گزارش کارآموزي مطالعه و طراحي پل در 73 صفحه ورد قابل ويرايش
فهرست مطالب
فصل اول : آشنايي كلي با مكان كارآموزي ................... 1
فصل دوم : ارزيابي بخش هاي مرتبط با رشته عمران ........... 3
فصل سوم : آزمون آموخته ها و نتايج........................ 5
بخش اول : فهرست نشريات تيپ مورد استفاده در طراحي پلها و آبروها 6
نشريه 83...................................................... 7
نشريه ايران – كامپساكس........................................ 11
نشريه آزمايشگاه مكانيك خاك ................................... 19
بخش دوم : مطالعات مرحله اول طراحي پل....................... 23
بخش سوم : مطالعات مرحله دوم طراحي پل..................... 26
بخش چهارم : ديوارهاي خاك مسلح ژئوگريدي................... 40
بخش پنجم : سازه هاي خاكي فولادي........................... 52
شركت مهندسين مشاور اتحاد راه ، مشاور پروژه هاي راهسازي وزارت راه و ترابري در استانهاي اصفهان ، فارس ، كهكيلويه و بويراحمد و چهارمحال و بختياري مي باشد.
نمودار سازماني شركت به صورت زير مي باشد.
- امور اداري
شامل قسمتهاي حسابداري ، دبيرخانه و كارگزيني و ... مي باشد.
- طراحي سازه ( طراحي پل )
شامل مهندسين طراح پل ، مترورهاي پل و نقشه كش ها مي باشد.
- طراحي مسير ( طراحي راه )
شامل مهندسين طراح راه ، مترورهاي راه و نقشه كش ها مي باشد.
- مهندسين طراح پل
فارغ التحصيلان رشته عمران در مدارج كارشناسي ارشد و دكترا با گرايشات مختلف مانند : سازه ، خاك و پي ، هيدروليك ، رودخانه و... مي باشند.
- مهندسين طراح راه
فارغ التحصيلان رشته عمران در مدارج كارشناسي و كارشناسي ارشد با گرايش راه هستند.
- نقشه كش ها
فارغ التحصيلان رشته عمران و معماري در مدارج ديپلم فني و كارداني هستند.
- مترورها
فارغ التحصيلان رشته عمران و معماري در مدارج كارداني و كارشناسي مي باشند.
* بطوركلي فقط امور اداري اين شركت از فارغ التحصيلان رشته عمران استفاده نمي نمود.
2-1 شرح مسير
- نقشه موقعيت محور
2-2 مشخصات محل پل
- عكس هاي درباره موقعيت پل
- جمعيت استان و منطقه ، چند درصد جمعيت شهري و چند درصد روستايي ، جمعيت عشاير ، فعاليت مردم ( دامداري و كشاورزي
و ... ) ، وضعيت خاك ، آب ، جنگل و پوشش گياهي و وضعيت اقتصادي مردم
2-3 شرايط اقليمي محل پل
- موقعيت پل در چه طول و عرض جغرافيايي قرار دارد.
- ميانگين و حداكثرو حداقل دما ، متوسط بارش ، حداكثر تعداد روزهاي يخبندان ، ارتفاع محل پل
2-4 مستحدثات موجود در محدوده طرح
بررسي مستحدثاتي در محدوده پل كه مانع عمليات اجرايي گردد.
2-5 زمين شناسي
2-5-1 زمين شناسي عمومي
نقشه پهنه هاي رسوبي - ساختاري عمده ايران
2-5-2 چينه شناسي و سنگ شناسي منطقه مورد مطالعه
نقشه زمين شناسي محدوده مورد مطالعه
2-5-3 زمين شناسي ساختماني منطقه
وضعيت گسل ها ، چين خوردگي ها ، راستاي محوري ناوديس ها و تاقديس هاي احتمالي
2-5-4 لرزه خيزي منطقه مورد بررسي
نقشه منحني هاي هم شدت زمين لرزه هاي ايران
نقشه پهنه بندي مقدماتي خطر نسبي زمين لرزه در ايران
2-5-5 زمين شناسي تفضيلي ساختگاه پل
2-5-6 آزمايشات پيشنهادي مورد نياز براي پل
1. آزمايشات ضربه و نفوذ استاندارد (spt)
2. آزمايش دانه بندي و تعيين حدود اتربرگ در لايه هاي متفاوت جنس زمين
3. تعيين درصد رطوبت ، وزن مخصوص در لايه هاي مختلف و تعيين عمق آب زيرزميني
4. آزمايشات سه محوري بر روي نمونه دست نخورده اشباع به تعداد لايه هاي خاك و تعيين پارامترهاي c و
5. آزمايشات تحكيم بر روي نمونه هاي دست نخورده ريزدانه قابل تحكيم
6. آزمايشات برشي مستقيم در نمونه هاي لايه هاي متفاوت جنس خاك
7. انجام آزمايشات cpt براي خاكهاي با spt بين 1 الي 3 ( فاقد ذرات با اندازه شن )
8. در مورد پل ها چنانچه به سنگ برخورد شود حفاري در سنگ 3 متر ادامه يافته و نوع ، ميزان RQD و مقاومت محوري سنگ تعيين گردد.
چنانچه در گمانه هاي درخواستي جهت شناسايي ژئوتكنيك ترانشه هاي سنگي به لايه هاي سنگ برخورد شود لازم است آزمايشات زير انجام گيرد.
الف- تعيين جنس سنگ ، ميزان Fracturelog , RQD , Core recovery و ضخامت ، فاصله درزه ها و مواد پركننده و مشخصات كيفي لايه ها در تمام عمق.
ب- انجام آزمايش Pressure Meter جهت تعيين k و مدول ارتجاعي محيط در فواصل 12 متري.
ج- انجام آزمايش بارگذاري نقطه اي ( Point Load Test ) در محل به منظور تعيين مقاومت سنگ براي لايه هاي مختلف.
د- تعيين پارامترهاي فيزيكي نمونه هاي سنگ هاي متفاوت از قبيل وزن مخصوص ، مقاومت فشاري ، مقاومت برشي ، مدول يانگ ، ضريب پواسيون و سرعت امواج S,P حداقل به تعداد 3 عدد در هر گمانه و همچنين تعيين مقاومت برشي در محل درزه ها.
2-6 منابع و معادن
منابع سنگي قابل استفاده در پروژه ، سيمان ، ميلگرد
2-7 مطالعات هيدرولوژي و هواشناسي و هيدروليكي و آبشستگي
2-7-1 مطالعات هيدرولوژي
هدف از ارائه مطالعات هيدرولوژي تعيين حداكثر دبي سيلاب براي دوره بازگشت معين مي باشد ، از آنجايي كه سازه هاي آبي مانند پل ، سيل بند ، سد و ... بر حسب اهميت و حساسيت به تخريب ويا مقدار هزينه اي كه صرف احداث آن مي شود يا خطراتي كه ممكن استبه لحاظ جاني ومالي در اثر خراب شدن ببار آورد با دوره بازگشت مشخص طراحي مي شوند ، محاسبات مربوط به دبي و مقدار و شدت بارندگي براي پل هاي بزرگ 100 سال انتخاب شده است.
آب باران پس از رسيدن به سطح زمين و جريان بر روي آن تحت تاثير عواملي قرار مي گيرد كه توجه به اين عوامل در محاسبه مقدار رواناب لازم است . قسمتي از بارش ها پس از رسيدن به زمين در آن نفوذ كرده و به سفره هاي آب زيرزميني مي پيوندد . قسمت ديگري به صورت تبخير به جو باز مي گردد كه اين تبخير ممكن است مستقيما انجام شود و يا به صورت تعرق گياهان در آيد ، يا به صورت تبخير از زمينهاي مرطوب رخ دهد . عواملي از قبيل ميزان نفوذ پذيري زمين ، پستي و بلندي ، شيب زمين ، درجه حرارت ،رطوبت محيط و ميزان شدت وزش باد در محل از جمله عواملي هستند كه در شدت و ضعف پديده هاي نامبرده مؤثرند .
از آنجا كه دبي حد اكثر مبناي محاسبات هيدروليكي قرار مي گيرد ، براي محاسبه آن از روشهاي S.C.S،كراسينك، معادله منحني پوش ، كريگر ، فولر و ايسكوفسكي استفاده كرده و از مقايسه نتايج اين روشها و ميانگين گرفتن از نتايج قابل قبول ، دبي طرح براي حوضه مورد بحث بدست مي آيد . و شامل :
- نقشه موقعيت حوزه آبريز با مقياس 25000/1
- جدول پارامترهاي مهم آماري بارندگي هاي سالانه
- پراكندگي بارشهاي سالانه
- جدول ميانگين شاخص بارش سالانه در دوره سي ساله مطالعاتي
- نظام بارندگي ( روند تغييرات بارندگي در ماه هاي مختلف سال )
- جدول ميانگين جمع بارندگي در ايستگاههاي مطالعاتي
2-7-2 مطالعات هواشناسي و اقليم شناسي
* اقليم منطقه : براي شناسايي نوع اقليم هرمنطقه فرمولهاي متعددي از قبيل ترانسفو ، ايوانف ، دومارتن ، بارات و... كه هر يك با استفاده از پارامترهاي جوي مختلف ، اقليم منطقه را مشخص مي سازد.
حداقل دما ، حداكثر دما ، ميانگين حداقل دما ، ميانگين حداكثر دما ، متوسط دماي روزانه ، ميانگين نم نسبي ، متوسط بارش سالانه ، حداكثر تعداد روزهاي يخبندان
2-7-3 مطالعات هيدروليكي
به طور كلي هيدروليك يك رودخانه براي بدست آوردن عمق جريان هنگام يك سيلاب با دبي مشخص ، سرعت جريان در هر مقطع دلخواه ومشخصات جريان اعم از عمق نرمال وعمق بحراني براي پيش بيني وقوع پرش هيدروليكي در رودخانه وهمچنين پروفيل سطح جريان آب و نوع شيب رودخانه انجام مي گيرد .
پرش يا جهش هيدروليكي از نوع جريان هاي متغير سريع است كه از تغيير حالت جريان از فوق بحراني به تحت بحراني ايجاد مي شود كه در نهايت علاوه بر افت انرژي محسوس و كاهش قابل توجه ميزان سرعت از ابتدا تا انتهاي يك بازه طولي از رودخانه ، تلاطم و پيچش سطحي آب ايجاد مي كند . فوق بحراني يا تحت بحراني بودن جريان را عدد فرود جريان تعيين مي كند . عدد فرود ، پارامتر ديناميكي بدون بعدي است كه تاثير نيروي ثقل را نشان مي دهد.
اين عدد در هر مقطع به صورت زير تعيين مي شود :
(1/2) ^g D) ( Fr =V/
: Dعمق هيدروليكي
g : شتاب ثقل
V: سرعت متوسط
اگر 1> Fr باشد در اين صورت جريان در طول بازه مورد مطالعه از رودخانه وضعيت فوق بحراني خواهد داشت ،
و اگر1 Fr <باشد در اين صورت جريان درطول بازه موردمطالعه ازرودخانه وضعيت تحت بحراني خواهد داشت .
در ضمن عبور يك جريان از انحناي رودخانه بسته به اينكه سرعت و شدت جريان به چه ميزان باشد و تغيير مسير و تنگي انحنا از چه نسبتي برخوردار باشند ، مقداري افت انرژي وآشفتگي و احتمالاٌ انسداد بوجود مي آيد كه اين انسداد مي تواند باعث افزايش ارتفاع آب در بالادست گردد كه اين مساله در محاسبات هيدروليكي ارايه شده به طور كامل مد نظر قرار داده شده است .
روشهاي هيدروليكي تخمين دبي و تراز آب سيلاب بر اساس تحليل دستي يا كامپيوتري معادلات ديفرانسيل ساده شده يا معادلات ديفرانسيل كل حاكم بر جريان متغير، بنا شده اند . رودخانه ها را مي توان به دو صورت جريان متغير تدريجي دايمي وجريان غير دايمي مدل سازي كرد . در روند يابي جريان متغير تدريجي دايمي ، فرض اصل بر دايمي بودن جريان و متغير بودن عمق آب در طول رودخانه مي باشد. روش هاي مختلفي براي حل معادله جريان متغير تدريجي دايمي ارائه شده است كه مي توان آنها را به دو گروه كلي تقسيم بندي نمود .
الف) گروه اول شامل روشهايي است كه در آنها ابتدا موقعيت تعدادي مقطع عرضي در مسير رودخانه تعيين شده ، سپس برايدبي مورد نظر مقادير عمق جريان در مقاطع مذكور محاسبه مي گردد . روش گام به گام استاندارد ، معروفترين روش اين گروه است .
ب) گروه دوم شامل روشهايي است كه در آنها ابتدا عمق هاي مختلفي بين دو محدوده مورد نظر فرض ميشوند و سپس فاصله وموقعيت مقاطع عرضي كه اين عمق ها در آن مقاطع رخ مي دهند محاسبه مي گردد .
بهترين روش اين گروه ، روش گام به گام مستقيم مي باشد .
در روند يابي جريان غير دائمي ، فرض بر متغير بودن عمق و دبي جريان نسبت به زمان ومكان مي باشد .
در اين حالت معادلات حاكم بر جريان با ساده كردن معادله عمومي پيوستگي واندازه حركت براي حالت جريان يك بعدي بدست مي آيد . معادلات حاصله به حالات سنت و نانت موسومند .
حل همزمان معادلات سنت و نانت براي شرايط مرزي غير دائمي ، مقادير عمق دبي جريان را در نقاط و زمانهاي مختلف در طول رودخانه ارائه خواهد داد . حل اين معادلات عموما با استفاده از روشهاي عددي انجام مي پذيرد . براي مطالعه جريان يك بعدي متغير تدريجي در حالت هاي دائمي و غير دائمي ، نرم افزارهاي مختلف كامپيوتري تهيه شده اند كه هر يك توانايي و قابليت مخصوص خود را دارند .
در زير نحوه محاسبه ارتفاع حد اكثر آب هنگام عبور دبي سيلاب طرح و چگونگي تعيين نوع جريان در محل پل آورده شده است .
رابطه منينگ :
Q = 1/n S(1/2) R(2/3) A
n: ضريب زبري منينگ كه مقادير آن از جدول 7-12 بدست مي آيد .
S: شيب حوضه بر حسب m/m .
R : شعاع هيدروليكي كه برابر است با R = A/P
A: سطح مقطع عبور آب بر حسب m^2 .
P : محيط مقطع عبور آب بر حسب m .
2-7-4 بررسي آبشستگي
2-7-4-1 مقدمه
لازمه طراحي صحيح پل وابنيه مشابه ، شناسايي و منظور نمودن كليه عواملي است كه ممكن است به صورت مستقيم يا غير مستقيم در طول عمر مفيد يك سازه باعث تخريب يا كاهش كارايي آن گردد . پديده
آبشستگي اطراف پايه پل ها از جمله عوامت مهمي است كه باعث تخريب كامل يا موضعي پل ها در نقاط مختلف دنيا شده است و ايران نيز از اين موضوع مستثني نيست .
يكي از عمده ترين مشكلات سازه هايي نظير پل ها كه پايه هاي آنها داخل آب رودخانه قابل فرسايش قرار مي گيرند ، آبشستگي ايجاد شده در اطراف پايه ها است .
شكست كامل يا مو ضعي برخي از پل ها به علت فرسايش اطراف پايه ها اتفاق مي افتد .فرسايش ممكن است در پايه ها ويا سواحل رودخانه رخ دهد كه اين فرسايش در مرحله بعدي مي تواند منجر به تغيير كلي مسير جريان ودر نتيجه در پارامترهاي طراحي سازه شود .
به علت طبيعت پيچيده مساله فرسايش ، برآورد دقيق آن در اطراف پايه ها هنوز موضوع تحقيق مي باشد و در واقع اكثر روش هاي بر آورد عمق فرسايش بر مبناي نتايج آزمايشگاهي مي باشد . در سيلاب هاي سالانه، آبشستگي در اطراف پايه هاي پل ها پديدار شده و احتمال تخريب آنها در صورتي كه براي محافظت آنها طرحي انديشيده نشود ، حتمي است . اين مطلب وقتي بحراني تر مي شود كه بدانيم پل ها درست زماني تخريب مي شوند كه بيشترين احتياج را به راه هاي دسترسي ، براي كمك به آسيب ديدگان از بلايابي طبيعي داريم .
نظر به اينكه در خصوص محافظت پل در برابر آبشستگي به طور كامل تحقيق نشده است و اين پديده به لحاظ اقتصادي هزينه سنگيني را به دنبال دارد، گاهي اوقات با توجه به نوع پروژه ها ، آبشستگي به مقدار كم ، قابل قبول فرض مي شود .
رودخانه ها ساليان متمادي در جريان بوده اند و مانند هر سيستم طبيعي ديگري در خلال جريان خود ، به سمت تعادل پيش رفته اند . تعادل رودخانه زماني است كه ميزان رسوب ورودي و خروجي در هر بازه از آن با يكديگر مساوي باشد . رودخانه به طور طبيعي براي رسيدن به چنين حالتي ، رفتارهايي از خود نشان مي دهد كه در نهايت منجر به تعادل فيزيكي آن مي گردد .
با اين وجود سيلاب هاي ساليانه عامل مهمي دربر هم زدن اين سيستم بوده و سالانه مقدار زيادي فرسايش در مسير رودخانه را باعث مي شوند . در اين ميان جنس بستر ، شيب رودخانه ، ابعاد مقطع و ميزان دبي عواملي هستند كه هر كدام داراي نقشي در تعيين شكل رودخانه مي باشند . پديده آبشستگي زماني اتفاق مي افتد كه به هر دليل تنش برشي بين جريان آب ، بستر و ديواره آبراهه از ميزان لازم حهت حركت ذرات تشكيل دهنده مقطع بيشتر شود .
براي تعيين عمق آبشستگي در مجاورت پايه يك پل ، نياز به شناخت كافي از اين پديده و انواع مختلف آن ميباشد تا با توجه به اطلاعات موجود ، روش مناسب براي تخمين عمق فرسايش مشخص گردد . عمق نهايي آبشستگي ايجاد شده در مجاورت پايه پل برابر مجموع عمق هاي فرسايش ناشي از آبشستگي عمومي ، تنگ شدگي و ميزان آن به شدت و بزرگي سيلاب بستگي دارد .
روابط پيشنهاد شده در اين زمينه اكثرا ميزان فرسايش موضعي در اطراف پايه پل ها را به دقت زياد بيان ميكنند به طور كلي چهار روش كاربردي تعيين و پيش بيني عمق آبشستگي به اتفاق مورد استفاده قرار ميگيرد كه در زير شرح داده مي شود .
2-7-4-2 رفتارنگاري آبشستگي
اين روش بر اساس استفاده از وسايل ويژه و مجهز به منظور رفتارنگري آبشستگي ايجاد شده در محل پايه پل استوار است . اين روش ، روش دقيقي است كه بيشتر براي پل هاي ساخته شده مناسب مي باشد تا به اين طريق ، مشكلات موجود شناسايي شده و طرح مورد نظر در برابر تهديدهاي ناشي از آبشستگي ، محافظت و يا تقويت گردد .
نتايج اين روش همچنين مي تواند براي طراحي و اجراي پل هاي مشابه كه در شرايط مشابه محيطي ساخته خواهد شد ، مورد استفاده قرار گيرند . عمده ترين مشكلي كه در اين رابطه وجود دارد اين است كه بعضي از راه حلهاي مورد استفاده در اين روش به كارگيري دستگاه هاي پيشرفته و مجهز كه بتواند در زير آب عمل رفتارنگاري را با دقت انجام دهند ، بسيار گران و پر هزينه مي باشند .
2-7-4-3 مدل سازي فيزيكي
با استفاده از اين روش مي توان رفتار آبشستگي را هم براي پل ها ي در دست احداث و هم براي پل هاي ساخته شده بررسي نمود . البته نبايد فراموش كرد كه اين روش هزينه هاي قابل توجهي را براي تهيه مدل آزمايشي پل مورد بررسي به همراه خواهد داشت و همچنين مشكلات مربوط به تطبيق شرايط واقعي با مدل را نيز دارد .
2-7-4-4 مدل سازي عددي و كامپيوتري
با استفاده از مدل هاي عددي و كامپيوتري روشي نسبتا دقيق و سريع براي تعيين عمق آبشستگي مي باشد . اين روش اساسا مبتني بر روابط رياضي بوده ، به طوري كه در ابتدا با استفاده از روابط مربوط به فرسايش بستر رودخانه و تئوري هاي ارائه شده در رابطه با هيدروليك پل ها و آبشستگي آنها ، يك مدل عددي تهيه مي گردد .
پس از اين مرحله و با توجه به مدل عددي تهيه شده براي پل مورد نظر يك مدل كامپيوتري كه قابل انطباق با شرايط و حالات مختلف باشد ،ساخته مي شود .
- پوشش يا نماي ديوار
- اتصالات بين المانهاي تسليح و پوشش ديوار
- سيستم زهكش ديوار
- شالوده نواري پاي ديوار
4-4-1-1 خاك
خاك اصلي ترين جزء تشكيل دهنده ديوارهاي خاك مسلح است. خاك در ديوارهاي خاك مسلح به صورت خاكريز تسليح شده، خاك حفظ شده و خاك بستر زير پي مطرح ميگردد.
مشخصات كيفي، دانه بندي، ويژگيهاي شيميايي، تراكم، وزن مخصوص و پارامترهاي مقاومت برشي خاكريز تسليح شده و خاك حفظ شده بايستي در محدودههاي توصيه شده در استانداردها قرار گيرد.
همچنين در طراحي، بايستي مشخصات خاك بستر زير پي ديوار از نظر ظرفيت باربري شامل گسيختگي برشي خاكريز تسليح شده و خاك حفظ شده بايستي در محدودههاي توصيه شده در استانداردها قرار گيرد.
همچنين در طراحي، بايستي مشخصات خاك بستر زير پي ديوار از نظر ظرفيت باربري شامل گسيختگي برشي و تغيير شكل لايهها (نشست كلي و نسبي) ناشي از بارگذاري ديوار مورد ارزيابي قرار گيرد.
4-4-1-2 المانهاي تسليح شامل شبكه ژئوگريد (Geogrid)
اثرات سودمند استفاده از شبكههاي ژئوگريدي در خاك ناشي از پديدار شدن دو جنبه متمايز در رفتار مكانيكي توده خاك مسلح است، اين دو پديده عبارتند از :
- افزايش مقاومت كششي توده خاك بعلت قرار گيري عناصر مسلح كننده با قابليت كششي مناسب
- افزايش مقاومت برشي به علت ايجاد اصطكاك در محل تماس خاك و سطح عناصر تسليح كننده
در ديوارها و كولههاي خاك مسلح با المانهاي تسليح پليمري، شبكههاي ژئوگريد به حالت افقي در ميان لايههاي خاكريز پهن شده و سبب افزايش مقاومت كششي و برشي توده خاك و كاهش تغيير شكلها رو به بيرون ديوار ميگردند.
از جمله مهمترين مزاياي استفاده از شبكههاي ژئوگريدي در امر تسليح خاك را ميتوان به موارد زير خلاصه كرد.
- اثرات سودمند استفاده از شبكههاي ژئوگريدي در امر تسليح خاك كه در بالا شرح داده شد.
- ديوارها خاك مسلح با ژئوگريد از انعطاف پذيري بيشتري برخوردار هستند، بنابراين براي محلهايي با خاك بستر ضعيف كه امكان نشست و تغيير شكل بستر محتمل است بسيار مناسب ميباشند.
- خصوصيات منحصر به فرد ژئوگريدها مانند انعطاف پذيري ، مدول خمشي كافي ، مقاومت مناسب در برابر تنشهاي خستگي و توانايي استهلاك تنش رفت و برگشتي باعث ميشود كه اين سازهها عملكرد مناسبي تحت بارگذاريهاي ديناميكي و لرزهاي داشته باشند.
مناسب ترين شبكه ژئوگريدي جهت استفاده در ساخت ابنيه فني خاك مسلح ، شبكههاي ژئوگريدي (TENAX TTSAMP) ميباشند.
* ژئوگريدهاي يك سويه TENAX TTSAMP
ژئوگريدهاي يك سويه TENAX TTSAMP، بدليل آنكه از نظر شيميايي بي اثر بوده و مقاومت كششي بالايي دارند. براي تسليح خاك توليد شدهاند. خاك و سنگدانه در بين فضاهاي خالي ژئوگريد در هم قفل ميشوند كه همين امر باعث محصور شدن خاك ميشود و جابجاييهاي آن را كنترل و مقاومت فشاري خاك را افزايش ميدهد. تراكم خاك باعث بوجود آمدن قفل و بست بين خاك و لايه ژئوگريد ميشود. پس قابليت رسيدن به سطح بالاتري از كشش به خاطر وجود اين قفل شدگي فراهم است. تركيب خاك – ژئوگريد، طوري عمل ميكند كه گويي ذاتاً داراي قدرت كششي است.
ژئوگريد قرار گرفته در خاك همين چسبندگي ظاهري براي مواد غير چسبنده را فراهم ميكند. ساختار خاك – ژئوگريد باعث بالا رفتن قدرت فشردگي و تراكم خاك نيز ميشود. بنابراين اين تركيب، مادهاي با سختي و پايداري بالاتر نسبت به خاك تنها به وجود ميآورد. ظرفيت ژئوگريد در جذب تنشها و توزيع آن در توده مسلح شده بصورت مضاعفي مقاومت سازه را در برابر بارهاي ديناميك و استاتيك افزايش ميدهد.
4-4-1-3 پوشش يا نماي ديوار
از ويژگيهاي بارز ابنيه خاك مسلح با ژئوگريد، تنوع و زيبايي نماهاي قابل استفاده در اين نوع سازهها است. انواع نماهاي قابل استفاده در ديوارهاي خاك مسلح با ژئوگريد عبارتند از:
- قطعات بلوكي منظم (MBW)
- پوشش برگشتي روبار (Wrap - Around)
- پانلهاي بتني پيش ساخته (Segmental precast concrete panels)
- پانلهاي بتني يكپارچه (Full- height concrete panels)
- نماهاي چوبي (Timber)
- پوشش گابيوني (Gabion)
بدليل تنوع و زيبايي نماهاي قابل استفاده در اين نوع سازهها، امكان ايجاد منظري چشم نواز كه از يك طرف هماهنگي كامل با محيط پيراموني و فضاي سبز و از طرف ديگر هماهنگي كامل با اصول معماري اسلامي داشته باشد، وجود دارد. از ميان پوششهاي فوق استفاده از قطعات بلوكي منظم (MBW) بيشترين كاربرد را دارا است.
4-4-1-3-1 قطعات بلوكي منظم (MBV)
از ميان پوششهاي فوق استفاده از قطعات بلوكي منظم (MBV) بيشترين كاربرد را دارا است. پوششهاي شامل قطعات بلوكي منظم، (Modular Block Wall) كه به اختصارMBV نيز ناميده ميشوند، به دليل برخورداري از ظاهري زيبا، نصب سريع و صرفه اقتصادي رايجترين نماهايي هستند كه اخيراً در احداث ديوارهاي خاك مسلح با ژئوسنتتيك مورد استفاده قرار ميگيرند. واحدهايMBV، معمولاً قطعات بتني پيش ساختهاي به ابعاد نسبتا كوچكي هستند كه از قبل براي استفاده در نماي خارجي ديوارها طراحي و ساخته ميشوند و مطابق شكل 4 به دو صورت نماي ساده و گلداني در پوشش خارجي ديوار خاك مسلح بكار برده ميشوند. قطعات بلوكي منظم پيش ساخته در انواع توپر و يا حفره دار توليد ميشوند. در پوششهاي قطعات بلوكي منظم حفره دار، از مصالح سنگي شامل شن و ماسه به عنوان پركننده حفرات استفاده ميشود.
در اين راستا استفاده از سيستم ديوار ژئوبلوك (TENAX NURAGHE) كه بر اساس تلفيقي از بلوكهاي بتني با ژئوگريدهاي پلي اتيلني بكار ميرود. براي عمليات تسليح خاك و احداث سيستم نگهدارنده بسيار مناسب است.
برچسب ها:
گزارش کاراموزي مطالعه و طراحي پل کاراموزي مطالعه و طراحي پل کارورزي مطالعه و طراحي پل دانلود گزارش کارآموزي مطالعه و طراحي پل مطالعه طراحي پل