مقدمه:
بدون شك سلامت افراد جامعه اهميت بسزايي دارد. جوامع انساني بدون حفظ سلامت و رعايت بهداشت نمي توانند بقا و استمرار خود را حفظ كنند. بيماري و ناتواني، روابط انساني را مختل و در نتيجه احساس امنيت و همبستگي را از انسان سلب مي سازد. پس طبيعي است كه علم طب با هدف دستيابي به اطلاعات جديد همواره در حفظ و بهبود سلامت جامعه تلاش ميكند. حفظ سلامت جسماني افراد يك جامعه معني جلوگيري از شيوع يا ريشه كن ساختن بيماريهايي كه باعث از كار افتادن يا نابودي انسان مي شوند.
همانطور كه بهداشت به عنوان وظيفه علم طب و در حيطه علوم پزشكي از اهميت شاياني برخودار است و حفظ سلامت جسماني افراد بدان وابسته است، بهداشت و سلامت رواني فرد فرد جامعه نيز مورد توجه خاص متخصصين و دست اندركاران قرار گرفته است. آنچه امروزه به عنوان بهداشت رواني در جوامع مختلف مطرح است، در حقيقت يك رشته تخصصي در محدوده روانپزشكي محسوب مي شود. اما آنچه در بدو امر بايد بدان اشاره كرد اين مسئله مهم است كه با توجه به تفاوتهاي عمدهاي كه بين بيمارهايي رواني و بيماريهايي جسماني وجود دارد، بهداشت رواني در عملي ساختن اهداف خود با مشكلات فراواني روبروست.
علائم رفتاري، هيجاني و شناختي ممكن است در پاسخ به حوادث پراسترس ايجاد شود يك يا چند عامل استرسزا مي تواند زمينه ساز بيماريها و اختلالات روانپزشكي باشد. تعداد و شدت عامل استرسزا هميشه پيش بيني كننده ي شدت علائم و اختلال روانپزشكي نيست. عامل استرسزا ممكن است منفرد، متعدد، يا مداوم باشد. بيماري جسمي يكي از عوامل استرسزا مي باشد كه در صورت مزمن شدن مي تواند خطري براي بهداشت رواني فرد محسوب شود.
بايد بدانيم كه خانواده، اجتماع و متخصصين رشته هاي مختلف طب همانند روانپزشكان در بهداشت رواني بيماران مبتلا به بيماريهاي جسماني نقش بسزايي دارند. براي مثال، خانواده و اجتماع با رعايت مورد پيشگيري كننده از ابتلا به بيماريهاي جسمي (در حد امكان) و با حمايت عاطفي و اجتماعي از بيماران بعد از ابتلا به بيماريهاي جسماني و قبول و پذيرش بيماري به جاي طرد آنان مي توانند در زمينه بالا بردن بهداشت روان فدر يا حداقل متعادل نمودن آن نقش مفيدي ايفا كنند.
موضوع و بيان مسئله
- بررسي بهداشت رواني بيماران سرطاني شيمي درماني شده بيمارستان امام حسين (ع) تهران در تابستان 85 .
سرطان، يك بيماري است كه تغيير تصور زندگي، تهديد به كاهش عملكرد فرد و تهديد به تغييرات ظاهري را موجب مي شود.
تشخيص سرطان باعث ايجاد بخران در زندگي فرد مي شود. بيمار بايستي سعي كند سطح ناراحتي هيجاني خود را ضمن تصميم گيريهاي حياتي براي درمان كنترل كند. نگرانيهاي اصلي بيمار عبارتند از ترسهاي ناشي از مرگ، وابستگي، بدشكل شدن ، ناتواني، طرد و قطع روابط، مسائل مالي. واكنشهاي بيمار به وسيله عوامل روان شناختي و بين فردي تعديل مي شوند. عوامل مديكال عبارتند از: محل تومور، علائم، سير بيماري. عوامل روان شناختي شامل منش، توانايي تطابق ، قدرت ايگو و مرحله تكاملي زندگي و اثرات و معناي سرطان در آن مرحله هستند. عوامل بين فردي مربوط به خانواده و حمايتهاي اجتماعي هستند.
بيماران ممكن است، اضطراب، غمگيني، ترس و خشم را تجربه كنند يا ممكن است بي حسي و كرخت شوند. گناه و مكانيزمهاي مشترك در آن، نقش اصلي را بازي مي كنند. از نظر شناختي بيماران ممكن است با حالت تهاجمي در جستجوي اطلاعات باشند، يا گيج و فلج يا ناتوان براي تمركز حواس شوند.ممكن است شكايات بدني زياد شود و فعاليت روزانه، اشتها و خواب آشفته گردد. واكنشهاي استرس حاد ممكن است شديد باشد ولي معمولاً متغير و گذرا هستند. وقتي اختلال بيش از 14- 10 روز طول بكشد باسيتي بيمار را از نظر وضعيت روانپزشكي ارزيابي كرد.
برچسب ها:
بررسي بهداشت رواني بيماران سرطاني شيمي درماني شده بيمارستان امام حسين (ع) تهران در تابستان سلامت روانی بیماران بررسی بهداشت سلامت روانی بررسی روانشناسی بیماران بیمارستان ها بررسی بحث روانشناسی بیماران شیمی درمانی