ايجاد شهرهاي جديد، اقدامي در جهت تمركززدايي از ك لان شهرها و چاره اي در برابر معضلات پيچيده اي هم چون
مهاجرت بی رویّة روستاییان به شهرها، نياز گسترده به مسكن، انتقال برخي از صنايع آلاينده و جلوگيري از شكل گيري
ش هرهاي خودرو در منطقة ش هري مادر ش هر است. بديهي اس ت بخش خصوصي ك ه فقط به دنبال سودآوري است،
ن ه انگي زة ورود ب ه چنين مقوله اي را دارد و نه اين رس الت را در خود احس اس مي نمايد. از همي ن رو، ورود دولت
در شهرس ازي امري اجتناب ناپذير اس ت. با این حال، چنین مداخله ای، منش أ بروز ك اس تي ها و آس يب هاي بس یاری
اس ت. مهم ترين چالش مطرح در اين زمينه، نگريس تن به شهرهاي جديد به مثابه خوابگاه هاي بزرگ، موقت، مهجور،
مصنوعي و عاري از هويّت و معنويّت اس تك ه نقش س ليقه و خواس ت مردم در آن به ش دّت ك م رنگ اس ت. عدم
رغبت مردم به سکونت در این شهرها و خالی از سکنه بودن برخی از آن ها، دقیقاً بازتابی از عدم توجّه شهرسازان به
برنامه ریزی های فرهنگی، اجتماعی، انسانی و نتیجة تأکید بر ایدئولوژی صنعت محور در تأسیس این شهرهاست. هدف
اصلی این مقاله، بررس ی میزان کامیابی دولت در امر شهرس ازی های بعد از انقلاب، با روش توصیفی- تحلیلی اس ت.
نتایج حاصل نش ان می دهد دولت در س اخت شهرهای جدید به نظر مردم در عرصة طراحی و هم چنین به کارگیری
معیارهای فنّی توجهی ننموده است.
برچسب ها:
تحلیلی شهرهای جدید عنوان بخشی مداخلة دولت رنشینی