گاهی به کتاب تاملات(meditations): تاملات دکارت به واقع تمهیدی است بسیار خلاقانه برای تشویق خواننده به دنبال کردن پیچ و خم های برهان ها و استدلال ها. کتاب فرد را دعوت می کند به اینکه خودتان را جای همان “من”ی بگذارید که در متن سخن می گوید و از میان مراحل پی در پی تردید و روشن بینی راه باز کنید و پیش بروید. دکارت در تاملات عزم خود جزم میکند که ثابت کند میدان معرفتش تا کجا امتداد دارد و چه چیزهایی را می تواند بداند. دیدگاه غالب در فرانسه در سال ۱۶۴۰ یعنی زمانی که دکارت تاملات خود را نوشت، دیدگاه آیین کاتولیک بود که از بسیاری جهات با علم سرستیز داشت. دکارت همچنین با سنت فلسفه مدرسی دست و پنجه نرم می کرد. سنتی که تمایل داشت مهارت های مباحثه و مجادله را برتر از طلب حقیقت بنشاند. به طور کلی این کتاب حاوی حسب حال شش روز تامل از زاویه دید اول شخص است.
شک دکارتی (Cartesian doubt): که در آن برای نیل به مقاصد استدلالی هر عقیده ای که درباره آن یقین کامل ندارد خطا پنداشته می شود. روش شک مستلزم آن است که همه باورهای سابق خود را نادرست فرض کنیم. تنها باید به چیزی اعتقاد آوریم که کاملاً به درستی آن یقین داریم. کم ترین تردید درباره درستی آن برای کنار نهادنش کفایت می کند. یکی از چیزهایی که دکارت عقل گرا را از تجربه گرایان متمایز کرد، تاکید او بر میزان خطا پذیری و قابل اطمینان نبودن حواس به عنوان منشا اطلاعات مربوط به جهان بود. از سوی دیگر، دکارت بر خصلت تعمیم پذیری علم انگشت می گذاشت. به نظر میرسد روش شک دستوری در خصوص هر چیزی که بتوان در آن تردید روا داشت به شک و شبهه دامن
میزند، ولی واقعیت چیز دیگری است. دکارت در این باب شک نمی کند که معانی مورد نظرش از کلمات همانهایی است که آخرین باری که آن کلمات را استعمال کرده بود در نظر داشت. با این حال از منظر دکارت این اشکالی جدی نیست و شک دکارتی همچنان شکل جدیدی از شکاکیت باقی می ماند.
برچسب ها:
اندیشه و نظریات رنه دکارت فیلسوف فرانسوی