تمامی فایل های موجود در آپادانا، توسط کاربران عرضه می شود. اگر مالک فایلی هستید که بدون اطلاع شما در سایت قرار گرفته، با شماره 09399483278 با ما تماس بگیرید.
تحقیق درباره عاشورا و بیداری ملت ها

تحقیق درباره عاشورا و بیداری ملت ها

تحقیق درباره عاشورا و بیداری ملت ها - 1 ‏عاشورا و موقعيت تراژيک ‏تراژدی فرد و نظام در «آنتيگونه»، «مردی برای تمام فصل‌ها»، «جادوگران شهر سالم»، ع...

دسته بندی: عمومی » گوناگون

تعداد مشاهده: 8 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: .doc

تعداد صفحات: 37

حجم فایل:45 کیلوبایت

  پرداخت و دانلود  قیمت: 7,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
0 0 گزارش
  • لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
    دسته بندی : وورد
    نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
    تعداد صفحه : 37 صفحه

     قسمتی از متن word (..doc) : 
     

    1
    ‏عاشورا و موقعيت تراژيک
    ‏تراژدی فرد و نظام در «آنتيگونه»، «مردی برای تمام فصل‌ها»، «جادوگران شهر سالم»، عاشورا: يک مقايسه
    ‏کلِّ يومٍ عاشورا و کلِّ ارضٍ کربلا
    ‏آنان که ملت‌ها را آفريدند و بر فرازشان ايمانی و عشقی آويختند، آفرينندگان بودند و [آنان] اينسان زندگی را خدمت گزاردند.‏[‏۱]
    ‏    ‏ نخست ملت‌ها آفريدگار بودند و بسی پس از آن فردها. براستی، فرد خود تازه‌ترين آفريده است.‏[‏۲]‏
    ‏نيچه
    ‏ ‏شايد هيچ مفهومی به اندازه‌ی مفهوم «فرد» در تکوين جهان جديد، جهان بعد از دوره‌ی رنسانس، مؤثر نبوده باشد. مورخانی مانند ياکوب بورکهارت و فيلسوفانی مانند فريدريش نيچه و جامعه‌شناسانی‏ ‏ مانند گئورگ زيمل به‌صراحت از آن سخن گفته‌اند و آن را مهمترين دستاورد جهان نو دانسته‌اند. با اين همه، نمی‌توان گفت که اين مفهوم به‌تمامی در جهان نو روييده است، گرچه مسلّم است که به‌تمامی در جهان نو به بار نشسته است. در اين مقاله ابتدا می‌کوشم چگونگی شکل‌گيری اين مفهوم را روشن سازم و سپس نشان دهم که چگونه ميان واقعه‌ی عاشورا (موقعيت مؤثر در شکل‌گيری اين واقعه) و سه نمايشنامه‌ی ماندگار در سنّت غربی از حيث موقعيت تراژيک‏ ‏ شباهتهای اساسی وجود دارد، تا آنجا که می‌توان از يکی بودن «سرمشق» در آنها سخن گفت.
    ‏ياکوب بورکهارت (‏۱۸۹۷‏–‏ ۱۸۱۸)‏ ‏و فريدريش ويلهلم نيچه (‏۱۹۰۰‏–‏‌۱۸۴۴) ‏که زمانی‏ ‏در دانشگاه بازل با يکديگر دوست و همکار بودند درباره‌ی منشأ پديد آمدن «فرد» در دوره‌ی نو نظر يکسانی‏ ‏ داشتند و تقريباً در سخنان هردو آنان نيز متناقض‌نمايی مشابه ديده می‌شود. بورکهارت ظهور «فرد» را در ايتاليا چنين شرح می‌دهد:
    3
    ‏در قرون وسطی چنين می‌نمود که آدمی در حال رؤيا يا نيمه‌بيداری به سر می‌برد: هردو جهتِ آگاهی او ‏―‏ آگاهی معطوف به درون و آگاهی معطوف به بيرون ‏―‏ در زير پرده‌ای واحد قرار داشت. تار و پود اين پرده از ايمان دينی و شرم و حجب کودکانه و وهم و خيال تشکيل يافته بود و از خلال آن جهان و تاريخ به رنگهای عجيبی نمايان بود؛ و آدمی خود را تنها به عنوان عضو يک‏ ‏ قوم يا حزب يا خانواده يا گروهی از اين قبيل می‌شناخت. اين پرده نخستين‌بار در ايتاليا از ميان برمی‌خيزد و آدمی آغاز می‌کند به اينکه دولت و جامعه و همه‌ی چيزهای اين جهان را به‌طور عينی و چنانکه به‌راستی هستند مشاهده کند؛ و در عين حال آگاهی معطوف به درون نيز با تمام نيرو سر بر می‌دارد و آدمی فردی روحی و معنوی می‌شود و بدين خصوصيت خود واقف می‌گردد. در گذشته انسان يونانی به همين سان به فرق خود با غيريونانيان (بربرها) و فرد عرب به فرق خود با آسياييان ديگر که خود را فقط همچون عضوی از قومی می‌شناختند، واقف شده است. اثبات اينکه اوضاع سياسی ايتاليا در اين بيداری‏ ‏ و دگرگونی بزرگترين نقش را داشته است دشوار نيست.‏[‏۳]‏
    ‏انسان يونانی و انسان عرب (مسلمانان قرون اوليه‌ی هجری)، در گذشته، در اينجا به‌منزله‌ی دو نمونه‌ای معرفی می‌شوند که بر ظهور مفهوم «فرد» در ايتاليای دوره‌ی رنسانس تقدم دارند، اما چرا؟ بورکهارت در اين باره چيزی به ما نمی‌گويد (جز آنچه پيشتر گفت) و حتی آنچه در خصوص ايتاليای دوره‌ی رنسانس نيز می‌گويد، اثبات اينکه اوضاع سياسی ايتاليا در اين بيداری‏ ‏ و دگرگونی‏ ‏ بزرگترين سهم را داشته است، فقط نگريستن به سطح است. متناقض‌نمای او در همين جاست.
    ‏نيچه فيلسوف است و عمق را بيشتر می‌کاود. او در گفتاری «درباره‌ی بُت نو»، چنين گفت زرتشت، بخش يکم، چنين می‌گويد:
    ‏جايی هست که هنوز ملت‌ها و رمه‌ها در آن هستند. اما نه اينجا نزد ما، برادران: اينجا دولت‌ها هستند.
    دولت؟ دولت چيست؟ پس اکنون گوش با من داريد تا کلام خويش را درباره‌ی مرگ ملت‌ها در ميان گذارم.
    دولت نام سردترينِ همه‌ی هيولاهای سرد است و اين دروغ از دهان‌اش بيرون می‌خزد که « من دولت، همان
    3
    ‏ ‏ ملت‌ام».
    ‏اين دروغ است! آنان که ملت‌ها را آفريدند و بر فرازشان ايمانی و عشقی آويختند، آفرينندگان بودند و [آنان] اينسان‏ ‏ زندگی را خدمت گزاردند.
    ‏اما نابودگران‌اند آنان که بهر بسياری دام می‌نهند و دولت می‌نامندش: اينان يک‏ ‏تيغ و يک صد آز بر فراز آنان می‌آويزند.
    ‏آنجا که هنوز ملتی برجاست، دولتی در کار نيست و از او چون چشم بد و زيرِ پا نهادن ِ سنّت‌ها و حقوق بيزارند.‏[‏۴]‏
    ‏نيچه در چند گفتار فروتر، «درباره‌ی‏ ‏ هزار و يک ‏ ‏غايت»، عباراتی می‌نويسد که به‌وضوح با سخن پيشترش، «آنان که ملت‌ها را آفريدند و بر فرازشان ايمانی و عشقی آويختند، آفرينندگان بودند»، در تناقض قرار می‌گيرد:
    ‏نخست ملت‌ها آفريدگار بودند و بسی پس از آن فردها. براستی، فرد خود تازه‌ترين آفريده است.‏[‏۵]‏
    ‏نيچه از آفرينندگانی که ملت‌ها را آفريدند سخنی به ميان نمی‌آورد. آيا اين آفرينندگان همان افراد بودند؟ نيچه می‌داند که «فرد» مفهومی تازه است و برای آنکه به انتساب نادرست تاريخی يا پس و پيش گويی تاريخی (anachronism‏) متهم نشود از اين آفرينندگان با تعبير «فرد» سخن نمی‌گويد. اما آيا واقعاً چنين است؟‏ ‏ مسلماً «فرد» به عنوان مقوله‌ای فراگير در جهان بعد از رنسانس به ظهور رسيده است، اما آيا هيچ طلايه‌داری در جهان قديم نداشته است؟ بورکهارت‏ ‏ و نيچه به‌تلويح از طلايه‌داران آن سخن می‌گويند، اما آن را روشن نمی‌کنند. در فروتر کلام دليل آن را خواهيم ديد.

     

    برچسب ها: تحقیق درباره عاشورا و بیداری ملت ها عاشورا و بیداری ملت ها دانلود تحقیق درباره عاشورا و بیداری ملت ها عاشورا بیداری ملت تحقیق درباره عاشورا بیداری
  

به ما اعتماد کنید

تمامي كالاها و خدمات اين فروشگاه، حسب مورد داراي مجوزهاي لازم از مراجع مربوطه مي باشند و فعاليت هاي اين سايت تابع قوانين و مقررات جمهوري اسلامي ايران است.
این سایت در ستاد سازماندهی ثبت شده است.

درباره ما

فروش اینترنتی فایل های قابل دانلود
در صورتی که نیاز به راهنمایی دارید، صفحه راهنمای سایت را مطالعه فرمایید.

تمام حقوق این سایت محفوظ است. کپی برداری پیگرد قانونی دارد.