موضوع : رابطه هوش عاطفی مدیران با سبک رهبری تحول بخش
توضیح : این فایل به صورت ورد و آماده چاپ می باشد
فصل اول :
كلیات تحقیق
مقدمه :
در عصر حاضر سازمان ها به طور فراینده ای با محیط های پویا و در حال تغییر مواجه اند و بنابراین به منظور بقاء و پویایی خود مجبورند که خود را با تغییرات محیطی سازگار سازند در واقع سازمانهایی کارآمد محسوب می شوند که علاوه بر هماهنگی با تحولات جامعه بتوانند مسیر تغییرات و دگرگونی ها را نیز در آینده پیدا کرده قادر باشند که این تغییرات را در جهت ایجاد تحولات مطلوب برای ساختن آینده ای بهتر هدایت کنند . نو آوری و لزوم تطبیق یافتن با شرایط زمان و ضرورتهای روز از مسائلی است که در فقه اسلامی ما نیز ریشه دار است . به ویژه در احادیث دینی ما آمده آنکه دو روزش مانند هم باشد مغبون می باشد کریستوفرایت نيز گفته است كه سازمان ها نمی توانند از تغییر بگریزند همانگونه که ذرات آب اقیانوس از موج نمی توانند بگریزند
( سادلر ، 1380 ، ص ت مقدمه )
توجه به هیجان ها و عواطف و کاربرد مناسب آنها در روابط انسانی ، درک هیجان های خود و دیگران و مدیریت مطلوب آنها و نیز ایجاد همدلی با دیگران و استفاده مثبت از هیجان ها در تفکر و شناخت ، موضوعی است که طی دهه گذشته ، با عنوان هوش هیجانی( عاطفی ) مورد توجه قرار گرفته است .
بررسی ها نشان داده است که گوی رقابت آینده را مدیرانی خواهند ربود که بتوانند به طور اثر بخش و نتیجه بخش با منابع انسانی خود ارتباط بر قرار کنند . در این زمینه هوش عاطفی یکی از مؤلفه هایی است که می تواند در روابط مدیران با اعضای سازمان نقش مهمی ایفاء کند و به گفته گلمن ( 1998 ) شرط حتمی و اجتناب ناپذیر در سازمان به حساب می آید . اخیراً برخی از دانشمندان نیز دریافته اند که هوش عاطفی با اهمیت تر از بهره هوشی برای یک مدیر و رهبر است .
هیچ دلیری ندارد افرادی که بهره هوشی بالایی دارند حتما موفق ترین ها باشند ، کم نیستند افراد نابغه ای که در دوران تحصیلی شان بالاترین نمرات را به دست آوردند . اما وقتی وارد اجتماع شدند نه در شغلشان ، نه در زندگی خصوصی شان نه در هیچ چیز دیگر موفق نبودند . در مقابل ، کسانی هم هستند که در طول مدرسه هرگز معدل خیلی بالایی نداشتند ، اما به جاهایی رسیدند که خیلی از شاگرد اول ها باید زیر دست آنها کار کنند ؛ این همان برخورداری از هوش عاطفی است .
بیان مسئله :
رهبری یک سازمان برای انطباق با تغییرات و به منظور بقاء و رشد در محیطهای جدید ، ویژگیهای خاصی را می طلبد که عموماً مدیران برای پاسخ به آنها با مشکلات بسیاری مواجه می شوند . یکی از مهمترین خصیصه ها که می تواند به رهبران و مدیران در پاسخ به این تغییرات کمک کند ، هوش عاطفی است .
هوش عاطفی موضوعی است که سعی در تشریح و تفسیر جایگاه هیجانها و احساسات در توانمندیهای انسانی دارد . مدیران بر خوردار از هوش عاطفی ، رهبران موثری هستند که اهداف را با حداکثر بهره وری ، رضایتمندی و تعهد کارکنان محقق می سازند( مختاری پور 1384 )
هوش منطقی از طریق وراثت و هوش عاطفی از طریق آموزش و یادگیری ایجاد
می شود .
دانیل گولمن می گوید :
« بدون داشتن هوش عاطفی زیاد هم می توان در رهبری موفق شد به شرطی
که خیلی خوش شانس باشیم و شرایط به نفع باشد . مثلاً بازار در دوران رونق باشد ،
رقبا ضعیف باشند و بزرگترین رقبا نادان و بی عرضه باشند . » .
( شریفیان ثانی ، 1383 ، 65 )
امروزه اثر سازمانها برای حفظ موقعیت رقابتی خود نیاز به تغییرات سریع دارند . تغییرات سریع مستلزم آن است که سازمانها دارای رهبران و کارکنانی باشند که انطباق پذیر بوده و به صورت مؤثر کار کنند ، به طور مداوم سیستم ها و فرآیند ها را بهبود بخشند و مشتری مدار باشند .
رهبری تحول بخش از جدیدترین نظریات سبکهای رهبری است . که بسیار مورد توجه قرار گرفته است . مزایای بسیاری برای سبک رهبری تحول بخش شناخته شده است از جمله افزایش رضایت شغلی و افزایش بهره وری سازمان و کاهش استرس بین زیر دستان ( باس ، 1990 )
در این تحقیق به دنبال یافتن جواب این سئوال هستیم : که آیا بین هوش عاطفی و سبک رهبری تحول بخش رابطه معنا داری وجود دارد ؟
اهمیت تحقیق
فهرست مطالبفصل اول :
كلیات تحقیق
مقدمه 2
بیان مسئله 3
اهمیت تحقیق 5
اهداف تحقیق 8
چار چوب نظری تحقیق 8
فرضیات تحقیق 10
تعریف واژه ها 10
فصل دوم :
مبانی نظری و پیشینه تحقیق 13
ابعاد هوش از دیدگاه اسپیرمن 16
نواع هوش از دیدگاه اشترن برگ 17
اهمیت هوش عاطفی 18
هوش هیجانی از دیدگاه مایر و سالووی 19
هوش هیجانی از دیدگاه بار – آن 20
مؤلفه های هوش عاطفی مایر ، سالووی و کارسو : 24
مدل ابعاد هوش عاطفی در محیط کار : 27
هوش عاطفی از دیدگاه دانیل گلمن 27
تعاريف هوش عاطفي 28
اهميت رهبري تحول بخش 32
ديدگاههاي صاحبنظران گوناگون در زمينه
رهبري تحول بخش 34
منابع 38