در يك ساختمان فولادي مهاربندي شده 5 طبقه واقع در منطقهاي با لرزه خيزي زياد (شتاب پايه 3/0)، جرم هر طبقه (با احتساب 20 بار زنده) برابر 480 تن و ارتفاع هر طبقه برابر 3 متر ميباشد، و سختي همه طبقات يكسان است. اگر برش پايه ناشي از زلزله برابر 300 تن باشد، نيروي زلزله كفها را محاسبه كنيد. جرم كفها مساوي طبقات فرض شوند (از اثر جرم افزوده ديوارها بر كف صرف نظر كنيد).
ميتوان نتيجه گرفت كه نتايج حاصل از رابطه توصيه شده در آييننامه 2800 براي محاسبه نيروي كفها مقادير بزرگتري از نيروي طبقات را بدست ميدهد. اين تناقض را اينگونه ميتوان توجيه نمود كه اگر چه اثر مدهاي بالاتر در برش پايه چندان ظاهر نميشود و در جابجاييهاي كلي سازه كم اثر است، اما ميتواند نيروي يك طبقه را بهطور موضعي افزايش داده و در صورت ضعيف بودن كف، موجب خرابي آن گردد. به همين جهت، در آييننامه نيروي كفها كه فقط براي طراحي كف بكار ميرود (و براي طراحي ساير عناصر لرزهبر همچون بادبند و ديوار برشي استفاده نميشود) بيش از نيروي طبقات درنظر گرفته شده است.
1. سازه به صورت سه بعدي تحليل ميشود
2. كليه كفها صلب فرض ميشوند
3. برنامه براي هر كف صلب دو حركت انتقالي در جهات X و Y و يك چرخش حول محور قائم در نظر ميگيرد
4. توزيع نيرو بين عناصر بين عناصر لرزهبر بطور خودكار به نسبت سختي آنها صورت ميگيرد و بدين ترتيب نيروهاي وارد به كليه اجزاي سازه محاسبه ميشوند
برچسب ها:
پاورپوینت ديافراگم بررسی ديافراگم اجزاي الحاقي ديافراگم زلزله سطح بهرهبرداري