد پرستش بتان بي جان اشتباه مي كنند. به همين منظور تصميم رفت آن مجسمه هاي چوبي، سنگي و فلزي را كه منشا آن همه بدبختي و عقب ماندگي مردم شده بود، در هم بشكند و عملا به آنها نشان بدهد كه به آنها مالك چيزي نيستند و سودي به كسي نمي رسانند و حتي قادر به دفع ضرر و زيان از خود هم نيستند و در لابلاي سخنان خود اين مطلب را به آنها گوشزد كرد و به شكستن بتها تهديد شان نمود و چنين گفت: « به خدا سوگند پس از آنكه به سخنان من گوش فرا ندهيد و پشت كنيد و برويد، در كار بتهاتان تدبيري مي كنم و چاره آنها را خواهم كرد» و براي انجام اين منظور تبري تهيه كرد و در انتظار فرصتي بود تا منظور خود را عملي كند.
اين فرصت هنگامي به دست ابراهيم افتاد كه مردم براي برگزاري عيد مخصوص خود- كه مطابق روايتي كه مجلسي (ره) نقل كرده در روز نوروز بود عازم خروج از شهر شدند و دسته دسته از شهر بيرون رفتند.
در اينجا قرآن كريم در سوره صافات داستان را چنين بيان مي كند كه ابراهيم نگاهي به ستارگان كرد و گفت كه من بيمارم، مردم نيز روي از وي گردانيده و او را در شهر گذارده رفتند. ابراهيم نزد خدايانشان آمد و گفت: چرا چيزي نمي خوريد شما را چه شده كه سخني نمي گوييد؟ آن گاه پيش آمد و ضربتي سخت بر آنها نواخت....
برچسب ها:
ابراهیم(ع) نمرود آزر جبرئیل آتش گلستان محاکمه ابراهیم آتش نمرودیان شکستن بتها