عنوان مقاله: موانع تکوين دولت مدرن و توسعه اقتصادي در ايران
قالب فایل: WORD
* بخشی از ابتدای مقاله:
نهاد دولت همواره نقشي تعيين کننده در توسعه اقتصادي ايفا نموده است. با اينهمه، اهميت دولت در توسعه اقتصادي، چه درعمل و چه در نظر، از فراز و نشيب هاي متعددي گذشته است.
علم اقتصاد با نام اقتصاد سياسي و به عنوان شاخه اي ازعلم سياست، براي کمک و مشاوره دادن به دولتمردان در اداره امور اقتصادي، متولد شد. با گسترش سرمايه داري، عنصر سياسي اين شاخه ازدانش، به مرور کم رنگ گرديد و در پايان قرن نوزدهم اين شاخه ازدانش با نام جديد علم اقتصاد هويتي مستقل يافت.
اما ديري نپاييد که دولت به کانون نظريات و مديريت اقتصادي بازگشت. در کشورهاي سرمايه داري پيشرفته، با تولد اقتصاد رفاه عمومي آرتور پيگو و متعاقب آن تولد اقتصاد کلان کينز، نقش دولت در مديريت اقتصادي مجددا مورد توجه قرارگرفت و درچارچوب علم اقتصاد فرمول بندي گرديد. اقتصاد رفاه نشان داد که بازار کاملا آزاد نارسا است و بدون مداخله ونظارت دولت نميتواند متضمن تخصيص مطلوب منابع از ديد کل جامعه باشد. لذا، دولت ميبايست مستقيما به توليد کالاهاي عمومي که خارج از حيطه توانايي بازارميباشد، اقدام نمايد و در مورد کالاهاي نيمه و شبه عمومي، به تنظيم بازار، از جمله تنظيم قيمت ها و کنترل قدرت انحصارات بپردازد تا شرايط مطلوب براي عمکرد بهينه بازار را فراهم آورد.
بعد از جنگ جهاني دوم، به لحاظ نظري وعملي، کفه ترازو به زيان ليبراليسم اقتصادي و بسود نظارت دولت برروابط اقتصادي چرخيد. در کشورهاي سرمايه داري پيشرفته غرب، نظريه اقتصاد کلان کينز چيره گشت و اقتصادهاي ناظر بر رفاه همگان جانشين اقتصادهاي آزاد ليبرالي گرديد. در اروپاي شرقي و بخش هايي از آسيا، سوسياليسم با سرعت گسترش يافت و براي نزديک به دو دهه دستآوردهاي اقتصادي چشمگيري به ارمغان آورد. کشورهاي درحال رشد و توسعه نيافته نيز براي مقابله با کلونياليسم، استعمارنو و تسريع آهنگ توسعه به مديريت دولتي اقتصاد، روي آوردند.
در کشورهاي سرمايه داري پيشرفته، جنگ جهاني دوم موجب پيدايش اتحادهاي سياسي جديدي، با شرکت فعال نيروهاي سياسي چپ گرديد. نقش برجسته چپ در مبارزه عليه فاشيسم و گسترش جنبش و سنديکاهاي کارگري موجب شد تا پس ازپايان جنگ جهاني دوم مسئله تامين اشتغال و رفاه در صدر دستور کاردولت هاي سرمايه داري غرب قرار گيرد. از سوي ديگر، موفقيت برنامه مارشال در بازسازي اقتصاد ويران اروپاي غربي و ژاپن، مستلزم شرکت فعال نهاد دولت در فعاليت هاي اقتصادي بود. گرچه در فضاي سياسي جنگ سرد، گسترش جنبش هاي کارگري به نحو قابل توجهي محدود شده بود، اما عوامل فوق موجب شد تا توسعه سرمايه داري درغرب برپايه ائتلافهاي طبقاتي و توجه به ابعاد اجتماعي توسعه، نظير تامين اشتغال و رفاه عمومي استوار گردد....
برچسب ها:
دولت مدرن توسعه اقتصادی موانع تکوین اقتصاد ایران مدیریت اقتصادی سرمایه داری